-
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
تمجید بزرگان فوتبال یاسوج از بزرگمرد تاریخ فوتبال استان
یادداشت مخاطبان -
مردمآزاری با چند عدد قرص
پیام واحد -
اسطوره اخلاق فوتبال را دریبل کرد
سعید بخشوده -
تیمی که نیدرخشه استقلال دهدشته؛ قلندر خاموش شد، حماسه به ابدیت پیوست
بهنام عکاشه -
زاگرس، ستونفقرات ایران را نشکنید
وحید سیدیپور -
آموزش و پرورش وزیر دانا میخواهد نه سرباز رادان!!
علیرضا کفایی -
در سوگ قاضی تنها؛ سیدعیسی حسنی
علی ضامنی پور -
تحلیلی از عملکرد و سیاست های تاجگردون در بستر پلتفرم های مجازی
یعقوب درویشیان
موانع پیشرفت و دلایل عقبماندگی شهرستان کهگیلویه(بخش دوم)
عواقب این تصمیمات برای جامعه به صورت چندگانه قابل توجه است. از یک سو، افرادی که واجد شایستگی و توانایی هستند و پتانسیل مدیریتی قابل توجهی دارند، نادیده گرفته میشوند و فرصتهای پیشرفت و ترقی برای آنها کاهش مییابد. این عملکرد نه تنها انگیزه و انگیزش این افراد را کاهش میدهد، بلکه باعث جدایی آنان از سازمانها و کشور نیز میشود. در نتیجه، جامعه از ظرفیتهای مدیریتی قابل توجهی محروم میشود و توانایی رشد و توسعه پایدار را نخواهد داشت.

اَفتونیوز| همانطور که گفته شد، در جامعهای سنتی و واپسگرا، افراد به صورت عمده به منافع شخصی و کوتاهمدت خود توجه میکنند و اغلب فراموش میکنند که به منافع درازمدت و بهبود زندگی اجتماعی مردم فکر کنند. در این جامعه، مردم به همبستگی اجتماعی و جهتگیری به سمت توسعه و پیشرفت کمتر اهمیت میدهند و بیشتر به خود تنها فکر میکنند، که این موضوع باعث خنثی شدن طموحها و انگیزههای بسیاری در جامعه میشود.
در باب واقعگرایی و ایدهآلگرایی، باید عرض شود که در جامعهای با ویژگیهای فوقالذکر، فرار از واقعگرایی و ندیدن واقعیتها و مشکلاتی که جامعه با آن روبروست و تمایل به ایدهآلگرایی و صحبت کردن از حالات دست نیافتنی بسیار پررنگ است؛ افراد به جای پرداختن و حل و فصل کردن مشکلاتی که راهحلهای قابل دسترس، وعده حرکتهای بزرگ و دور از دسترس میدهند. خود این ایدهآلگرایی به خودی خود مناسب است به شرطی که در ابتدا با واقعگرایی، ابزارها و وسایل رسیدن به این حالات ایدهآل فراهم شده باشد و سپس با ترسیم ایدهآل، به سمت آن حرکت نمود.
برخی افراد به جای انجام کارهای بزرگ و مفید، درگیر جزئیات کوچک و تافتههای ریز هستند. آنها به جای مدیریت و بروزرسانی پروژههای بزرگ و اصلی، درگیر بزرگنمایی کارهای کوچک و غیرضروری میشوند. به عنوان مثال، در حالی که یک پروژه بزرگ و مهم مانند ساخت یک کارخانه جدید در منطقه نیازمند برنامهریزی، همکاری و تلاش جمعی است، ممکن است تمرکز افراد بر روی مسائل بیاهمیتی مانند رنگ و شکل بنگاههای کوچک و فروشگاههای ریز باشد و در مواقع برخورد با پروژههای بزرگ با فرار رو به جلو از صحبت در مورد این پروژهها و انجام آنها، امتناع میورزند.
در چنین جامعهای، پروژههای بزرگ و مهم به ندرت به تحقق میرسند. افراد به جای اتخاذ اقدامات واقعی برای تحقق پروژههای مهم، بیشتر در مرحله برنامهریزی و صحبت کردن درباره آنها سرمشغول میشوند. مثلاً، یک پروژه زیرساختی مهم مانند ساخت یک بزرگراه با توجه به نیازهای روزافزون جمعیت و رشد شهری، ممکن است به دلایل مختلفی همچون نبود بودجه، کارهای دست و پاگیر در مرحله اجرا و نقص در برنامهریزی به تعویق بیافتد و در نهایت، تحقق پیدا نکند.
در این جامعه، نمایندگان مردم در مجلس به نادیدهگرفتن نیازها و مشکلات واقعی جامعه معروفند. آنها به جای پاسخگویی و عمل به مطالبات مردم، بیشتر به مزیتهای شخصی و حفظ قدرت خود توجه میکنند. عدم پاسخگویی نمایندگان مردم به نیازها و مسائل آنها، باعث نارضایتی و ناامیدی در بین افراد میشود. افراد در جامعه احساس میکنند که نمایندگان مردم تنها هنگام انتخابات به آنها پاسخ میدهند و پس از آن به فراموشی سپرده میشوند. عدم وجود یک نهاد مستقل و موثر برای پاسخخواهی از نمایندگان مردم، به معنای عدم حسابرسی و بررسی عملکرد آنها است.
عملکرد نمایندگان مجلس و رفتار آنها در تقسیم جایگاههای مدیریتی امری است که بر جامعه تأثیرات قابل توجهی میگذارد. متأسفانه، در برخی موارد، این تقسیمبندی و استفاده از افراد ناتوان در پستهای مدیریتی، نه به دلیل توانایی و شایستگی، بلکه به علت وفاداری به نماینده و تأثیر گروههای لیدری انتخاباتی، انجام میشود. در این فرآیند، افراد بدون سابقه مدیریتی یا با سابقه ضعیف مدیریتی، به جایگاههای مدیریتی مهم و کلان منتقل میشوند؛ این عملکرد نه تنها میتواند منجر به عدم بهرهوری و کاهش کیفیت مدیریت شود، بلکه از دیدگاه انصاف و عدالت نیز نارضایتیها را به همراه دارد. با توجه به اینکه افراد لایق و کارآزمودهای با سابقه مدیریتی قابل توجه در جامعه وجود دارند، عدم بکارگیری آنها و به حاشیه رفتن آنان نه تنها از طرف افراد مستقیماً تحت تأثیر قرار میگیرد، بلکه بر جامعه به طور کلی نیز تأثیر منفی دارد.
ترکیب تیمهای مدیریتی با افراد بدون سابقه یا با سابقه ضعیف مدیریتی میتواند منجر به تصمیمات ناعادلانه و ناکارآمد شود. این موضوع میتواند عدم کنترل صحیح و بهینه منابع و فرصتها، ناتوانی در تحقق اهداف مدیریتی و ناکامیهای مکرر در عملکرد سازمانها را به همراه داشته باشد. علاوه بر این، عدم رعایت استانداردهای مدیریتی و عواقب آن میتواند اعتماد عمومی را به سیستم سلب کند و روحیه همکاری و تعامل در سازمانها را کاهش دهد.
عواقب این تصمیمات برای جامعه به صورت چندگانه قابل توجه است. از یک سو، افرادی که واجد شایستگی و توانایی هستند و پتانسیل مدیریتی قابل توجهی دارند، نادیده گرفته میشوند و فرصتهای پیشرفت و ترقی برای آنها کاهش مییابد. این عملکرد نه تنها انگیزه و انگیزش این افراد را کاهش میدهد، بلکه باعث جدایی آنان از سازمانها و کشور نیز میشود. در نتیجه، جامعه از ظرفیتهای مدیریتی قابل توجهی محروم میشود و توانایی رشد و توسعه پایدار را نخواهد داشت.
از سوی دیگر، استفاده از افراد ناتوان در پستهای مدیریتی میتواند منجر به تصمیمات ناعادلانه و ناسازگار با منافع عمومی گردد. افراد بدون سابقه مدیریتی یا با سابقه ضعیف مدیریتی، ممکن است در انجام وظایف خود با مشکلات روبرو شوند و قادر به ارائه رهبری و مدیریت مناسب نباشند؛ این موضوع میتواند منجر به تصمیمات ناصحیح، اتلاف منابع و زمان، عدم اثربخشی سازمانی و کاهش کیفیت خدمات عمومی شود.
همچنین، سهمخواهی لیدرهای انتخاباتی برای بکارگیری افراد بدون سابقه مدیریتی یا با سابقه ضعیف، باعث ایجاد بیثباتی و عدم پیشبینی در سازمانها میشود. تجربه و توانایی مدیران حرفهای با سابقه در مدیریت و رهبری، در تحمل فشارها، انجام تصمیمهای استراتژیک و ایجاد محیطی متعادل و پویا برای پیشرفت سازمان اهمیت دارد. اما استفاده از افراد بدون سابقه مدیریتی برای تأمین جایگاههای مدیریتی میتواند باعث ناتوانی در ایجاد، استقرار و پایداری سازمانی شود و در نهایت، به کاهش توانمندی و عملکرد سازمانی منجر گردد.
عواقب این تصمیمات میتواند بر جامعه به طور کلی نیز تأثیر منفی داشته باشد. در یک جامعه سالم و پویا، استفاده از افراد لایق و کارآزموده در جایگاههای مدیریتی باعث توسعه و پیشرفت سازمانها و نهادهای عمومی میشود. اما وقتی افراد بدون سابقه مدیریتی یا با سابقه ضعیف در این پستها قرار میگیرند، مشکلاتی مانند تضعیف عملکرد، کاهش کیفیت خدمات عمومی، افزایش فساد، عدم شفافیت و عدالت، و افزایش نارضایتی عمومی به وجود میآیند.
به طور خلاصه، تقسیم جایگاههای مدیریتی توسط نمایندگان مجلس بین خود و استفاده از افراد ناتوان در پستهای مدیریتی، به همراه سهمخواهی لیدرهای انتخاباتی برای بکارگیری افراد بدون سابقه مدیریتی یا با سابقه ضعیف، میتواند عواقب جدی برای جامعه به همراه داشته باشد:
۱. کاهش کارایی و بهرهوری: افراد بدون سابقه مدیریتی یا با سابقه ضعیف ممکن است نتوانند به طور کامل بر وظایف و مسئولیتهای مدیریتی خود تمرکز کنند. این موضوع میتواند منجر به کاهش کارایی و عملکرد سازمان شود و در نهایت باعث اتلاف منابع و افزایش هزینهها شود.
۲. عدم تصمیمگیری مناسب: افراد بدون سابقه مدیریتی ممکن است در مواجهه با مسائل و تحدیدی که نیاز به تصمیمگیری سریع و دقیق دارد، عملکرد ضعیفی داشته باشند. تصمیمگیری نادرست یا تاخیر در تصمیمگیری میتواند منجر به اشتباهات جدی و کم کردن قدرت رقابتی سازمان شود
۳. کاهش اعتماد عمومی: افراد با سابقه ضعیف یا بدون سابقه مدیریتی در جایگاههای مدیریتی، ممکن است باعث کاهش اعتماد عمومی به سازمان شوند. عدم توانایی در مواجهه با چالشها و ارائه نتایج مطلوب میتواند باعث نارضایتی و ناامیدی کارکنان و افراد مرتبط شود و اعتماد عمومی را به سازمان زیر سؤال ببرد.
۴. ایجاد فضای سازمانی نامتعادل: بکارگیری افراد بدون سابقه مدیریتی یا با سابقه ضعیف در جایگاههای مدیریتی ممکن است باعث ایجاد فضای سازمانی نامتعادل شود. افراد با تجربه و شایستگی کمتر ممکن است باعث رقابت نامتعادل و ناعادلانه برای جایگاههای مدیریتی شوند و این موضوع میتواند احساس ناراحتی و ناامیدی در بین کارکنان به وجود آورد.
۵. از دست دادن فرصتهای توسعه و رشد: بکارگیری افراد بدون سابقه مدیریتی یا با سابقه ضعیف میتواند منجر به از دست دادن فرصتهای توسعه و رشد برای افراد با توانمندیها و استعدادهای بالقوه در سازمان شود. این افراد ممکن است نتوانند برنامههای توسعه فردی مناسبی را برای کارکنان ارائه دهند و نتوانند از توانمندی کارکنان بهطور کامل بهرهبرداری کنند.
۶. کاهش شفافیت و عدالت: بکارگیری افراد بدون سابقه مدیریتی یا با سابقه ضعیف ممکن است باعث کاهش شفافیت و عدالت در سازمان شود. وقتی افراد با تجربه و شایستگی کمتر به جایگاههای مدیریتی منتقل میشوند، اعتقاد به شفافیت و انصاف در فرآیندهای انتخاب و ارتقاء کاهش مییابد. این موضوع میتواند باعث نارضایتی و ناامیدی کارکنان شود و روحیه کاری و همکاری را تحت تأثیر قرار دهد.
۷. خطرات و خطاهای بیشتر: افراد بدون سابقه مدیریتی یا با سابقه ضعیف در مواجهه با چالشها و تصمیمگیریهای پیچیده ممکن است بیشترین خطاها را انجام دهند. عدم آشنایی کافی با اصول و فنون مدیریتی میتواند منجر به تصمیمهای نادرست، عدم برنامهریزی مناسب، و عدم کنترل و نظارت صحیح بر فعالیتها شود. این موضوع باعث افزایش خطرات و مشکلات در سازمان میشود.
برای جلوگیری از این مشکلات، مهم است که افراد بر اساس شایستگی و توانمندیهای خود در جایگاههای مدیریتی قرار بگیرند. انتخاب مدیران بر اساس معیارهای شفاف و عادلانه، ارزیابی منظم عملکرد مدیران و ارائه آموزشها و دورههای مدیریتی مناسب به افراد قرارداده شده در جایگاههای مدیریتی، میتواند بهبود وضعیت را به همراه داشته باشد. علاوه بر این، تشویق و حمایت از توانمندیها و استعدادهای جوان و واجد شرایط برای پیشرفت در حوزه مدیریت نیز اهمیت دارد.
در نهایت، برای توسعه پایدار سازمانها و جوامع، لازم است که مدیرانی با توانمندیها، تجربه و شایستگی لازم در جایگاههای مدیریتی قرار گیرند. این امر بهبود عملکرد، کاهش خطاها و مشکلات، ایجاد فضای سازمانی عادلانه و شفاف، و توسعه و پیشرفت سازمانها را تسهیل میکند.
به طور کلی، این نوع جامعه سنتی واپسگرا باعث میشود که پتانسیلها و طرحهای بسیاری در جامعه تحت تأثیر قرار بگیرند و توسعه و پیشرفت به میزان انتظار مردم نباشد. در صورتی که در یک جامعه واقعگرا و پویا، توجه به منافع درازمدت جامعه و بهرهگیری از توانمندیها و نیازهای واقعی جامعه در اولویت قرار گیرد و نهادهایی برای حسابرسی و پاسخگویی نمایندگان مردم وجود داشته باشد، نیل به مقاصد مهم حاصل میشود...
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 کشف لاشه "کَل" و ۵ گونه پرنده از منزل شکارچی "پادنا"
- 2 احیای مجموعه ورزشی کارگران یاسوج/+تصاویر
- 3 با افت منابع آبی کهگیلویه و بویراحمد تابستان سختی پیشرو است
- 4 ۲۶ هزار معلول تحت پوشش بهزیستی کهگیلویه بویراحمد
- 5 خانواده ۹ نفره گرفتار در ارتفاعات چاروسا کهگیلویه نجات یافتند
- 6 فرماندار گچساران : ۴۰۰ طرح اشتغالزایی در گچساران اجرا میشود
- 7 ۱۷ میلیارد ریال اعتبار در ورزش زورخانه ای کهگیلویه وبویراحمد هزینه شده است
- 8 ۲۳ درصد از نوآموزان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون مراجعه نکردند
-
سرپرست مدیریت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج منصوب شد
-
مدیر فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج تغییر کرد+ عکس و سوابق
-
انتقاد شجاعپوریان از تشریفات بیجا در مراسمهای عزا/ آیینهایی که تسلیبخش نیست
-
نوستالوژی فوتبال دهدشت در دهه 60
-
دلنوشته رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی استان در سوگ زنده یاد «قلندر سخن سنج»/ زمین سبز دیگر جای خالی تو را حس میکند
-
«قلندری» که سخن میسنجید
-
واگذاری معادن کهگیلویه و بویراحمد با شرط فرآوری
-
قیمت جدید شن و ماسه در کهگیلویه و بویراحمد اعلام شد
-
هزینه ماهانه ۴۰۰میلیارد تومانی تأمین اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد
-
۱۸۷۷ میلیارد تومان از اعتبارات سال گذشته کهگیلویه و بویراحمد هنوز جذب نشده است
نظرات ارسالی 1 نظر
سلام این برای مدیر سایته: عکس ایشون رو نباید با کراوات بزارید....
پاسخ