-
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
تمجید بزرگان فوتبال یاسوج از بزرگمرد تاریخ فوتبال استان
یادداشت مخاطبان -
مردمآزاری با چند عدد قرص
پیام واحد -
اسطوره اخلاق فوتبال را دریبل کرد
سعید بخشوده -
تیمی که نیدرخشه استقلال دهدشته؛ قلندر خاموش شد، حماسه به ابدیت پیوست
بهنام عکاشه -
زاگرس، ستونفقرات ایران را نشکنید
وحید سیدیپور -
آموزش و پرورش وزیر دانا میخواهد نه سرباز رادان!!
علیرضا کفایی -
در سوگ قاضی تنها؛ سیدعیسی حسنی
علی ضامنی پور -
تحلیلی از عملکرد و سیاست های تاجگردون در بستر پلتفرم های مجازی
یعقوب درویشیان
موقعیت ما در پسا انتخابات هزار و چهارصد و دو!
خاتمی رای نداد اما تحریم انتخابات را تبلیغ نکرد تا وارد اپوزسیون نشود. او همراه مردمی که رایشان دیده نشد رای نداد تا رای ندادنش دیده شود و با صدای بلندِ "رای ندادن" بگوید دیگر بس است؛ این شعر قافیه ندارد و این راه به ترکستان است.

افتونیوز - حامدِ وکیلی
انتخابات مجلس دوازدهم تمام شد. انتخاباتی که رکورد عدم مشارکت را زد. نزدیک به شصت درصد مردم در این انتخابات شرکت نکردند. این درحالی بود که همه توان تبلیغی نظام جهت بالا بردن مشارکت مصرف شد. حتی رهبر نیز بارها از مردم و خواص خواست که باهر دلخوری بیایید و در اقدامی بی سابقه ایشان و همه دستگاه های نظام اعلام کردند اگر *تغییر* میخواهید بیایید رای بدهید. اما مردم نیامدند. به گمانم این عدم حضور با عدم حضورهای پیشین نیز متفاوت است. چه تفاوتهایی؟
۱- انتخابات نودوهشت در پسِ چند اتفاقِ غیرمنتظره بود. اعتراضات دی ماه نودوشش، خروج ترامپ از برجام و آغاز جنگ سنگین اقتصادی، اعتراضات آبان نودوهشت و ماجرای هواپیمای اوکراینی به ناگاه ملت به پاخاستهی اردیبهشت نودوشش را در شوک فرو بُرد. پدیده عجیب ویروس کرونا نیز این شوک را عمیقتر کرد و بهنوعی جامعه به کما رفت. بنابراین عدم مشارکت نودوهشت به گمانم بیشتر محصول کمای اجتماعی بود. همه چیز خیلی سریع و غیرمنتظره غبارآلود شد. با این حال بخشی از جامعه (که در اقلیت بود)، تمایل داشت این تحولات را به "مشکل مدیریتی اصلاحطلبان و اعتدالگرایان" فروکاهد و با شعار تغییر مدیریت وعده نجات بدهد. آنچه در ادعاهای قالیباف و سپس رئیسی دیدیم از این جنس بود.
۲- سال هزاروچهارصد اما به نظرم جامعه کمی به خود آمد و از کما خارج شد. جامعه ایران در هزاروچهارصد با چشمان باز رای ندادند. به یاد دارم پارهای نظرسنجیها اینگونه بود که میزان امیدواران به رئیسی را بیش از میزان طرفدارانش نشان میداد. یعنی بسیاری از ملت که به رئیسی حتی رای ندادند (بهنظرم اینان عمدتاً در انتخابات شرکت نکردند) اما کمی به توفیق او امید داشتند. کسانی که معتقد بودند اگر حاکمیت یکدست شود موانع حاکمیتی جهت اتخاذ تصمیمات مهم مرتفع میشود. بنابراین داوطلبانه از ورطه انتخابات رخت خود را بیرون کشیدند. این عقیده البته چندان عجیب نبود. رئیسی علناً وعده احیای برجام میداد. برخی اخبار از ارسال پیغامهای غیرعلنی اصولگرایان به آمریکا خبر میداد مبنی براینکه صبر کنید با دولت ما بهتر توافق میکنید! درواقع هر تصمیم مهمی که دولت روحانی میخواست اتخاذ کند با موانع حاکمیتی روبرو میشد؛ تصور میشد این موانع با دولت رئیسی برطرف میشود. دولتی که ازقضا وعده بسیاری از این تصمیمات مهم را هم میداد. از این روی میتوان گفت بخش زیادی از عدم مشارکت در هزاروچهارصد، بهنوعی مشارکت در پروژه یکدست سازی حاکمیت با هدف یا آرزوی ترغیب حاکمیت به تصمیمات سخت ملّی بود.
۳- همه این اتفاقات افتاد اما آن نشد که باید؛ و شد آنچه شد. حکومت به اعتراف خود در دام جنگ اوکراین افتاد (رجوع کنید به مصاحبه اخیر امیرعبدالهیان) و فرصت احیای برجام را ازدست داد. در داخل نیز هیچ تصمیم بزرگ و مهمی گرفته نشد. مسئله خودرو حل نشد. بروکراسی و نظام اداری تحول نیافت و همچنان در ناکارآمدترین شکل خود باقی است. حتی پس از جنبش زن زندگی آزادی این تصور ایجاد شد که حکومت (باتوجه به نداشتن موانع حاکمیتی و وعدههایی که در میانه اعتراضات داد) دست به اصلاحات اساسی خصوصاً در میزان آزادیهای اجتماعی میزند اما درست عکس آن عمل کرد و حدود این آزادیها را تنگتر کرد. آمارها از هرجهت رفوزه شدنِ حاکمیت یکدست را نشان میدهد. هسته سخت قدرت چنان به این امر آگاه است که برای ترغیب جامعه به حضور پای صندوق رای، از وعده "تغییر" سخن میگوید. یعنی متوجهاند که وضع موجود نامطلوب است و ملت طالبِ تغییر اند. اما چرا وعده تغییر از سوی عالیترین مقامهای این نظام به باورِ مردم ننشست؟
۴- کارنامه حکومت در این دهه نشان داده نه گزینه رای اعتراضی و نه سناریوی حاکمیت یکدست، قدرتِ تغییر وضع موجود را ندارد. اساساً نهادهای انتخابی زیر فشار نهادهای انتصابی از کارکرد افتادهاند. حتی اصلاح طلبان برای آخرین اتمام حجت پیش از ثبت نامها چندینبار میخواستند با آقای خامنهای دیدار کنند اما موفق نشدند. میخواستند به ایشان بگویند که وضع به بن بست رسیده و اگر عزم تغییر دارد بخواهند که لوازم آن فراهم شود. بهگمانم آقای خامنهای میدانست که اینان چه میخواهند بگویند و عامداً دست رد به سینهشان زد. چراکه نظر او متفاوت است. ازنظر رهبر، وضع موجود هرچند نیاز به تغییر دارد اما نهچندان که حاجت باشد تصمیم سخت بگیرد. از دید او جامعه باید از همین روزنههای کوچک و آب باریکه نیمبندِ انتخابات استفاده کنند؛ و از نظر ایشان همین برای تغییر مکفی و بسنده است.
۵- حقیقتاً این چیزی نیست که ما به رهبر جمهوری اسلامی منتسب کنیم. خود ایشان بارها تصریح و تاکید کردهاند که سقف اختیارات دولت و مجلس در چه حد است. هیچگاه شان سیاستگذاری برای این نهادها قائل نبوده. او بارها گفته است که دنبال مدیرانی میگردد که بتوانند در شرایط تحریم کشور را اداره کنند. این یعنی سیاستِ تحریمسازِ موجود قرار نیست تغییر کند، بلکه بقیه باید خود را با این سیاست سازگار کنند. فرقی هم نمیکند که دولت سوپر انقلابی احمدینژاد، دولت اعتدالی روحانی، دولت کاملاً خودیِ رئیسی هم در سایه تحریم نتوانند کشورداری کنند؛ هرچه پیش آید سیاست ایشان تغییر نمیکند. وقتی سقف ظرفیت نظام از همه جناحها به میدان میآید اما توان اداره کشور در سایه یکسری راهبردهای کلان را ندارد بدان معناست که این راهبردها غلط است. اما باز ایشان باهرتجربهای تمایلی به تغییر این راهبردها ندارد. اینکه میبینید هر شارلاتانی مانند وزیر کار سابق (عبدالملکی) میتواند با وعده توسعه کشور در شرایط تحریم از ایشان دلبری کند بخاطر همین اراده ایشان است. درواقع ایشان شعری سروده و از دولتها و مجالس میخواهد که قافیه آن را جور کنند. یک نفر از درون جمهوری اسلامی باید میایستاد و میگفت که این شعر قافیه ندارد؛ و محمد خاتمی گفت. خاتمی رای نداد اما تحریم انتخابات را تبلیغ نکرد تا وارد اپوزسیون نشود. او همراه مردمی که رایشان دیده نشد رای نداد تا رای ندادنش دیده شود و با صدای بلندِ "رای ندادن" بگوید دیگر بس است؛ این شعر قافیه ندارد و این راه به ترکستان است. بنابراین بخش زیادی از عدم مشارکت در این انتخابات، متفاوت بود با عدم مشارکتهای قبلی؛ اگر نودوهشت حاصل شوک و استیصال بود، اگر هزاروچهارصد حاصل بن بستِ اصلاحات صندوق محور بود، معنای "رای ندادن" هزاروچهارصدو دو، این بود که این بن بست باید شکسته شود و راهِ جدیدی گشوده شود؛ راهِ جدیدِ تحولخواهی. این رای ندادن، برای دفاع از حق رای بود. اگر اصلاحاتِ دوم خردادی از صندوق رای بیرون آمد و امروز به بنبست رسیده، تحولخواهیِ جدید اما از این صندوق بیرون نمیآید. نه حاکمیت امروز صدای صندوقها را میشنود و نه این صندوق دیگر صدایی دارد.
منبع: اینستاگرام نویسنده
(مطلب منتشر شده نظر نویسنده است و انتشار آن در سایت افتونیوز به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نمیباشد)
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 کشف لاشه "کَل" و ۵ گونه پرنده از منزل شکارچی "پادنا"
- 2 احیای مجموعه ورزشی کارگران یاسوج/+تصاویر
- 3 با افت منابع آبی کهگیلویه و بویراحمد تابستان سختی پیشرو است
- 4 ۲۶ هزار معلول تحت پوشش بهزیستی کهگیلویه بویراحمد
- 5 خانواده ۹ نفره گرفتار در ارتفاعات چاروسا کهگیلویه نجات یافتند
- 6 فرماندار گچساران : ۴۰۰ طرح اشتغالزایی در گچساران اجرا میشود
- 7 ۱۷ میلیارد ریال اعتبار در ورزش زورخانه ای کهگیلویه وبویراحمد هزینه شده است
- 8 ۲۳ درصد از نوآموزان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون مراجعه نکردند
-
سرپرست مدیریت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج منصوب شد
-
مدیر فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج تغییر کرد+ عکس و سوابق
-
انتقاد شجاعپوریان از تشریفات بیجا در مراسمهای عزا/ آیینهایی که تسلیبخش نیست
-
نوستالوژی فوتبال دهدشت در دهه 60
-
دلنوشته رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی استان در سوگ زنده یاد «قلندر سخن سنج»/ زمین سبز دیگر جای خالی تو را حس میکند
-
«قلندری» که سخن میسنجید
-
واگذاری معادن کهگیلویه و بویراحمد با شرط فرآوری
-
قیمت جدید شن و ماسه در کهگیلویه و بویراحمد اعلام شد
-
هزینه ماهانه ۴۰۰میلیارد تومانی تأمین اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد
-
۱۸۷۷ میلیارد تومان از اعتبارات سال گذشته کهگیلویه و بویراحمد هنوز جذب نشده است
نظرات ارسالی 2 نظر
درود بالاخره حامد کمی از پوستهی اصلاحطلبی بیرون اومد و به واقعیات اشاره کرد
پاسخبا توجه به احترام به نظر همه بزرگان عزیز میگن تاخدانخوادبرگ درختی به زمین نمی افته به نظر من خداوند متعال أنقدراین دوبزررگواررادوست داشت که نمی خواست انسان بزرگ وباصداقتی مانندسیدقادر لاهوتی ومردبزرگ وصاف صادقی وبی ریاحی چون استادمحمودمنتقیان بابه راه یافتن به مجلس که اکثریت آنان که وقتی به خانه ملت راه پیدا میکنند همه نعمت الهی وهمه وعده های که به مردم دادان فراموش میکنند خداوند مهربان نخواست این یکی شدن صورت بگیرد هرچند که درقلب هم یکی بودن و همیشه مانند دوبرادربودن
پاسخ