-
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان -
آقای بهرامی! جوان کهگیلویه و بویراحمدی کمفرصت است، نه کمهنر
بویار پارسه -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز
یادداشت؛
وقتی شایستهسالاری قربانی تبعیض و روابط میشود
در ساختار فعلی، قانون گاه به جای اجرای عدالت، به ابزاری برای حذف صداهای مستقل بدل شده است. وقتی انتقاد را تهدید میپندارند و پرسشگری را عامل حساسیتزایی مینامند، پایههای اعتماد عمومی فرو میریزد. مسأله تنها در عملکرد برخی مسئولان نیست، بلکه در نظامیست که تصمیم نادرست را پاسخ نمیدهد و راه اصلاح را بر خود بسته است. از دل این بیپاسخی، ناامیدی میروید و جامعه به سمت سکوت و انفعال سوق داده میشود.

" حسن کریمی" از مخاطبان این پایگاه خبری در یادداشتی نوشت: این مقاله نگاهی صریح و منتقدانه به وضعیت امروز ایران دارد؛ کشوری با پیشینهای درخشان که گرفتار ساختارهایی ناکارآمد و تصمیمگیرانی شده که نه پاسخگو هستند و نه دغدغهای برای اصلاح دارند. نویسنده ، تجربهی تلخ محرومیت شغلیاش را بستری کرده برای واکاوی سیستمی که در آن شایستهسالاری قربانی روابط محفلی، امنیتسازی کاذب و طرد نیروهای مستقل شده است. این نوشتار پژواکیست از صدای نسلی وفادار به ایران، که در عین وفاداری، طعم تلخ حذف و تحقیر را چشیده است.ایران، سرزمینی با فرهنگی غنی و تمدنی شکوهمند، امروز با چالشهایی مواجه است که بیش از آنکه ریشه در تهدیدهای بیرونی داشته باشند، از درون نشأت میگیرند: ضعف ساختاری در برنامهریزی، نگاه سلیقهای در انتصابها، و حذف سیستماتیک نخبگان مستقل. آنچه نگرانکنندهتر است، اصرار بر تکرار خطاها و بیتفاوتی به هشدارهای دلسوزانه است. آیا شایسته است کشوری با چنین ظرفیت انسانی، در چنبرهی چنین بنبستی گرفتار شود؟
پاسخناپذیری به جای پاسخگویی
در ساختار فعلی، قانون گاه به جای اجرای عدالت، به ابزاری برای حذف صداهای مستقل بدل شده است. وقتی انتقاد را تهدید میپندارند و پرسشگری را عامل حساسیتزایی مینامند، پایههای اعتماد عمومی فرو میریزد. مسأله تنها در عملکرد برخی مسئولان نیست، بلکه در نظامیست که تصمیم نادرست را پاسخ نمیدهد و راه اصلاح را بر خود بسته است. از دل این بیپاسخی، ناامیدی میروید و جامعه به سمت سکوت و انفعال سوق داده میشود.
نفی شایستگان؛ نهادینهسازی شایستهستیزی
نویسنده این سطور، با مدرک دکتری و سالها تجربه علمی و اخلاقی، بارها بهجای بهرهگیری از تواناییاش، با برچسبهای ناعادلانه مواجه شده است. گفتهاند: «چون اهل یاسوج هستی، نمیتوانی در گچساران فعالیت کنی»؛ و حتی شنیدهام که گفتهاند: «حضور شما ممکن است امنیت منطقه را بر هم بزند !!!» — عبارتی که بیش از آنکه واقعگرایانه باشد، بیانگر ترس نهادینهشدهایست از شفافیت، شایستهسالاری و تغییر. این تنها بیاحترامی به شخصیت فردی نیست، بلکه نمونهایست از سرکوب ساختاری شایستگی.
خیانت به اعتماد؛ صندلیهایی که به پشتوانهمان تکیه زدند
چه بسیار بودند آنانی که پیش از آنکه ردای ریاست بر تن کنند، از توان و دانش ما بهره میبردند، وعدهها میدادند، از شایستهسالاری دم میزدند، و ما را شریک فرداهای روشن خود میخواندند. و امروز، همان درهایی که با وعده باز شدند، با بیمهری به رویمان بستهاند؛ گویی نه صدایی شنیدهاند، نه دستی گرفتهاند. آیا آن شعارها فقط نردبانی بود برای صعود؟ مگر میتوان بر صندلیهای قدرت نشست و پشت به کسانی کرد که پلههای آن صعود بودند؟ غفلت از این سرمایههای انسانی، نه تنها نشانهی فراموشی تعهد، بلکه گواهیست بر ناتوانی.
خستگی نسلی که امید داشت
ما نسلی بودیم که به ساختن وطن دل بسته بودیم؛ نسلی که باور داشت "ماندن و ساختن" ارزش است. اما امروز با انبوهی از تحقیر، طرد و نادیدهگرفتن مواجهایم. سرنوشت ما یا مهاجرت است یا انزوای اجباری؛ چرا که سیستمی که باید سرمایه انسانی را جذب کند، آن را به تهدیدی برای خود تبدیل کرده است. این نسل، زخمی و دلخسته، هنوز با عشق به وطن نفس میکشد، اما زخمهای بیپاسخی و تحقیر، تن امیدش را فرسوده کرده است.
جمعبندی
این نوشته فریادیست در دفاع از ایران، نه علیه آن. نقدیست از سر مسئولیت، نه تقابل. هشدار میدهد که اگر گوش شنوایی نباشد، این سکوت تلخ نخبگان، روزی بدل به انفجاری خاموش خواهد شد — انفجاری نه علیه وطن، که از درد عشقِ بیپاسخ به آن. مسیر اصلاح از شنیدن آغاز میشود؛ از آنجا که بهجای بستن درهای فرصت، درک شود که صدای منتقد، صدای دلسوز است.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
-
شلیک به زندگی در مراسم شادی/ تیراندازی حین یک عروسی کشته و زخمی برجای گذاشت
-
سیمان سفید تنگ سپو؛ پروژهای ۱۸ ساله که در حسرت تحقق ماند
-
شکار غیرمجاز شبانه با سگهای آموزشدیده در کهگیلویه و بویراحمد
-
وزیر میراث فرهنگی/تفویض اختیار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به استاندار
-
مطالبه عجیب موحد از وزیر میراث فرهنگی/ منجی کهگیلویه باشید!
-
مدیران اینستاگرامی؛ خدمت یا نمایش؟
-
ذبح منافع عمومی به جای منافع شخصی/ مدافعین معاون استاندار دنبال چه چیزی هستند؟
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!