-
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان -
آقای بهرامی! جوان کهگیلویه و بویراحمدی کمفرصت است، نه کمهنر
بویار پارسه -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز
ﻳﺎدداﺷﺘﻲ از ﻳﻚ ﻛﻬﻨﻪﺳﺮﺑﺎز اﺻﻼﺣﺎت
"ﻣﺎﻳﻴﻢ و ﻛﻬﻨﻪ دﻟﻘﻲ"
رﻗﻴﺐ ﭼﻨﺎن ﻓﻀﺎي ﺗﻮﻧﻞ را ﻏﺒﺎرآﻟﻮد ﻛﺮده است ﻛﻪ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺧﻮدي و ﻏﻴﺮﺧﻮدي ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲ آﻳﺪ. ﺻﺪاي ﺳُﻢ اﺳﺒﺎن دﺷﻤﻦ، ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ و ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﮔﻮش ﻣﻲ رﺳﺪ. در اوج ﻳﺨﺒﻨﺪان و ﻛﻮﻻك ﺗﻮﻧﻞ، ﺳﺮَم ﺑﻪ داﻏﻲ ﺗﻨﻮر اﺳﺖ .

اَفتونیوز| ﻋﺎدل ﺿﺮﺑﻲ ﻛﻨﺶﮔﺮ و ﻓﻌﺎل ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ در یادداشتی نوشت:
ﻫﻤﻘﻄﺎران و ﻫﻤﻔﻜﺮان دﻳﺮﻳﻨﻪام درودﺗﺎن ﺑﺎد ﺣﺎل ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﺷﺘﻦ اﻳﻦﻣﺮﻗﻮﻣﻪ، ﻣﺸﻐﻮﻟﻢ ﭼﻬﺎر ﻓﺮﺳﺦ ﻣﺎﻧﺪه ﺑﻪ ﭘﻴﭻ ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﻳﺎزدﻫﻢ اﺳﻔﻨﺪ، در ﺗﻮﻧﻠﻲ رﻋﺐ اﻧﮕﻴﺰ ﺑﻪ ﻧﺎم "ﻛﺎﺑﻮس ﺗﻜﺮار" ﮔﺮﻓﺘﺎر آﻣﺪه ام. ﺳﺎﻋﺎﺗﻲ ﭘﻴﺶ، ﺣﺴﺐِ ﺣﺎل داﺳﺘﺎنﮔﻮﻧﻪ يِ ﻣﺮد ﻛﻼهﻛﺞ و ﺳﺒﻴﻠﻮي ادﺑﻴﺎت اﻳﺮان، زﻧﺪه ﻳﺎد ﺟﻼل آل اﺣﻤﺪ ﺑﺎ ﻋﻨﻮان "ﻳﻚ ﭼﺎه و دو ﭼﺎﻟﻪ" را ﺗﻮرق ﻣﻲﻛﺮدم ﺧﻴﺎل دارم ﺳﺮﮔﺬﺷﺖ ﻫﻤﻘﻄﺎ ران ﺧﻮد را ﺑﺎ وﻗﺎﻳﻊ اﻳﻦ رواﻳﺖ ﻫﻤﺰادﭘﻨﺪاري ﻛﻨﻢ. ﺑﺎ اﻳﻦ ﺑﻴﻨﺶ ﺟﻼل در "ﻳﻚ ﭼﺎه و دو ﭼﺎﻟﻪ" ﻣﻮاﻓﻘﻢ ﻛﻪ اﻋﺘﺮاف ﺑﻪ اﺷﺘﺒﺎه ﺧﺼﻠﺖ ﻧﻴﻜﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﺮاغ راه آﻳﻨﺪه ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﺟﻼل در اﻳﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ي اﻋﺘﺮافﮔﻮﻧﻪ ﺧﻮد بیش از آﻧﻜﻪ ﺧﻄﺎ ﻛﺎري ﺧﻮد را ﻋﻴﺎن ﻛﻨﺪ، ﻳﺎ ﺑﻪ زﻋﻢ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻧﺶ دﺳﺖِ ﭘﻴﺶ را ﺑﮕﻴﺮد ﺗﺎ دﻳﮕﺮي ﺑﻪ ﻛﺮده و ﻧﺎﻛﺮده اش اﻋﺘﺮاف ﻧﻜﻨﺪ- ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻨﺸﮕﺮي اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻗﻴﻤﺘﻲ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻴﺴﺖ ﺗﻘﺪﻳﺮ ﺧﻮد را ﺑﻪ دﺳﺖِ دﻳﮕﺮي ﺑﺴﭙﺎرد. اﻋﺘﺮاف، او را ﺟﺎي ﺧﻄﺎﻛﺎرﻣﻲﻧﺸﺎﻧﺪ، اﻣﺎ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻴﺴﺖ اﻳﻦ ﺧﻄﺎﻛﺎري او را ﺑﺪل ﺑﻪﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﻛﻨﺪ. ﺟﻼل از ﻓﺮﻫﻨﮓِ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﺳﺎز ﺑﻴﺰار ﺑﻮد؛ ﺣﺘﻲ ﺗﺎ آﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻧﻘﺼﺎنِ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻋﻘﻴﻢ ﺑﻮدﻧﺶ را ﺑﻪ اﻳﺪه اي ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺑﺪل ﻛﺮد ﮔﻤﺎن دارم ﻛﻪ اﻧﺒﺎﺷﺖ ﻗﺮﺑﺎﻧﻴﺎن در ﺳﭙﻬﺮ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻛﻬﮕﻴﻠﻮﻳﻪي ﺑﺰرگ ﻣﺎ درﭼﻨﺪ دﻫﻪي اﺧﻴﺮ ﻧﻴﺰ ﻣﺎﺣﺼﻞِ ﻫﻤﻴﻦ دوري از روﺷﻨﻔﻜﺮي ﻛﻨﺸﮕﺮا اﺳﺖ. ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ دوﻗﻄﺒﻲ ﺷﻮم اﻳﻦﺳﺮزﻣﻴﻦ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﺷﺪه در دو دﻫﻪي ﮔﺬﺷﺘﻪ در ﺣﻮﺻﻠﻪي اﻳﻦ ﻣﻘﺎل ﻧﻴﺴﺖ و ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ آن ﻣﻮﺟﺐ ﺳﺮ ﺑﺎزﻛﺮدن زﺧﻢ و دُﻣَﻞ ﭼﺮﻛﻴﻨﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﻛﻪ ﻛﺪورت ﻫﺎ را زﻧﺪه ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮد ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺴﻨﺪه ﻛﻨﻢ ﺑﻪ ﻳﻚ ﭘﻴﺎﻣﺪ و ﻳﻚ دﻋﺎ . ﭘﻴﺎﻣﺪ آﻧﻜﻪ ،اﻓﺘﺮاق و دوﮔﺎﻧﮕﻲ در اردوﮔﺎه ﻣﺎ ﺗﺮاژدي ﻏﻢاﻧﮕﻴﺰ ﺗﻜﺮار ﺳﻠﻄﻪي ﻧﺎﻛﺎرآﻣﺪان را رﻗﻢ ز د و دﻋﺎ اﻳﻨﻜﻪ "ﺧﺎﻧﻪ اش وﻳﺮان ﺑﺎد آﻧﻜﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﻦ و ﺗﻮ ﻣﺎ ﺑﺸﻮﻳﻢ". ﻧﺒﺶ ﻗﺒﺮ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻛﻤﻜﻲ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﻛﺮد. ﺑﻪ ﻧﺎﮔﺰﻳﺮ ﺑﻪ ﺟﺴﺘﺠﻮي روزﻧﻪ اي روﺑﻪ آﻓﺘﺎب، ﺗﻮﻧﻞ را ﻣﻲ ﻛﺎوم . اﻣﺎ ﭼﻪ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻗﻮل اﺧﻮان "ﻫﻮا ﺑﺲ ﻧﺎﺟﻮاﻧﻤﺮداﻧﻪ ﺳﺮداﺳﺖ" . رﻗﻴﺐ ﭼﻨﺎن ﻓﻀﺎي ﺗﻮﻧﻞ را ﻏﺒﺎرآﻟﻮد ﻛﺮده است ﻛﻪ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺧﻮدي و ﻏﻴﺮﺧﻮدي ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲ آﻳﺪ. ﺻﺪاي ﺳُﻢ اﺳﺒﺎن دﺷﻤﻦ، ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ و ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﮔﻮش ﻣﻲ رﺳﺪ. در اوج ﻳﺨﺒﻨﺪان و ﻛﻮﻻك ﺗﻮﻧﻞ، ﺳﺮَم ﺑﻪ داﻏﻲ ﺗﻨﻮر اﺳﺖ .
دوﺳﺘﺎﻧﻢ از ﻧﻔﺲ اﻓﺘﺎده ِاﻧﺪ. ﺳُﺘﻮان "ﺧﻮﺷﻔﻜﺮ" در ﮔﻮﺷﻪاي ﭘﺮﭼﻢ ﺳﻔﻴﺪ را ﺑﺎﻻ ﺑﺮده، ﭼﺮا ﻛﻪ ﺗﺤﻤﻞ ﺑﻴﻜﺎري دو ﻓﻮق ﻟﻴﺴﺎﻧﺲ در ﺧﺎﻧﻪ اش را ﻧﺪارد . ﻳﻜﻲ از ﺳﺮﺑﺎزان در ﮔﻮﺷﻪاي ﻧﺸﺴﺘﻪ و ﻫﺮاﺳﺎن ﺑﺮﮔﻪي ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺧﻮد را ﻣﻲ ﻧﻮﻳﺴﺪ. ﭼﻨﺪ ﻗﺪم آن ﻃﺮفﺗﺮ، ژﻧﺮال ﺷﻜﻤﻮﻳﻲ ﻗﺎﺑﻠﻤﻪ در دﺳﺖ دراز ﻛﺸﻴﺪه و ﻣﮕﺲﻫﺎ ﺑﺮ ﻟﺐ و ﻟﻮﭼﻪي او ﻧﺸﺴﺘﻪاﻧﺪ او در اﻧﺪﻳﺸﻪ ي "ﺗﻪدﻳﮕﻲ" اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺪ از آﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪي ﺳﻴﺎر رﻗﻴﺐ ﺑﺮ ﺟﺎي ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺳﺎلﻫﺎ ﻗﺒﻞ زﻳﺮ دﺳﺖ او ﺑﻮدم و از ﻫﻤﺎن ﻣﻮﻗﻊ ﻫﻢﻣﻲ داﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﻮان راﻫﺒﺮي ﻧﺪارد ﻣﺎت و ﻣﺒﻬﻮت ﻣﺎﻧﺪه ام از اﻳﻨﻜﻪ آﺟﻮدان و ﺗﺎﺑﻴﻦ و ﻳﺎور و ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﺎن دﺳﺘﻪ، دﺳﺖﻫﺎ را ﺑﺎﻻ ﺑﺮده اﻧﺪ. آﻓﺘﺎب ﻧﺸﺴﺘﮕﺎﻧﻲ از ﺑﻴﺮون ﻫﻢ ﻛﺎﻧﺎﻟﻲ اﻧﺤﺮاﻓﻲ ﺑﻪ ﺗﻮﻧﻞ ﺑﺎز ﻛﺮده اﻧﺪ و ﻋﺪهاي از ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﺎن آﻓﺘﺎب دﻳﺪه را ﮔﺴﻴﻞ داﺷﺘﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻳﺎريﺳﻘﻴﻔﻪ ي ﺑﻨﻲﺳﺎﻋﺪه اي ﺗﺸﻜﻴﻞ و ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﻲ اﺑﻮﺑﻜﺮ راي دﻫﻨﺪ اﮔﺮ ﮔﻤﺎن ﻛﺮده اي اﻳﻦ ﻓﻘﺮاﺗﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺷﻤﺮدم داﺳﺘﺎن ﻫﺎﻳﻲ ﺑﻴﺶ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ اﻳﻦ ﺑﻨﺪ را از ﻧﻮ ﺑﺨﻮان. ﭼﻪ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺣﺮﻣﺖ ﻧﺎن و ﻧﻤﻚ، و ﺣﻖ ﻫﻤﺴﻔﺮي در اﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﺻﻌﺐدﺳﺘﻢ را ﺑﺮاي ﭘﺮده دري ﺑﺴﺘﻪ اﺳﺖ ﺑﮕﺬرﻳﻢ...
وﻗﺖ درﻧﮓﻧﻴﺴﺖ. ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻛﻪ ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻪ را امروز ﺑﻪ ﺟﻠﻮ ﺑﺮ روي زﻣﻴﻦ ﻣﻲﻛﺸﺎﻧﻢ ﺳﻮﺳﻮي ﻧﻮري از اﻧﺘﻬﺎي ﺗﻮﻧﻞ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﻲﺧﻮرد. ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﻧﻤﻲ داﻧﻢ اﻳﻦ روزﻧﻪ راه رﻫﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻳﺎ ﺑﻪ ﺗﻮﻧﻞ ﺗﻜﺮار دﻳﮕﺮي ﮔﺸﻮده ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺣﺘﻲ ﻧﻤﻲداﻧﻢ، در اﻧﺘﻬﺎ آﻓﺘﺎب رﺳﺘﮕﺎري ﺑﺮ ﺗﻨﻤﺎن ﺧﻮاﻫﺪ ﻧﺸﺴﺖ ﻳﺎ ﻧﻪ. ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻲداﻧﻢ ﻣﺤﻜﻮﻣﻢ ﺑﻪ آﻧﻜﻪ ﺑﺎ ﺗﻨﻲ ﻧﺰار ﻫﻢ ﻛﻪ ﺷﺪه ﺧﻮدم را ﺑﻪ اﻳﻦ روزﻧﻪﺑﺮﺳﺎﻧﻢ. ﻣﻲ داﻧﻢ و آﮔﺎﻫﻢ ﭼﻪ ﺑﺎزي ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي اﺳﺖ ﺷﻄﺮﻧﺠﻲ ﻛﻪ ﭘﺮﺷﻤﺎر وزﻳﺮ و ﻓﻴﻞ و اﺳﺐ و رخ در ﺑﺮاﺑﺮ ﭼﻨﺪ ﭘﻴﺎده ي " بیدق" ﺻﻒآراﻳﻲ ﻛﻨﻨﺪ. اﻣﺎ ﻧﻴﻚ ﺑﻪاﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن واﻗﻔﻢ ﻛﻪ اﮔﺮ ﭘﻴﺎده ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻗﻠﻌﻪ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﺣﻜﻢ و زارت را ﺧﻮاﻫﺪ ﻳﺎﻓﺖ؛ اﻟﺒﺘﻪ اﮔﺮ ژﻧﺮالﻫﺎ و آﺟﻮدان ﻫﺎي واداده دوﺑﺎره ﻣﺪﻋﻲ وزارت ﻧﺸﻮﻧﺪ ﻫﻤﻔﻜﺮان و ﻫﻤﻮﻧﺪان ﻗﺪﻳﻤﻲ! زﻳﻨﻬﺎر ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺗﺎرﻳﺦ ﻓﺮاﻣﻮشﺷﺪﮔﺎن ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﭘﻴﻮﺳﺖ، اﮔﺮ ﻛﻒ ﺗﻮﻧﻞ ﺗﻜﺮار ﺑﺨﻮاﺑﻴﻢ و ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻳﻚ ﻣﻨﺠﻲ ﺧﻴﺎﻟﻲﺑﺎﺷﻴﻢ . ﻓﺮﺻﺘﻲ ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﺑﺮاي رﻫﺎﻳﻲ از اﻳﻦ ﺑﻨﺪ ﻓﺮاﻫﻢﺷﺪه اﺳﺖ آﺗﺶ ﺗﻔﺮﻗﻪ ﻫﻢ ﺑﻪاردوﮔﺎه دﺷﻤﻨﺎﻧﻲ اﻓﺘﺎده اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺎل ﻫﺎ در ﺗﻌﻘﻴﺐ ﻣﺎ اﺳﺐ دواﻧﺪه اﻧﺪ؛ ﻫﻤﺎن آﺗﺸﻲ ﻛﻪ ﺳﺎلﻫﺎ ﺑﺮ ﺧﻴﻤﻪ و ﺧﺮﮔﺎه ﻣﺎ ﻧﻴﺰ اﻓﺘﺎده ﺑﻮد ﻣﻬﺎر اﺳﺐ ﻫﺎﻳﺘﺎن را ﺑﻜﺸﻴﺪ و رو ﺑﻪ ﺳﻮي آﻧﺎن ﻫﻲ ﻛﻨﻴﺪ از ﮔُﺪار ﻣﺎرون ﺗﺎ ﮔﻞﮔﺸﺖ ﻗﻠﻌﻪ ﻧﺎدر ، از آراﻣﺶ ﺑﻼد ﺷﺎﭘﻮر ﺗﺎ ﺳﻜﻮن روﻳﺎﻳﻲ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﻠﻘﻴﺲ، .ﻫﻤﻪ ﺑﺎزﮔﺮدﻳﺪ ﭼﻴﺰي ﺑﺮاي از دﺳﺖ دادن ﻧﺪارﻳﻢ. ﺑﻪ ﻗﻮلﺣﺎﻓﻆ: ماییم کهنه دقلی کاتش در آن توان زد.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
-
شلیک به زندگی در مراسم شادی/ تیراندازی حین یک عروسی کشته و زخمی برجای گذاشت
-
سیمان سفید تنگ سپو؛ پروژهای ۱۸ ساله که در حسرت تحقق ماند
-
شکار غیرمجاز شبانه با سگهای آموزشدیده در کهگیلویه و بویراحمد
-
وزیر میراث فرهنگی/تفویض اختیار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به استاندار
-
مطالبه عجیب موحد از وزیر میراث فرهنگی/ منجی کهگیلویه باشید!
-
مدیران اینستاگرامی؛ خدمت یا نمایش؟
-
ذبح منافع عمومی به جای منافع شخصی/ مدافعین معاون استاندار دنبال چه چیزی هستند؟
نظرات ارسالی 2 نظر
درود بر جناب ضربی.خیلی جلوتر باید بیانیه را میگذاشتی......
پاسخدرود بر استاد سخن و مرد،خوش فکر وارسته و ارام جناب ضربی بزرگوار چه زیبا بر صفحه کاغذ نوشتید که بر قلب نقش بست ،اما دوست خوب ، خوابیده را میتوان بیدار نمود اما چگونه میتوان بیدار کرد کس یا کسانی را که خود را بخواب زده اند،،
پاسخ