-
آینده جنگ اسرائیل با ایران چه خواهد شد؟
عباس عبدی -
«شافرج الله»
سیدمحمد مختاری -
ایران خانهی ماست؛ مسئولیت ایرانی بودن فراتر از هر تفاوتی
علیرضا تابش -
وقتی وفاداری استاندار به دولت قربانی روابط و رفاقتهای پشت پرده میشود»
یادداشت مخاطبان -
دفاع از ایران؛ به نام یا به ننگ!
فضلالله یاری -
جوابیهای به یک رسانه/ وقتی مدح بیمحتوا جای مطالبهگری رسانهای را میگیرد
حسن کریمی -
مرثیهای بر پروژههای نیمهتمام استان کهگیلویه و بویراحمد
بویار پارسه -
دیدهبان
هجیر تشکری -
عوارض شناسی تعطیلی خرد سیاسی در سطح میزان پیشرفت شهرستانهای چهارگانه
یاسین علویان سوق -
واقعیت مدیران 50 میلیاردتومانی و نقش «تاجگردون» در بحران مدیران اینستاگرامی!
اسلام ذوالقدرپور
چگونگی ایجاد تعلیمات عشایری از آغاز
سید ساعد حسینی در یاداشتی نوشت:

افتونیوز| سید ساعد حسینی پژوهشگر تاریخ در یاداشتی نوشت:
بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۳۱ برگی زرین در تاریخ ایران و عشایر ایران خصوصا کهگیلویه و بویراحمد میباشد.
بعد از جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین، کشور شوروی که همیشه آرزوی رسیدن به خلیج فارس را داشت، نیروهای خود را از شمال و آذربایجان خارج نکرد و با حمایت او حکومتهای خودمختار و در واقع تجزیهطلب در کردستان و آذربایجان شکل گرفت. شوروی خواهان نفت شمال بود و ایران در ضعف کامل قرار داشت. قوام نخست وزیر وقت ایران، در سفری طولانی به مسکو رفت و مقاولهنامهای در مورد نفت شمال با آنها امضا کرد و سه وزیر تودهای هم در کابینه خود جای داد. آیندهای نامعلوم و خطرناک ایران را تهدید میکرد. در این بین وطنپرستان به فکر چاره افتادند از جمله در جنوب «ناصرخان و خسروخان قشقایی» با همدلی سران بویراحمد و ممسنی برای خنثی کردن نقشه شوروی و تحت فشار قرار دادن قوام برای پایان دادن به مماشات با فرقههای به اصطلاح دموکرات آذربایجان و کردستان و اخراج وزرای تودهای اعلام کردند یا دولت با خودمختاریطلبان به طور جدی برخورد کند یا ما هم فارس را خودمختار میکنیم. برای این منظور در شهریور ۱۳۲۵ مجموع قوای قشقایی و بویر احمد و ممسنی پادگان کازرون را خلع سلاح و به محاصره پادگانهای شیراز پرداختند. تا بعد از آن به اصفهان و تهران پیشروی کنند. البته نیروهایی داخل ارتش هم با آنها تبانی داشتند که احتمال موفقیت را بسیار بیشتر میساخت ولی در شیراز بین بویراحمدیها و قشقاییها بر سر غنایم اختلاف افتاد و هیات مذاکره کننده بویراحمدی که با قهر چادر «ناصرخان قشقایی» را ترک کرده بودند مورد تیراندازی آنها واقع و یکی از آنها هم زخمی شد. استاندار و فرمانده لشکر فارس از این رویداد بسیار خوشحال و سران بویراحمد را با استقبال به خود جلب کردند و بویراحمدیها به قشقاییها اولتیماتوم دادند یا پراکنده شوید یا با ما طرفید و قشقاییها هم پراکنده شدند و خطر بسیار بزرگی از دولت قوام رفع شد. لذا رابطه بویراحمدیها و قوام بسیار گرم و ایشان پیشنهاد جبران نمود و خوانین بویراحمد «محمدحسین خان طاهری» و «ناصرخان طاهری» طی نامهای شش درخواست برای بهبود منطقه خود مطرح میسازند: شامل ایجاد مدرسه، اعزام پزشک، ایجاد راه شوسه ارتباطی، اختصاص یک کرسی نمایندگی مجلس، جداسازی بویراحمد بالا از بویراحمد سفلی و خوزستان و طرحی برای بهبود معیشت مردم، این نامه در تاریخ ۴/۱۱/۱۳۲۵ انشا و در آن قید میشود نامه به وسیله [آقا] بیژن منصوری یکی از کدخدایان تقدیم میشود و همچنین نامه بوسیله آقا بیژن منصوری در تاریخ ۲۱/۱۱/۲۵ در دفتر نخستوزیری به شماره ۴۲۶۲۵ ثبت میگردد. تصویر آن در کتاب تاریخ اجتماعی استان ک و ب آقای یعقوب غفاری موجود است و در آخر آورده میشود اما در همین موقع دولت قوام سقوط و نامه در بایگانی سه نخستوزیر خاک میخورد تا اینکه در سال ۱۳۳۱ اتفاقی دکتر مصدق آنرا ملاحظه میکند و با آنکه در بدترین شرایط ممکن و با هزار کار واجبتر و فوریتر روبرو بوده به پروفسور حسابی وزیر فرهنگ دستور میدهد ما که فعلا قادر به برآوردن همه درخواست نیستیم لااقل برایشان مدرسه تهیه کنیم و پروفسور هم به جای آنکه نامه را به اداره فرهنگ فارس ارجاع و فرهنگ شیراز آنرا به بخش اردکان حواله دهد و مامور اردکان گزارش دهد به علت نبود راه و امکانات و غیره مقدور نیست! پروفسور حسابی با تلگرافی به استاندار شیراز دستور میدهد که با کمک یک گروهان ارتشی مستقر در یاسوج و با کمک خوانین در محل مناسبی در یاسوج با بیل و کلنگ فرودگاهی مناسب فرود یک هواپیمای یکنفره بسازند و نتیجه را اعلام کنند. پس از آماده شدن فرودگاه پروفسور با تلگراف به واحد ارتشی یاسوج اطلاع میدهد که روز بیستم اردیبهشت به خوانین و کدخدایان بویراحمد اطلاع دهید افراد دارای ششم ابتدایی را حاضر کنند تا پروفسور حضوری امتحان و برای آموزگاری حکم دهند و روز بیستم پروفسور با عملی در حد خودکشی و سختی در حد مسافرت امروز به کره ماه! با یک هواپیمای تکنفره در چمچیت یاسوج (پشت پارک مهرورزی فعلی) بر زمین نشست و بلافاصله بوسیله سواران «محمدحسین خان طاهری» به منزل محمدحسین خان برده شد و آنجا سه نفر را به اسامی «سیدمرتضی حسینی»، «صدرالله رودشتیان» و «بهرام نیکپی» را به عنوان آموزگار و جلال موسویپور را به عنوان سرایدار انتخاب کردند و شب به منزل «آقا بیژن منصوری» در سروک رفتند و آقایان «طهماسب صالحپور» و «ابوالحسن حسینی» و «عیسی موسوی» را حکم دادند. در آن شب برای سرگرمی پروفسور خوانندهای اشعاری محلی را برایش آواز میخواند که با «امشویه چارده شویه دل کر ودرده / درمون دل درد کر تی جومه زرده» شروع میشود پروفسور آنرا یادداشت و مینویسد. این اشعار در شب بیست یک اردیبهشت در منزل [آقا] بیژن منصوری خوانده شده این نامه در موزه پروفسور موجود و آقای تاجگردون از آن عکسبرداری و منتشر که در پایان خواهد آمد.
در آن موقع چون حدود نود و پنج درصد مردم عشایر بودند به ابتکار پروفسور، زمان کار مدارس از اوایل اردیبهشت تا اوایل مهر بود و من تا چهارم ابتدایی را در آن مدارس درس خواندم. مدارس در یاسوج، مادوان، سروک، نرهگاه و دشتروم و سیسخت دایر بودند. این مدارس تا سال ۱۳۳۵ زیر نظر اداره فرهنگ فارس و اردکان بودند و سال ۳۵ یا ۳۶ بود که یک روز یک جیپ آمریکایی به مدرسه ما در یاسوج آمد. یک جوان آمریکایی و یک جوان خوشتیپ ایرانی مترجم او وارد کلاس شدند. معلوم شد مترجم آقای بهمنبیگی است که تا آن موقع در اصل چهار ترومن آمریکا خدمت میکرد و از آن سال به عنوان رییس آموزش عشایر منصوب گردید. بنابراین اولین فکر و ابتکار و فداکاری پروفسور حسابی را باید پدر واقعی آموزش عشایری ایران دانست اما آقای بهمنبیگی با هوش سرشار و فعالیت و عشق و علاقه کم نظیر این را ادامه داد و آنرا نهایتا به سراسر ایران گسترش داد و دانشسرای عشایری و دبیرستان ممتاز عشایری به وجود آورد که قابل تقدیر فراوان است.
اما ناگفته نماند همزمان با آقای بهمنبیگی در بهبهان دانشسرای عشایری به مدیریت آقای باقی بوجود آمد که الحق بسی قابل تقدیر است. ولی به کلی مغفول مانده و اصلا یادی از آن نمیشود در حالی که آموزش دیدگان آن دانشسرا از نظر کیفی و تاثیرگذاری سرآمد بودهاند. شخصیتهایی مثل عطا طاهری، یعقوب غفاری، زندهیاد عبدالحسین مردانی و امرالله جهانبین و ادیب گمنام و بیبدیلی چون آصف آصفجاه از آن جملهاند.
سخن آخر و نتیجه:
اگر قرار است در امر آموزش عشایری یادی و تقدیری شود سزاوار است حتما به ترتیب از محمدحسین خان و ناصرخان طاهری، سپس آقا بیژن منصوری و آنگاه از دکتر مصدق و پروفسور حسابی و آنگاه به بهمنبیگی و آقای باقی بهبهانی تقدیر و تشکری درخور داشت.
دکتر سید ساعد حسینی
اردیبهشت ۱۴۰۴



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 ارزآوری ۲۵ میلیون دلاری محصولات کشاورزی برای کهگیلویه و بویراحمد
- 2 شرور سابقه دار در باشت دستگیر شد
- 3 خالی کردن حساب با پیامک جعلی ابلاغیه قضایی
- 4 کاهش ۱۵ درصدی ترددهای بیناستانی در جادههای کهگیلویه و بویراحمد
- 5 امحا ماینرهای کشف شده در کهگیلویه و بویراحمد
- 6 رئیس شورای شهر: ترافیک سنگین یاسوج چالش بزرگ پیش روی ماست
- 7 صدور حکم قاطع برای نانوایی متخلف گچسارانی در دام تعزیرات
- 8 خسارت زلزله دهدشت به ۱۰۰۰ واحد مسکونی
-
نشست احزاب اصلاحطلب و اصولگرا با استاندار/ «وحدت» و «همبستگی ملی» فصل مشترک جریانهای سیاسی استان/ گزارش و عکس
-
رئیس فرهنگ و ارشاد گچساران منصوب شد/ ابلاغ
-
مديرعامل شركت نفت گچساران: كتابخانههای شركت نفت گچساران بیش از 6 هزار نفر عضو دارد
-
استاندار کهگیلویه و بویراحمد بر شتاب و روند تکمیل پروژههای عمرانی و خدماتی شهر یاسوج تاکید کرد
-
استاندار: زیرساختهای گردشگری مذهبی توسعه مییابند
-
تذکر رئیسجمهور به منابر، رسانه ملی و نمازهای جمعه: از سخنان تفرقهافکنانه و اختلافبرانگیز بهشدت پرهیز شود
-
«وضعیت حساس کنونی» ؛ جنگ یا صلح؟!
-
«همایونفر» معاون اداره کل مسکن و شهرسازی استان شد/ ابلاغ
-
هتل ورزش یاسوج پس از سالها تکمیل میشود/ آگهی مناقصه
-
لاشه پهپاد هرمس بر دوش یک لر
نظرات ارسالی 11 نظر
درودبردکترحسینی،استادبزرگوارپزشک بااخلاق وبااصالت
پاسخخدا رحمت کنه بهمن بیگی بزرگورا را خدمتی بسا بزرگ به ما لرها کرد
پاسخدرود جناب اقای دکتر حسینی عزیز که اینگونه با قلمی شیوا و روان تاریخ بویراحمد را برای نسل های اینده به نگارش و تحریر در می اورد برای پیشرفت یک کشور باید گذشته ان را بدانی سایه ات مستدام باد اقای دکتر
پاسخحسادت به بهمن بیگی و جایگاهی که دردنیاداره فقط کارکسانی است که هنوز به اختلافات قومی دامن میزنن و احساس کمبود میکنن بهمن بیگی یه ایرانی ویه عشایری برای کل عشایر ایران بود حالابویراحمد راجداکردی خارج ازفارس ایلام آذربایجان و میخای چکارکنی آقای ...... دنیا بهم بیگی رامیشناسن نیاز به نظرشمانیست یونسکو میشناسه
پاسخبرای من عجیب است چرا با وجود این موضوع فقط بهمن بیگی بزرگ شده بود در حالیکه این اقدام ارزشمند توسط بزرگان بویراحمد انجام شده بود. خود تحقیری تا کی؟؟
پاسخجالب اینکه بعضی ها میگن خوانین فقط برای خودشان بودند و به فکر با سواد کرن استان نبودند خدایی ببین ان موقع ناصرخان و محمدحسین خان و عبدالله خان به دنبال چه مووضعات ارزشمندی بودند. مدرسه و نماینده مجلس و راه و توسعه....ادم های بزرگ ارزش دیگران را می دانستند مخصوا خوانین بویراحمد که 700 سال برای جنوب ایران و لرها تلاش کردند
پاسخیکی از دلایل اصلی که جناب دکتر حسابی به حاشیه رفت جناب بهمن بیگی بر سر زبانها افتاد ، عدم بوقچی و تبلیغات و همینطور نداشتن مبلغ در بین طوایف و ایلات عشایری و همینطور خود جناب مرحوم دکتر هم نیاز با مطرح شدن در این مورد را نداشت ، اما نمیشود از حق گذشت درست هست که نهال تعلیمات عشایری رامرحوم دکتر حسابی کاشتن ام جناب مرحوم بهمن بیگی حق بسیار بسیار بزرگی بر گردن عشایر کشور بالاخص فارس و کهگیلویه و بویراحمد دارند و ایشان بودن که آن نهال را به درختی تنومند و سایه پرداز و پربار تبدیل نمودن روحشان شاد و یادشان تا ابد گرامی باد
پاسخهمهی این تعاریف برای آوردن نام پدرزنش بود بابت ول کنید این معتضدهای بی دلیل را آدم حالش بهم میخوره بهمن بیگی را اینجوری نمیشه کنار زد آقای به اصطلاح دکتر
پاسخدرود لطف کنید با مستندات جهت روشن شدن ذهن خوانندگان مشخص فرمایید قسمتهای خلاف واقع را
مطالب ناقص، تحریف شده، بخش هایی غیره واقعی و من درآوردی و در کل خیالی است.
پاسخدرود بر دکتر حسینی و سپاس از ارائه مطالب ارزنده در این یادداشت
پاسخ