-
تأملی بر اقدامات پوپولیستی دولتها در استان کهگیلویه و بویراحمد
حسن کریمی -
چگونگی ایجاد تعلیمات عشایری از آغاز
سید ساعد حسینی -
به اعماق برگرد «شیوا»
امراله نصرالهی -
وقتی شایستهسالاری قربانی تبعیض و روابط میشود
حسن کریمی -
دهن کجی شبکه دنا به جامعه ورزش استان و مردم کهگیلویه
سید ابوصالح دانشفر -
خوابِ پروانه در اقلیم سیاستزدگی، آستانهی سقوط در سکوتِ نسیمها
سید یونس آصف جاه -
«خلیج فارس» تنها یک واژه نیست؛ نبض یک تمدن است
حافظ یعقوبی -
درخواست پژوهشگر جرم شناس از مقام عالی دولت
سید یاسین علویان -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
تمجید بزرگان فوتبال یاسوج از بزرگمرد تاریخ فوتبال استان
حافظ یعقوبی
چگونگی ایجاد تعلیمات عشایری از آغاز
سید ساعد حسینی در یاداشتی نوشت:

افتونیوز| سید ساعد حسینی پژوهشگر تاریخ در یاداشتی نوشت:
بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۳۱ برگی زرین در تاریخ ایران و عشایر ایران خصوصا کهگیلویه و بویراحمد میباشد.
بعد از جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین، کشور شوروی که همیشه آرزوی رسیدن به خلیج فارس را داشت، نیروهای خود را از شمال و آذربایجان خارج نکرد و با حمایت او حکومتهای خودمختار و در واقع تجزیهطلب در کردستان و آذربایجان شکل گرفت. شوروی خواهان نفت شمال بود و ایران در ضعف کامل قرار داشت. قوام نخست وزیر وقت ایران، در سفری طولانی به مسکو رفت و مقاولهنامهای در مورد نفت شمال با آنها امضا کرد و سه وزیر تودهای هم در کابینه خود جای داد. آیندهای نامعلوم و خطرناک ایران را تهدید میکرد. در این بین وطنپرستان به فکر چاره افتادند از جمله در جنوب «ناصرخان و خسروخان قشقایی» با همدلی سران بویراحمد و ممسنی برای خنثی کردن نقشه شوروی و تحت فشار قرار دادن قوام برای پایان دادن به مماشات با فرقههای به اصطلاح دموکرات آذربایجان و کردستان و اخراج وزرای تودهای اعلام کردند یا دولت با خودمختاریطلبان به طور جدی برخورد کند یا ما هم فارس را خودمختار میکنیم. برای این منظور در شهریور ۱۳۲۵ مجموع قوای قشقایی و بویر احمد و ممسنی پادگان کازرون را خلع سلاح و به محاصره پادگانهای شیراز پرداختند. تا بعد از آن به اصفهان و تهران پیشروی کنند. البته نیروهایی داخل ارتش هم با آنها تبانی داشتند که احتمال موفقیت را بسیار بیشتر میساخت ولی در شیراز بین بویراحمدیها و قشقاییها بر سر غنایم اختلاف افتاد و هیات مذاکره کننده بویراحمدی که با قهر چادر «ناصرخان قشقایی» را ترک کرده بودند مورد تیراندازی آنها واقع و یکی از آنها هم زخمی شد. استاندار و فرمانده لشکر فارس از این رویداد بسیار خوشحال و سران بویراحمد را با استقبال به خود جلب کردند و بویراحمدیها به قشقاییها اولتیماتوم دادند یا پراکنده شوید یا با ما طرفید و قشقاییها هم پراکنده شدند و خطر بسیار بزرگی از دولت قوام رفع شد. لذا رابطه بویراحمدیها و قوام بسیار گرم و ایشان پیشنهاد جبران نمود و خوانین بویراحمد «محمدحسین خان طاهری» و «ناصرخان طاهری» طی نامهای شش درخواست برای بهبود منطقه خود مطرح میسازند: شامل ایجاد مدرسه، اعزام پزشک، ایجاد راه شوسه ارتباطی، اختصاص یک کرسی نمایندگی مجلس، جداسازی بویراحمد بالا از بویراحمد سفلی و خوزستان و طرحی برای بهبود معیشت مردم، این نامه در تاریخ ۴/۱۱/۱۳۲۵ انشا و در آن قید میشود نامه به وسیله [آقا] بیژن منصوری یکی از کدخدایان تقدیم میشود و همچنین نامه بوسیله آقا بیژن منصوری در تاریخ ۲۱/۱۱/۲۵ در دفتر نخستوزیری به شماره ۴۲۶۲۵ ثبت میگردد. تصویر آن در کتاب تاریخ اجتماعی استان ک و ب آقای یعقوب غفاری موجود است و در آخر آورده میشود اما در همین موقع دولت قوام سقوط و نامه در بایگانی سه نخستوزیر خاک میخورد تا اینکه در سال ۱۳۳۱ اتفاقی دکتر مصدق آنرا ملاحظه میکند و با آنکه در بدترین شرایط ممکن و با هزار کار واجبتر و فوریتر روبرو بوده به پروفسور حسابی وزیر فرهنگ دستور میدهد ما که فعلا قادر به برآوردن همه درخواست نیستیم لااقل برایشان مدرسه تهیه کنیم و پروفسور هم به جای آنکه نامه را به اداره فرهنگ فارس ارجاع و فرهنگ شیراز آنرا به بخش اردکان حواله دهد و مامور اردکان گزارش دهد به علت نبود راه و امکانات و غیره مقدور نیست! پروفسور حسابی با تلگرافی به استاندار شیراز دستور میدهد که با کمک یک گروهان ارتشی مستقر در یاسوج و با کمک خوانین در محل مناسبی در یاسوج با بیل و کلنگ فرودگاهی مناسب فرود یک هواپیمای یکنفره بسازند و نتیجه را اعلام کنند. پس از آماده شدن فرودگاه پروفسور با تلگراف به واحد ارتشی یاسوج اطلاع میدهد که روز بیستم اردیبهشت به خوانین و کدخدایان بویراحمد اطلاع دهید افراد دارای ششم ابتدایی را حاضر کنند تا پروفسور حضوری امتحان و برای آموزگاری حکم دهند و روز بیستم پروفسور با عملی در حد خودکشی و سختی در حد مسافرت امروز به کره ماه! با یک هواپیمای تکنفره در چمچیت یاسوج (پشت پارک مهرورزی فعلی) بر زمین نشست و بلافاصله بوسیله سواران «محمدحسین خان طاهری» به منزل محمدحسین خان برده شد و آنجا سه نفر را به اسامی «سیدمرتضی حسینی»، «صدرالله رودشتیان» و «بهرام نیکپی» را به عنوان آموزگار و جلال موسویپور را به عنوان سرایدار انتخاب کردند و شب به منزل «آقا بیژن منصوری» در سروک رفتند و آقایان «طهماسب صالحپور» و «ابوالحسن حسینی» و «عیسی موسوی» را حکم دادند. در آن شب برای سرگرمی پروفسور خوانندهای اشعاری محلی را برایش آواز میخواند که با «امشویه چارده شویه دل کر ودرده / درمون دل درد کر تی جومه زرده» شروع میشود پروفسور آنرا یادداشت و مینویسد. این اشعار در شب بیست یک اردیبهشت در منزل [آقا] بیژن منصوری خوانده شده این نامه در موزه پروفسور موجود و آقای تاجگردون از آن عکسبرداری و منتشر که در پایان خواهد آمد.
در آن موقع چون حدود نود و پنج درصد مردم عشایر بودند به ابتکار پروفسور، زمان کار مدارس از اوایل اردیبهشت تا اوایل مهر بود و من تا چهارم ابتدایی را در آن مدارس درس خواندم. مدارس در یاسوج، مادوان، سروک، نرهگاه و دشتروم و سیسخت دایر بودند. این مدارس تا سال ۱۳۳۵ زیر نظر اداره فرهنگ فارس و اردکان بودند و سال ۳۵ یا ۳۶ بود که یک روز یک جیپ آمریکایی به مدرسه ما در یاسوج آمد. یک جوان آمریکایی و یک جوان خوشتیپ ایرانی مترجم او وارد کلاس شدند. معلوم شد مترجم آقای بهمنبیگی است که تا آن موقع در اصل چهار ترومن آمریکا خدمت میکرد و از آن سال به عنوان رییس آموزش عشایر منصوب گردید. بنابراین اولین فکر و ابتکار و فداکاری پروفسور حسابی را باید پدر واقعی آموزش عشایری ایران دانست اما آقای بهمنبیگی با هوش سرشار و فعالیت و عشق و علاقه کم نظیر این را ادامه داد و آنرا نهایتا به سراسر ایران گسترش داد و دانشسرای عشایری و دبیرستان ممتاز عشایری به وجود آورد که قابل تقدیر فراوان است.
اما ناگفته نماند همزمان با آقای بهمنبیگی در بهبهان دانشسرای عشایری به مدیریت آقای باقی بوجود آمد که الحق بسی قابل تقدیر است. ولی به کلی مغفول مانده و اصلا یادی از آن نمیشود در حالی که آموزش دیدگان آن دانشسرا از نظر کیفی و تاثیرگذاری سرآمد بودهاند. شخصیتهایی مثل عطا طاهری، یعقوب غفاری، زندهیاد عبدالحسین مردانی و امرالله جهانبین و ادیب گمنام و بیبدیلی چون آصف آصفجاه از آن جملهاند.
سخن آخر و نتیجه:
اگر قرار است در امر آموزش عشایری یادی و تقدیری شود سزاوار است حتما به ترتیب از محمدحسین خان و ناصرخان طاهری، سپس آقا بیژن منصوری و آنگاه از دکتر مصدق و پروفسور حسابی و آنگاه به بهمنبیگی و آقای باقی بهبهانی تقدیر و تشکری درخور داشت.
دکتر سید ساعد حسینی
اردیبهشت ۱۴۰۴
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 نقره داغ ۹۳۰ خودروی متخلف در کهگیلویه و بویراحمد
- 2 وجود ۹۱۲ خانواده دارای فرزند چندقلو در کهگیلویه و بویراحمد
- 3 هزار کنتور برق در کهگیلویه و بویراحمد تا پایان امسال هوشمند میشود
- 4 کاهش بارندگی و آسیب جدی به مزارع کهگیلویه و بویراحمد
- 5 گره کور بلوار جمهوری یاسوج با ورود دستگاه قضایی باز شد
- 6 پیام تبریک نادر منتظریان به فرمانده جديد سپاه استان
- 7 ۶ مجروح در پی تیراندازی در عروسی
- 8 نبود بالگرد مشکل جدی مهار آتشسوزی جنگلهای کهگیلویه و بویراحمد است
-
پیشرفت طرح صنایع پلیمر گچساران از ۴۴ درصد عبور کرد/ جزییات
-
توضیحات فرماندار لنده در خصوص احیای معدن فسفات قیام
-
تشریح جزئیات تسهیلات ودیعه مسکن در کهگیلویه و بویراحمد
-
انتصاب عضو هیئت مدیره شرکت معدنی و صنعتی «گهر زمین»/ عکس و سوابق
-
معاون سیاسی استاندار: استادیوم قلعهرئیسی حدود ۹۰ درصد پیشرفت داشته اما هنوز افتتاح نشده است/ عمر مفید پروژه های نیمه تمام استان در حال از دست رفتن است/ پارسائی: آمده ام به ورزش استان خونی تازه تزریق کنم
-
گسترش آفت جوانهخوار بلوط در ۷۰هزار هکتار از جنگلهای کهگیلویه و بویراحمد
-
مراسم معارفه مدیرکل جدید ورزش و جوانان کهگیلویه و بویراحمد(+تصاویر)
-
عذرخواهی از رییس سابق دانشگاه یاسوج/ برداشت ما ناقص بود
-
مربی تیم ملی، مدیرکل ورزش و جوانان استان شد/ جزییات
-
رفتار عجیب و خارج از عرف رئیس سابق دانشگاه یاسوج در مراسم تودیع و معارفه/ فیلم
نظرات ارسالی 3 نظر
همهی این تعاریف برای آوردن نام پدرزنش بود بابت ول کنید این معتضدهای بی دلیل را آدم حالش بهم میخوره بهمن بیگی را اینجوری نمیشه کنار زد آقای به اصطلاح دکتر
پاسخمطالب ناقص، تحریف شده، بخش هایی غیره واقعی و من درآوردی و در کل خیالی است.
پاسخدرود بر دکتر حسینی و سپاس از ارائه مطالب ارزنده در این یادداشت
پاسخ