-
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
تمجید بزرگان فوتبال یاسوج از بزرگمرد تاریخ فوتبال استان
یادداشت مخاطبان -
مردمآزاری با چند عدد قرص
پیام واحد -
اسطوره اخلاق فوتبال را دریبل کرد
سعید بخشوده -
تیمی که نیدرخشه استقلال دهدشته؛ قلندر خاموش شد، حماسه به ابدیت پیوست
بهنام عکاشه -
زاگرس، ستونفقرات ایران را نشکنید
وحید سیدیپور -
آموزش و پرورش وزیر دانا میخواهد نه سرباز رادان!!
علیرضا کفایی -
در سوگ قاضی تنها؛ سیدعیسی حسنی
علی ضامنی پور -
تحلیلی از عملکرد و سیاست های تاجگردون در بستر پلتفرم های مجازی
یعقوب درویشیان
ﻳﺎدداﺷﺘﻲ از ﻳﻚ ﻛﻬﻨﻪﺳﺮﺑﺎز اﺻﻼﺣﺎت
"ﻣﺎﻳﻴﻢ و ﻛﻬﻨﻪ دﻟﻘﻲ"
رﻗﻴﺐ ﭼﻨﺎن ﻓﻀﺎي ﺗﻮﻧﻞ را ﻏﺒﺎرآﻟﻮد ﻛﺮده است ﻛﻪ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺧﻮدي و ﻏﻴﺮﺧﻮدي ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲ آﻳﺪ. ﺻﺪاي ﺳُﻢ اﺳﺒﺎن دﺷﻤﻦ، ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ و ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﮔﻮش ﻣﻲ رﺳﺪ. در اوج ﻳﺨﺒﻨﺪان و ﻛﻮﻻك ﺗﻮﻧﻞ، ﺳﺮَم ﺑﻪ داﻏﻲ ﺗﻨﻮر اﺳﺖ .

اَفتونیوز| ﻋﺎدل ﺿﺮﺑﻲ ﻛﻨﺶﮔﺮ و ﻓﻌﺎل ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ در یادداشتی نوشت:
ﻫﻤﻘﻄﺎران و ﻫﻤﻔﻜﺮان دﻳﺮﻳﻨﻪام درودﺗﺎن ﺑﺎد ﺣﺎل ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﺷﺘﻦ اﻳﻦﻣﺮﻗﻮﻣﻪ، ﻣﺸﻐﻮﻟﻢ ﭼﻬﺎر ﻓﺮﺳﺦ ﻣﺎﻧﺪه ﺑﻪ ﭘﻴﭻ ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﻳﺎزدﻫﻢ اﺳﻔﻨﺪ، در ﺗﻮﻧﻠﻲ رﻋﺐ اﻧﮕﻴﺰ ﺑﻪ ﻧﺎم "ﻛﺎﺑﻮس ﺗﻜﺮار" ﮔﺮﻓﺘﺎر آﻣﺪه ام. ﺳﺎﻋﺎﺗﻲ ﭘﻴﺶ، ﺣﺴﺐِ ﺣﺎل داﺳﺘﺎنﮔﻮﻧﻪ يِ ﻣﺮد ﻛﻼهﻛﺞ و ﺳﺒﻴﻠﻮي ادﺑﻴﺎت اﻳﺮان، زﻧﺪه ﻳﺎد ﺟﻼل آل اﺣﻤﺪ ﺑﺎ ﻋﻨﻮان "ﻳﻚ ﭼﺎه و دو ﭼﺎﻟﻪ" را ﺗﻮرق ﻣﻲﻛﺮدم ﺧﻴﺎل دارم ﺳﺮﮔﺬﺷﺖ ﻫﻤﻘﻄﺎ ران ﺧﻮد را ﺑﺎ وﻗﺎﻳﻊ اﻳﻦ رواﻳﺖ ﻫﻤﺰادﭘﻨﺪاري ﻛﻨﻢ. ﺑﺎ اﻳﻦ ﺑﻴﻨﺶ ﺟﻼل در "ﻳﻚ ﭼﺎه و دو ﭼﺎﻟﻪ" ﻣﻮاﻓﻘﻢ ﻛﻪ اﻋﺘﺮاف ﺑﻪ اﺷﺘﺒﺎه ﺧﺼﻠﺖ ﻧﻴﻜﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﺮاغ راه آﻳﻨﺪه ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﺟﻼل در اﻳﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ي اﻋﺘﺮافﮔﻮﻧﻪ ﺧﻮد بیش از آﻧﻜﻪ ﺧﻄﺎ ﻛﺎري ﺧﻮد را ﻋﻴﺎن ﻛﻨﺪ، ﻳﺎ ﺑﻪ زﻋﻢ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻧﺶ دﺳﺖِ ﭘﻴﺶ را ﺑﮕﻴﺮد ﺗﺎ دﻳﮕﺮي ﺑﻪ ﻛﺮده و ﻧﺎﻛﺮده اش اﻋﺘﺮاف ﻧﻜﻨﺪ- ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻨﺸﮕﺮي اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻗﻴﻤﺘﻲ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻴﺴﺖ ﺗﻘﺪﻳﺮ ﺧﻮد را ﺑﻪ دﺳﺖِ دﻳﮕﺮي ﺑﺴﭙﺎرد. اﻋﺘﺮاف، او را ﺟﺎي ﺧﻄﺎﻛﺎرﻣﻲﻧﺸﺎﻧﺪ، اﻣﺎ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻴﺴﺖ اﻳﻦ ﺧﻄﺎﻛﺎري او را ﺑﺪل ﺑﻪﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﻛﻨﺪ. ﺟﻼل از ﻓﺮﻫﻨﮓِ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﺳﺎز ﺑﻴﺰار ﺑﻮد؛ ﺣﺘﻲ ﺗﺎ آﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻧﻘﺼﺎنِ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻋﻘﻴﻢ ﺑﻮدﻧﺶ را ﺑﻪ اﻳﺪه اي ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺑﺪل ﻛﺮد ﮔﻤﺎن دارم ﻛﻪ اﻧﺒﺎﺷﺖ ﻗﺮﺑﺎﻧﻴﺎن در ﺳﭙﻬﺮ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻛﻬﮕﻴﻠﻮﻳﻪي ﺑﺰرگ ﻣﺎ درﭼﻨﺪ دﻫﻪي اﺧﻴﺮ ﻧﻴﺰ ﻣﺎﺣﺼﻞِ ﻫﻤﻴﻦ دوري از روﺷﻨﻔﻜﺮي ﻛﻨﺸﮕﺮا اﺳﺖ. ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ دوﻗﻄﺒﻲ ﺷﻮم اﻳﻦﺳﺮزﻣﻴﻦ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﺷﺪه در دو دﻫﻪي ﮔﺬﺷﺘﻪ در ﺣﻮﺻﻠﻪي اﻳﻦ ﻣﻘﺎل ﻧﻴﺴﺖ و ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ آن ﻣﻮﺟﺐ ﺳﺮ ﺑﺎزﻛﺮدن زﺧﻢ و دُﻣَﻞ ﭼﺮﻛﻴﻨﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﻛﻪ ﻛﺪورت ﻫﺎ را زﻧﺪه ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮد ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺴﻨﺪه ﻛﻨﻢ ﺑﻪ ﻳﻚ ﭘﻴﺎﻣﺪ و ﻳﻚ دﻋﺎ . ﭘﻴﺎﻣﺪ آﻧﻜﻪ ،اﻓﺘﺮاق و دوﮔﺎﻧﮕﻲ در اردوﮔﺎه ﻣﺎ ﺗﺮاژدي ﻏﻢاﻧﮕﻴﺰ ﺗﻜﺮار ﺳﻠﻄﻪي ﻧﺎﻛﺎرآﻣﺪان را رﻗﻢ ز د و دﻋﺎ اﻳﻨﻜﻪ "ﺧﺎﻧﻪ اش وﻳﺮان ﺑﺎد آﻧﻜﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﻦ و ﺗﻮ ﻣﺎ ﺑﺸﻮﻳﻢ". ﻧﺒﺶ ﻗﺒﺮ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻛﻤﻜﻲ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﻛﺮد. ﺑﻪ ﻧﺎﮔﺰﻳﺮ ﺑﻪ ﺟﺴﺘﺠﻮي روزﻧﻪ اي روﺑﻪ آﻓﺘﺎب، ﺗﻮﻧﻞ را ﻣﻲ ﻛﺎوم . اﻣﺎ ﭼﻪ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻗﻮل اﺧﻮان "ﻫﻮا ﺑﺲ ﻧﺎﺟﻮاﻧﻤﺮداﻧﻪ ﺳﺮداﺳﺖ" . رﻗﻴﺐ ﭼﻨﺎن ﻓﻀﺎي ﺗﻮﻧﻞ را ﻏﺒﺎرآﻟﻮد ﻛﺮده است ﻛﻪ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺧﻮدي و ﻏﻴﺮﺧﻮدي ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲ آﻳﺪ. ﺻﺪاي ﺳُﻢ اﺳﺒﺎن دﺷﻤﻦ، ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ و ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﮔﻮش ﻣﻲ رﺳﺪ. در اوج ﻳﺨﺒﻨﺪان و ﻛﻮﻻك ﺗﻮﻧﻞ، ﺳﺮَم ﺑﻪ داﻏﻲ ﺗﻨﻮر اﺳﺖ .
دوﺳﺘﺎﻧﻢ از ﻧﻔﺲ اﻓﺘﺎده ِاﻧﺪ. ﺳُﺘﻮان "ﺧﻮﺷﻔﻜﺮ" در ﮔﻮﺷﻪاي ﭘﺮﭼﻢ ﺳﻔﻴﺪ را ﺑﺎﻻ ﺑﺮده، ﭼﺮا ﻛﻪ ﺗﺤﻤﻞ ﺑﻴﻜﺎري دو ﻓﻮق ﻟﻴﺴﺎﻧﺲ در ﺧﺎﻧﻪ اش را ﻧﺪارد . ﻳﻜﻲ از ﺳﺮﺑﺎزان در ﮔﻮﺷﻪاي ﻧﺸﺴﺘﻪ و ﻫﺮاﺳﺎن ﺑﺮﮔﻪي ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺧﻮد را ﻣﻲ ﻧﻮﻳﺴﺪ. ﭼﻨﺪ ﻗﺪم آن ﻃﺮفﺗﺮ، ژﻧﺮال ﺷﻜﻤﻮﻳﻲ ﻗﺎﺑﻠﻤﻪ در دﺳﺖ دراز ﻛﺸﻴﺪه و ﻣﮕﺲﻫﺎ ﺑﺮ ﻟﺐ و ﻟﻮﭼﻪي او ﻧﺸﺴﺘﻪاﻧﺪ او در اﻧﺪﻳﺸﻪ ي "ﺗﻪدﻳﮕﻲ" اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺪ از آﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪي ﺳﻴﺎر رﻗﻴﺐ ﺑﺮ ﺟﺎي ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺳﺎلﻫﺎ ﻗﺒﻞ زﻳﺮ دﺳﺖ او ﺑﻮدم و از ﻫﻤﺎن ﻣﻮﻗﻊ ﻫﻢﻣﻲ داﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﻮان راﻫﺒﺮي ﻧﺪارد ﻣﺎت و ﻣﺒﻬﻮت ﻣﺎﻧﺪه ام از اﻳﻨﻜﻪ آﺟﻮدان و ﺗﺎﺑﻴﻦ و ﻳﺎور و ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﺎن دﺳﺘﻪ، دﺳﺖﻫﺎ را ﺑﺎﻻ ﺑﺮده اﻧﺪ. آﻓﺘﺎب ﻧﺸﺴﺘﮕﺎﻧﻲ از ﺑﻴﺮون ﻫﻢ ﻛﺎﻧﺎﻟﻲ اﻧﺤﺮاﻓﻲ ﺑﻪ ﺗﻮﻧﻞ ﺑﺎز ﻛﺮده اﻧﺪ و ﻋﺪهاي از ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﺎن آﻓﺘﺎب دﻳﺪه را ﮔﺴﻴﻞ داﺷﺘﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻳﺎريﺳﻘﻴﻔﻪ ي ﺑﻨﻲﺳﺎﻋﺪه اي ﺗﺸﻜﻴﻞ و ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﻲ اﺑﻮﺑﻜﺮ راي دﻫﻨﺪ اﮔﺮ ﮔﻤﺎن ﻛﺮده اي اﻳﻦ ﻓﻘﺮاﺗﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺷﻤﺮدم داﺳﺘﺎن ﻫﺎﻳﻲ ﺑﻴﺶ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ اﻳﻦ ﺑﻨﺪ را از ﻧﻮ ﺑﺨﻮان. ﭼﻪ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺣﺮﻣﺖ ﻧﺎن و ﻧﻤﻚ، و ﺣﻖ ﻫﻤﺴﻔﺮي در اﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﺻﻌﺐدﺳﺘﻢ را ﺑﺮاي ﭘﺮده دري ﺑﺴﺘﻪ اﺳﺖ ﺑﮕﺬرﻳﻢ...
وﻗﺖ درﻧﮓﻧﻴﺴﺖ. ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻛﻪ ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻪ را امروز ﺑﻪ ﺟﻠﻮ ﺑﺮ روي زﻣﻴﻦ ﻣﻲﻛﺸﺎﻧﻢ ﺳﻮﺳﻮي ﻧﻮري از اﻧﺘﻬﺎي ﺗﻮﻧﻞ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﻲﺧﻮرد. ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﻧﻤﻲ داﻧﻢ اﻳﻦ روزﻧﻪ راه رﻫﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻳﺎ ﺑﻪ ﺗﻮﻧﻞ ﺗﻜﺮار دﻳﮕﺮي ﮔﺸﻮده ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺣﺘﻲ ﻧﻤﻲداﻧﻢ، در اﻧﺘﻬﺎ آﻓﺘﺎب رﺳﺘﮕﺎري ﺑﺮ ﺗﻨﻤﺎن ﺧﻮاﻫﺪ ﻧﺸﺴﺖ ﻳﺎ ﻧﻪ. ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻲداﻧﻢ ﻣﺤﻜﻮﻣﻢ ﺑﻪ آﻧﻜﻪ ﺑﺎ ﺗﻨﻲ ﻧﺰار ﻫﻢ ﻛﻪ ﺷﺪه ﺧﻮدم را ﺑﻪ اﻳﻦ روزﻧﻪﺑﺮﺳﺎﻧﻢ. ﻣﻲ داﻧﻢ و آﮔﺎﻫﻢ ﭼﻪ ﺑﺎزي ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي اﺳﺖ ﺷﻄﺮﻧﺠﻲ ﻛﻪ ﭘﺮﺷﻤﺎر وزﻳﺮ و ﻓﻴﻞ و اﺳﺐ و رخ در ﺑﺮاﺑﺮ ﭼﻨﺪ ﭘﻴﺎده ي " بیدق" ﺻﻒآراﻳﻲ ﻛﻨﻨﺪ. اﻣﺎ ﻧﻴﻚ ﺑﻪاﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن واﻗﻔﻢ ﻛﻪ اﮔﺮ ﭘﻴﺎده ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻗﻠﻌﻪ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﺣﻜﻢ و زارت را ﺧﻮاﻫﺪ ﻳﺎﻓﺖ؛ اﻟﺒﺘﻪ اﮔﺮ ژﻧﺮالﻫﺎ و آﺟﻮدان ﻫﺎي واداده دوﺑﺎره ﻣﺪﻋﻲ وزارت ﻧﺸﻮﻧﺪ ﻫﻤﻔﻜﺮان و ﻫﻤﻮﻧﺪان ﻗﺪﻳﻤﻲ! زﻳﻨﻬﺎر ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺗﺎرﻳﺦ ﻓﺮاﻣﻮشﺷﺪﮔﺎن ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﭘﻴﻮﺳﺖ، اﮔﺮ ﻛﻒ ﺗﻮﻧﻞ ﺗﻜﺮار ﺑﺨﻮاﺑﻴﻢ و ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻳﻚ ﻣﻨﺠﻲ ﺧﻴﺎﻟﻲﺑﺎﺷﻴﻢ . ﻓﺮﺻﺘﻲ ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﺑﺮاي رﻫﺎﻳﻲ از اﻳﻦ ﺑﻨﺪ ﻓﺮاﻫﻢﺷﺪه اﺳﺖ آﺗﺶ ﺗﻔﺮﻗﻪ ﻫﻢ ﺑﻪاردوﮔﺎه دﺷﻤﻨﺎﻧﻲ اﻓﺘﺎده اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺎل ﻫﺎ در ﺗﻌﻘﻴﺐ ﻣﺎ اﺳﺐ دواﻧﺪه اﻧﺪ؛ ﻫﻤﺎن آﺗﺸﻲ ﻛﻪ ﺳﺎلﻫﺎ ﺑﺮ ﺧﻴﻤﻪ و ﺧﺮﮔﺎه ﻣﺎ ﻧﻴﺰ اﻓﺘﺎده ﺑﻮد ﻣﻬﺎر اﺳﺐ ﻫﺎﻳﺘﺎن را ﺑﻜﺸﻴﺪ و رو ﺑﻪ ﺳﻮي آﻧﺎن ﻫﻲ ﻛﻨﻴﺪ از ﮔُﺪار ﻣﺎرون ﺗﺎ ﮔﻞﮔﺸﺖ ﻗﻠﻌﻪ ﻧﺎدر ، از آراﻣﺶ ﺑﻼد ﺷﺎﭘﻮر ﺗﺎ ﺳﻜﻮن روﻳﺎﻳﻲ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﻠﻘﻴﺲ، .ﻫﻤﻪ ﺑﺎزﮔﺮدﻳﺪ ﭼﻴﺰي ﺑﺮاي از دﺳﺖ دادن ﻧﺪارﻳﻢ. ﺑﻪ ﻗﻮلﺣﺎﻓﻆ: ماییم کهنه دقلی کاتش در آن توان زد.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 کشف لاشه "کَل" و ۵ گونه پرنده از منزل شکارچی "پادنا"
- 2 احیای مجموعه ورزشی کارگران یاسوج/+تصاویر
- 3 با افت منابع آبی کهگیلویه و بویراحمد تابستان سختی پیشرو است
- 4 ۲۶ هزار معلول تحت پوشش بهزیستی کهگیلویه بویراحمد
- 5 خانواده ۹ نفره گرفتار در ارتفاعات چاروسا کهگیلویه نجات یافتند
- 6 فرماندار گچساران : ۴۰۰ طرح اشتغالزایی در گچساران اجرا میشود
- 7 ۱۷ میلیارد ریال اعتبار در ورزش زورخانه ای کهگیلویه وبویراحمد هزینه شده است
- 8 ۲۳ درصد از نوآموزان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون مراجعه نکردند
-
سرپرست مدیریت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج منصوب شد
-
مدیر فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج تغییر کرد+ عکس و سوابق
-
انتقاد شجاعپوریان از تشریفات بیجا در مراسمهای عزا/ آیینهایی که تسلیبخش نیست
-
نوستالوژی فوتبال دهدشت در دهه 60
-
دلنوشته رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی استان در سوگ زنده یاد «قلندر سخن سنج»/ زمین سبز دیگر جای خالی تو را حس میکند
-
«قلندری» که سخن میسنجید
-
واگذاری معادن کهگیلویه و بویراحمد با شرط فرآوری
-
قیمت جدید شن و ماسه در کهگیلویه و بویراحمد اعلام شد
-
هزینه ماهانه ۴۰۰میلیارد تومانی تأمین اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد
-
۱۸۷۷ میلیارد تومان از اعتبارات سال گذشته کهگیلویه و بویراحمد هنوز جذب نشده است
نظرات ارسالی 2 نظر
درود بر جناب ضربی.خیلی جلوتر باید بیانیه را میگذاشتی......
پاسخدرود بر استاد سخن و مرد،خوش فکر وارسته و ارام جناب ضربی بزرگوار چه زیبا بر صفحه کاغذ نوشتید که بر قلب نقش بست ،اما دوست خوب ، خوابیده را میتوان بیدار نمود اما چگونه میتوان بیدار کرد کس یا کسانی را که خود را بخواب زده اند،،
پاسخ