-
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان -
آقای بهرامی! جوان کهگیلویه و بویراحمدی کمفرصت است، نه کمهنر
بویار پارسه -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز
- جامعه و فرهنگ
- 0
- پنج شنبه , 4 آذر 1400 -PM -11:43
پایان تلخ قصه آرمان و غزاله

اَفتونیوز _ ماجرای غزاله و آرمان را تقریبا همه میدانند. قصه تلخ سرانجام یک عاشقی و هیجان نوجوانی. این داستان طولانی سرانجام بدون پیدا شدن پیکر غزاله، روز گذشته با اعدام آرمان به پایان رسید.
آرمان و غزاله را دیگر همه میشناسند. دو نوجوانی که درگیر یک ماجرای عاشقی بودند و هیجانات و ناآگاهیهای همین سنین باعث کشته شدن غزاله به دست آرمان شد.
آرمان عبدالعالی، ۶ سال پیش، دوست غزاله شکور بود و پدرش استاد دانشگاه. این دو در ترکیه با هم آشنا شده بودند. اما یک روز بعد از یک مشاجره، آرمان، غزاله را به قتل میرساند.
آرمان که در ابتدا از سرنوشت غزاله اظهار بیاطلاعی کرد، پس از طی مراحل بازجویی از جزئیات ارتباط خودش با غزاله گفت. آرمان در اولین اعتراف خود گفت: «مدتی بود به غزاله علاقه داشتم. روز حادثه غزاله مقابل خانهمان آمد، با هم بحثمان شد و او را هل دادم. زمین خورد و از سرش خون آمد و... یکدفعه متوجه شدم که دیگر نفس نمیکشد. از ترس، غزاله را داخل یک چمدان گذاشتم و در سطل زباله شهرداری انداختم».
در حالی که دوربینهای مدار بسته اطراف منزل آرمان، لحظه خروج او با چمدان را ضبط کرده بودند اما هرگز اثری از جسد غزاله پیدا نشد و اینگونه یکی از مرموزترین قتلهای دهه اخیر رقم خورد.
با طی روند قضایی پرونده، آرمان پای میز محاکمه رفت اما این بار گفت: «اعترافات اولیه من تحت فشار بود. آن روز غزاله موقع خارج شدن از خانهمان در پله ها زمین خورد. من با دیدن خون در راه پله شوکه شدم و از ترس اینکه راز ورود او به خانهمان فاش شود، غزاله را در چمدان گذاشتم و به سطل زباله انداختم».
دادگاه بعد از شنیدن اظهارات آرمان، بنا بر ادله موجود وی را به قصاص محکوم کرد و حکم صادر شده به مرحله اجرا درآمد.
در این سالها بارها افراد مختلفی تلاش کردند تا رضایت خانواده غزاله را جلب کنند اما با این همه موفق نشدند. آرمان بارها به قرنطینه قبل از اجرای حکم رفت اما بازگشت. تقریبا همه امید داشتند تا خانواده غزاله از آرمان بگذرند اما او سرانجام صبح دیروز در زندان رجایی شهر به دار مجازات آویخته شد.
در این پرونده چندین نکته مورد توجه افکار عمومی بود. از آنجایی که آرمان در هنگام ارتکاب جرم کمتر از 18 سال داشت، برخی او را مشمول قوانین این رده سنی میدانستند و گروهی نیز بر این نظر بودند که او چندین بار تا پای چوبه دار رفتن، مجازاتی بیش از اعدام برای آرمان بود.
اما درست در لحظه اجرای حکم، پدر و مادر غزاله به عنوان اولیای دم، به آرمان مهلتی یک ماهه دادند. پس از این مهلت پدر آرمان سعی کرد با ارائه دلایل خود مبنی بر سن زیر 18 سال پسرش در زمان وقوع حادثه و دلایلی مبنی بر زنده بودن غزاله حکم قصاص آرمان را بشکند که تلاش وی هم نتیجه نداد تا اینکه صبح امروز حکم اعدام آرمان عبدالعالی پس از چندین بار تا پای چوبه دار رفتن و عدم بخشش از سوی خانواده شکور اجرا شد.
پرونده آرمان از منظر حقوقی یک مورد خاص بود؛ چرا که به ندرت شاهد آن هستیم که هیات قضایی مدتها بعد از صدور رای نسبت به رای خود تردید کند. اما اگر چنین اتفاقی رخ داد و قضات نسبت به رای اولیه خود دچار شبهه شدند تکلیف رای که از چندین فیلتر ازجمله دیوانعالی کشور و مرحله استیذان نیز عبور کردهاست، چیست؟ داود خاکسار، حقوقدان و مدرس دانشگاه در اینباره به روزنامه همشهری گفته بود که «من به کلامی از حضرت علی(ع) اشاره میکنم که میفرمایند: «اگر هزاران گناهکار بیکیفر بمانند بهتر از آن است که یک بیگناه کیفر ببیند.»
اما چرا اجرای حکم آرمان چندین سال به طول انجامید؟ از زمان ارجاع پرونده به واحد اجرای احکام تا اجرای حکم، بیش از هشت ماه زمان برده است. علت این امر نیز اصرار دستگاه قضائی برای برگزاری چندین جلسه ایجاد صلح و سازش بین اولیای دو خانواده بود که با این وجود، منتهی به سازش نشد. البته که قصاص حق خانواده اولیای دم است و مانند اعدام نیست که حق حکومت و البته (بر طبق قوانین ذیربط) باشد. خانواده غزاله بارها نسبت به تاخیر در اجرای حکم اعتراض کردند. از آنجا که متاسفانه مجرم هیچ نشانهای از محل اختفا یا دفن جسد نداده است، احساسات خانواده مقتوله نیز بیش از پیش جریحهدار شده است. با این وجود، خانواده اولیای دم اعلام کرده بودند که در صورت دادن نشانی از محل اختفا یا دفن جسد توسط قاتل، حاضر به اعلام گذشت هستند که متاسفانه محکوم علیه، از این امر خودداری کرد. اما در ساعتهای پایانی چه بر این دو خانواده گذشت؟ قاضی محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی، حتی در آخرین ساعات نیز تلاش بسیاری برای اخذ رضایت اولیای دم انجام داد تا جایی که با وجود برگزاری بیش از ۲۰ جلسه صلح وسازش طی سالهای گذشته، بازهم به همراه کمیته صلح نشستی با حضور خانوادههای غزاله شکور و آرمان عبدالعالی برگزار کرد.
شهریاری در این نشست بر این نکته تاکید کرد که در این سالها، خانوادهها و تعداد زیادی از چهرههای فرهنگی و اجتماعی، به صورت مستقیم و غیر مستقیم برای گذشت خانواده شکور از حق قانونی خود، وساطت کردند و قوه قضائیه هم در این خصوص تلاشهای وافری داشته است.
او با اشاره به بررسی تقاضاهای مطرح شده برای رفع برخی شبهات پیرامون پرونده آرمان، گفت: در پروندههای قتل باید تقاضاها بررسی شده تا اگر شبههای وجود دارد برطرف شود که در این زمینه نیز چند بار مواردی مطرح شد که مورد بررسی قضات قرار گرفت. سرپرست دادسرای جنایی ادامه داد: خواسته خانواده غزاله پیدا شدن جسد بود و صلح و بخشش را منوط به پیدا شدن جسد دانستند درحالی که جسد در سطل زبالهای رها شده بوده. شهریاری در ادامه خطاب به خانواده شکور، گفت: ما در پروسه این پرونده صحبتهای زیادی با شما انجام دادیم و اکنون تصمیم گیرنده شما هستید، اما تجربه نشان داده که بهتر است خانواده در آرامش تصمیم بگیرند. امید است خروجی این جلسه این باشد که قصاص با خواسته و اراده خانواده شکور اجرا نشود و ما نیز بر حسب تکلیف قانونی و شرعی تا آخرین لحظه برای صلح و سازش تلاش میکنیم. وی گفت: ما نمیخواهیم حقتان را از شما بگیریم چراکه اجرای قصاص حق طبیعی و قانونی شما است، اما میخواهیم دقیقتر فکر کنید.
بعد از اظهارات شهریاری سرپرست دادسرای جنایی، پدر غزاله شکور گفت: اگر این قتل ناشی از یک اتفاق یا حادثه بود به همان قرآن قسم که میبخشیدم، اما این موضوع حاصل یک اتفاق نبوده است.
در ادامه پدر آرمان با چشمانی اشکبار خطاب به خانواده غزاله شکور، گفت: ما میدانیم این حق شما است، ما هربار در زندگی به مشکلی برخورد میکنیم به رحمت خدا دل میبندیم.
پدر آرمان، فرزندش را مورد عتاب قرار داد و گفت: هفت سال است که به خاطر اشتباهت، دو خانواده نابود شدند، ما چه زمانی به تو یاد دادیم که چنین کاری انجام دهی؟بعد از این گفتوگوها، شهریاری سرپرست دادسرای جنایی از دو خانواده خواست تا زمان انجام نماز صبح، در حیاط زندان با آرامش با یکدیگر صحبت کنند تا شاید نتیجه رضایتبخشی حاصل شود. به هر روی قصه آرمان و غزاله با پایانی بسیار تلخ به پایان رسید.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
-
شلیک به زندگی در مراسم شادی/ تیراندازی حین یک عروسی کشته و زخمی برجای گذاشت
-
سیمان سفید تنگ سپو؛ پروژهای ۱۸ ساله که در حسرت تحقق ماند
-
شکار غیرمجاز شبانه با سگهای آموزشدیده در کهگیلویه و بویراحمد
-
وزیر میراث فرهنگی/تفویض اختیار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به استاندار
-
مطالبه عجیب موحد از وزیر میراث فرهنگی/ منجی کهگیلویه باشید!
-
مدیران اینستاگرامی؛ خدمت یا نمایش؟
-
ذبح منافع عمومی به جای منافع شخصی/ مدافعین معاون استاندار دنبال چه چیزی هستند؟
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!