مرحوم مدرس روزگاری سیاست را عین دیانت خوانده بود .تنها گذشت نزدیک به یک قرن کافی بود تا ثابت شود سیاست در عمل عین منفعت و قدرت است.

این روزها اخبار متفاوت و ضد نقیضی از فضای سیاسی استان به گوش می رسد که عمده آنها پیرامون تغییرات مدیریتی است و همیشه مطابق چند ماه اخیر یک پای ماجرا غلامرضا تاجگردون نماینده محترم مردم شریف گچساران و باشت است. به نظر می رسد در دید بودن و نقل محافل شدن از علایق راستین جناب نماینده خاص باشد. همین امر باعث شده است تا ایشان در راستای نیل به این مهم گاهاً اشتباهات مهلکی را مرتکب شوند . بی شک یکی از این ایرادها ورود ناپخته به فضای علمی و آموزشی استان است . پس از برکناری دکتر سراج از ریاست دانشگاه پیام نور قرعه به نام دکتر چمن رئیس دانشگاه علوم پزشکی و یکی از مفاخر علمی استان افتاد . چمن بی شک یکی از کارآمدترین مدیران استان هم از لحاظ علمی و هم مدیریتی بود. وی نمونه بارز مدیری قاطع و قانونمدار بود و در مدت حضور خود در سمت ریاست دانشگاه انضباط مالی و اداری بسیار خوبی بر آن حاکم نمود. توسعه زیرساختهای بهداشتی و پزشکی، توجه ویژه به سلامت شهروندان اجرای بی چون چرای قانون، مدیریت باز و فعال و دهها مورد دیگر جز ویژگی های این مدیر لایق استان بود. البته دکتر چمن گناه بزرگی مرتکب شد و آن هم باج ندادن به جناب نماینده خاص بود. غلامرضا تاجگردون پیش از این هم در پی دخالت در امور انتصابات دانشگاههای استان بود .سیستمی که در جهاد کشاورزی ، آب و فاضلاب ، آموزش و پرورش، اداره راه و شهرسازی و مهمتر از همه سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان با موفقیت اجرایی شد .تاجگردون و حامیان وی هیچگاه از عزل و نصب های مدیران و اعمال نفوذ برای استخدامهای فله ای منسوبین و نزدیکان خود در این ادارات سخن به میان نمی آورند. ایشان به یمن سابقه حضور در برنامه و بودجه از همان ابتدا با شیوه های خاص خود با وجود حضور کارشناسان و مدیران نخبه و کارآمد در مدیریت برنامه و بودجه استان، با پشت پا زدن به دوستان سابق خود مدیری جوان و یکی از نزدیکان خود را در رأس این سازمان گماشت و اقدام به استخدام فله ای بیش از بیست نفر در سازمانی کاملا تخصصی که نیازمند گزینش افراد متعهد و کارآمد است، نمود و آن را به پارک و پاتوق نزدیکان خود تبدیل کرد. این اتفاق در سازمان جهاد کشاورزی، آب و فاضلاب و .... نیز رخ داده است. حامیان تاجگردون که همیشه دیگران را متهم به قوم گرایی نموده اند خود همیشه بر این مسئله دامن می زنند و تعجب آنجاست که نماینده محترم خود در رأس این قبیل اقدامات قرار دارد چرا که تا چندی پیش ایشان در پی ناکامی در تغییر نام استان در اقدامی عجیب بر در اتاق خود در مجلس شورای اسلامی اطلاعیه ای نوشته بود که فقط به دارندگان کارت ملی گچساران و باشت خدمت رسانی خواهد نمود !!!! این نوع نگاه جزیره ای تاجگردون مسبوق به سابقه است. این روزها اما جناب نماینده خاص به شدت به فضای علمی و آموزشی استان علاقمند شده است. پس از برکناری دکتر چمن از ریاست دانشگاه و رجعت ایشان از استان، حال نوبت به دانشگاه یاسوج و یکی دیگر از مدیران توانمند و علمی استان رسیده است . دانشگاه دولتی یاسوج این روزها بیشترین هجمه را از سوی منسوبین و نزدیکان و حتی شخص نماینده شاهد است. مسئله ساده است : تلاش برای اعمال نفوذ و استخدام نیروهای مورد نظر و نیز انتصاب نزدیکان خود در دانشگاه است وگرنه با روحیاتی که از جناب تاجگردون سراغ داریم ایشان همواره منفعت را بر هر مسئله دیگر ترجیح میدهند. اینکه چرا جناب تاجگردون از اساس با مدیران توانمند بخصوص مدیران از سایر شهرستانها مانند بویراحمد. دنا ، کهگیلویه بزرگ و ... مشکل دارند به جد جای سوال و تردید است .آنچه واضح است آنکه؛ جناب تاجگردون به دنبال گسترش سیطره خود بر فضای مدیریت استان بخصوص محافل علمی و آموزشی است و در این مسیر هر ارگانی که در برابر وی مقاومت کند به هر چیز ممکن متهم می شود. از طرفی جناب نماینده همواره با اعمال فشار بر استاندار سعی در محقق کردن اهداف خود دارد .طیف تاجگردون اکنون دانشگاه را متهم به استخدامهای فله ای می کند، هدفشان نه دلسوزی و حرکت بر مدار قانون بلکه دامن زدن به قومیت گرایی و اختلافات قومی است ، زیرا از استخدامهای بی ضابطه خودشان در سایر ادارات همچون برنامه و بودجه، جهاد کشاورزی ، آب و فاضلاب، ....(که در رسانه ها منتشر شد) و همچنین واگذاری امتیازات متعدد به برخی افراد نزدیک و مناطق خاص سخن نمی گویند و باید به این عزیزان یادآور شویم که ابتدا یک سوزن به خودتان بزنید. آنها در خصوص دانشگاه یاسوج فرافکنی می کنند چون دستشان از اقدامات غیرقانونی در دانشگاه کوتاه شده است. و اخیراً این مدعیان اصلاح طلبی با برخی گروههای رقیب ( اصولگرا) برای پیشبرد اهداف سیاسی خود همنوا شده اند غافل از آنکه بازی کردن نقش دایه مهربانتر از مادر دیگر کارایی ندارد. اینجاست که نقش منفعت و قدرت هویدا می شود و ثابت می کند دیگر سیاست عین دیانت نیست چرا که آموزه های دینی سراسر اخلاقیات هست ولی در قاموس سیاسی عصر حاضر، منفعت و قدرت ارزش والاتری دارد. اقدامات عده ای که درختان خود را جایی می نشاند که ریشه اش برآب است، کاجهای قد نکشیده شان نیز زیر ضربات قومگرایی و سومدیریت شکسته و این قبیل اقدامات پوپولیستی آنها برای سرپوش گذاشتن بر ضعفهای خودشان است. ضعف این مدیریت در حوزه مسائل نفتی بیشتر نمایان است و در پی اتفاقات اخیر در نامه ای به وزیر نفت ، دوست شفیق و یار همیشگی خود وی را تهدید به استیضاح می کند که البته به مضحکه ای در دست جناح رقیب شد. آنچه بیش از هر زمان دیگر در این وانفسای قدرت طلبی مشهود است سیر قهقرایی اخلاق بخصوص اخلاق سیاسی در استان است زیرا در نگاه قومیت گراها و فرافکنان ، قدرت و منفعت حرف اول را می زند.

شاید لازم باشد از جناب نماینده خاص در خصوص انتصاب آشنایان خود در پستهای خارج از استان و بی توجهی آشکار ایشان به جوانان و مدیران بومی شهرستان خود سوال شود. به نظر می رسد آقای نماینده سودای کوچ به دولت را در سر دارد و از سوی احتمالا در پی پوشاندن ردای نمایندگی مردم بر قامت برادر خود باشد.. بهرحال جناب نماینده در سالهای آینده با دمیدن در کوس قوم گرایی علیه کهگیلویه بزرگ و بویراحمد سعی دارد با هیاهو سالاری و تحریف اذهان عمومی بستر مناسب برای واگذاری قدرت شهرستانی که اینک رنگ موروثی به خود گرفته است را فراهم آورد. آیا ساسان تاجگردون وارث و جانشین حاج غلام خواهد بود ؟!! باید منتظر ماند.