طی چندروز گذشته رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در حالی از مدیریت این دانشگاه عزل شد که دوران مسئولیتش حتی به یکسال هم نرسید و جای خود را به رئیس جدید داد.

یکی دو روز پس از این تغییر یکباره ، غلام نژاد با انتشار متنی در صفحه شخصی اینستاگرامش، به صورت ضمنی عزل خود را به عدم باج دادن به نمایندگان نسبت داد و از آن به عنوان حذف عزتمندانه یاد می کند! در همان متن نیز از عدم جذب نیروی شرکتی و مازاد بودن نیروها نیز خبر می دهد.

پیشتر و احتمالا در متنی سفارشی! که در سایتهای خبری استان منتشر شده بود خبر از فشار نمایندگان بر دانشگاه و مشخصا مرادیان معاون پشتیبانی دانشگاه پرده برداری شده بود که مخاطب به راحتی می توانست بفهمد این متن توسط خود مسئولان دانشگاه یا نزدیکان آنها نوشته شده است.

اما واقعا، رئیس دانشگاه و معاونش تحت فشار نمایندگان بودند؟ آیا آنها قانون مند بودند و تسلیم فشار نمایندگان نمی شدند یا این موضوع نوعی فرار به جلو بود؟ آیا غلام نژاد و تیم مدیریتی وی ناکارآمد بودند یا قانونمند؟ در این مطلب سعی می کنیم جواب این سوال داده شود.

ابتدا نگاهی به چگونگی ریاست غلام نژاد بر صندلی مدیریت دانشگاه بیندازیم.

غلام نژاد برای بدست آوردن این مدیریت احتیاج به حمایت نماینده ها داشت. در حالی که یزدانپناه مورد حمایت روشنفکر بود، غلام نژاد دست به دامن سیدناصر نماینده همشهری خود شد و در چندین جلسه در گچساران و یاسوج که با وی داشت توانست نظر مساعد وی را جلب کند. این در حالی بود که غلام نژاد در دولت گذشته نیز مسئولیت داشت و همه وی را منتسب به تاجگردون می دانستند و خود وی نیز رای دادن به تاجگردون را در فضای مجازی منتشر کرده بود و این موضوع برای هواداران این دولت غیرقابل قبول بود. گویا سیدناصر در ادامه موحد را نیز راضی به حمایت کرده و بدین طریق حکم ریاست وی از وزیر توسط نمایندگان گرفته شد.

پس حضور و ریاست بر دانشگاه مدیون نمایندگان بود.

پس از حضور در دانشگاه روند مدیریتی غلام نژاد به ویژه در عزل و نصبها صدای نمایندگان را درآورد. احتمالا قول و قرارها با نمایندگان نیز به فراموشی سپرده شد. در کنار اینها عدم وجود برنامه برای مدیریت بر این دانشگاه مهم نیز مزید بر علت بوده که نمایندگان یعنی همانها که وی را آورده بودند رای به برکناری و عزل وی می دهند.

اگر نگاهی به شعار سال یعنی تولید، دانش بنیان و اشتغال آفرینی داشته باشیم و به موارد آموزشی و سلامت و دیگر بخشهای دانشگاه نیز در نظر نگیریم در همین زمینه ها نیز حتی کوچکترین قدمی در دوران مدیریت غلام نژاد بر دانشگاه برداشته نشد. حتی یک خبر در زمینه شعار سال در این مدت در سایت دانشگاه نبود و گاهی در زمینه خلاف اشتغال آفرینی یعنی از کار بیکار کردن برخی افراد بویژه آنان که در زمان کرونا مشغول بودند اقدام شد. در زمینه دانش بنیان نیز باید نمود آن را در توجه به مرکز رشد دانشگاه و افزایش اعتبارات آن جستجو کرد که باز هم خبری در رسانه ها یافت نشد. در واقع کاری انجام نشد که خبری در این رابطه منتشر شود. اگر این ادعا نادرست هست می توانید با ارایه آمار در سایت دانشگاه مردم را نیز آگاه کنید!

هر چند غلام نژاد و معاونش خود را پای بند به قانون می دانستند و احتمالا با تمسک به این موضوع نمایندگان را دست به سر می کردند اما قطعا کارهایی که در دانشگاه (چه توسط رئیس یا معاون پشتیبانی) انجام می شد به اطلاع نمایندگان می رسید.

رئیس سابق دانشگاه برای ماندن بر سریر قدرت کمتر از بیست روز پیش ۴ نفر از افرادی که از سوی موحد نماینده کهگیلویه معرفی شده بودند را در دهدشت مشغول به کار کرد. (اسامی نزد سایت محفوظ هست)

اما می‌توان گفت حاشیه های اصلی را معاون پشتیبانی دانشگاه برای غلام نژاد و این مجموعه به وجود آورد.

با انتصاب مرادیان به سمت معاونت پشتیبانی برخی اعضای هیئت علمی با این انتصاب مخالفت کردند که چرا این مسئولیت را برای وی سنگین می دانستند. 

کمیته مسکن دانشگاه علوم پزشکی در مرداد ۱۴۰۰ در نامه ای به مرادیان اعلام می کند که با توجه به اینکه ابلاغ خدمتی وی در شهرستان دنا می باشد تا پایان شهریور (فرصت یک ماه) نسبت به تخلیه منزل مسکونی سازمانی که در اختیارش بود اقدام کند ولی وی هیچ توجهی به این نامه نمی کند. (عکس نامه)

مرادیان وقتی معاون پشتیبانی دانشگاه می شود در اولین اقدام حکم مدیر رفاه و پشتیبانی (برفر) که نامه تخلیه خانه سازمانی را نوشته و امضا کرده بود را لغو می کند.

البته این موضوع را هم باید گفت که خانواده وی ساکن تهران و اصطلاحا مدیر پروازی است و تقریبا هر هفته حال به بهانه ماموریت یا برای دیدار با خانواده به تهران می رود و خانه سازمانی یاسوج نیز کماکان در اختیار وی قرار دارد.

وی در همان ماههای ابتدایی ترتیب انتقال دو نفر از اقوام نزدیک خود از باشت به یاسوج مرکز استان را نیز می دهد. شاید تصور شود که این موضوع یک روال اداری و معمول است در حالی که طبق برخی مستندات در همان زمان، برخی از افراد که بنا به دلایل مختلف و قانونی خواهان انتقالی بودند با آنها مخالفت می شود. که موارد دیگری نیز از این نوع انتقالی های افراد نورچشمی نیز می توان نام برد که نام و اسناد آن در نزد سایت محفوظ است.

مورد دیگر که می توان از امتیاز دادن نیز از آن نام برد شروع بکار دختر یکی از نمایندگان استان به عنوان نیروی طرحی (پرستار) می باشد که با وجود اینکه بسیاری از نیروهای قدیمی تر با عدم تمدید طرح خود مواجه شدند معاون پشتیبانی و عوامل زیرمجموعه وی با شروع طرح دختر یکی از نمایندگان استان موافقت کرده و وی را به یکی از مراکز جامع خدمات سلامت می فرستند در حالی که باید پرستار الزاما در بیمارستان و مراکز بالینی طرح خود را بگذراند.

این در حالی است که بسیاری از نیروهایی که در زمان کرونا جان خود را به خطر انداختند و در مراکز درمانی به ویژه بیمارستان های معین کرونا خدمت کردند را به بهانه نداشتن اعتبار، از تمدید کردن قراردادشان خودداری کردند.

حال با تفاسیر گفته شده واقعا می توان رئیس دانشگاه و معاون پشتیبانی این دانشگاه را آنگونه که خود گفته اند افراد قانونمند دانست؟!