یادداشت
گفتگو و گزارش

نگاهی جامعه شناختی به پدیده (زباله‌گردی) در کهگیلویه و بویراحمد ؛ از طرد شدگی تا پایمال‌شدن عزت نفس

نگاهی جامعه شناختی به پدیده (زباله‌گردی) در کهگیلویه و بویراحمد ؛  از طرد شدگی  تا پایمال‌شدن عزت نفس
به گزارش اَفتو نیوز به نقل از کبنا، در کشورهای جهان سوم زباله‌گردی یکی از فعالیت‌هایی است که امروزه بیش از پیش شاهد آن هستیم. پس از نزول شاخص‌های اقتصادی در ایران نیز زباله‌گردی افزایش یافت. تا جایی که معاون ستاد امر به معروف و نهی از منکر با اشاره به این‌که زباله‌گردی یک شغل است بیان کرد: زباله‌گردی شغل شریفی است. گفتنی است بازنمایی زباله‌گردی به عنوان یک شغل، نشان از آن دارد که فقر در جامعه‌ی ایران در حال نهادینه شدن است. کهگیلویه و بویراحمد به عنوان یکی از استان‌های کمتر برخوردار نیز مشمول وجود زباله‌گردها شده است. این استان که از زیرساخت‌های توسعه کم‌بهره است، تا پیش از این کمتر زباله‌گردی را به خود دیده بود. البته عدم زباله‌گردی در کهگیلویه و بویراحمد تا چند سال پیش به معنای آن نیست که مردمِ این استان در گذشته از وضعیت اقتصادی مناسبی برخوردار بوده‌اند. بلکه باید علت آن را در فرهنگ سنتی و جمع‌گرایانه‌ی حاکم بر آن دانست. با افزایش پدیده‌ی زباله‌‌گردی در این استان، معمولاً در طول روز حداقل می‌توان یک زباله‌گرد را در خیابان‌های شهر مشاهده کرد. برای فهم بیشتر این پدیده با چند تن از زباله‌گردها در شهر یاسوج گفت‌وگو کردیم. مریم که اسم مستعار یکی از زباله‌گردهای یاسوجی است می‌گوید: سه سال پیش از شوهرم جدا شدم و بعد از آن برای ادامه‌ی زندگی مجبور شدم زباله‌ها را جمع‌آوری کنم. او می‌گوید با فروش زباله‌ها اندک درآمدی کسب می‌کند. مریم که در حین گفت‌وگو با ما تماماً سرش پایین است و معلوم است که از شغلش خجالت‌زده است می‌گوید درآمد این کار کم است ولی چون کار دیگری نیست، مجبور است به همین زباله‌گردی ادامه دهد. یکی دیگر از افرادی که با او گفت‌وگو کردیم مردی است که تنها منبع درآمدش زباله‌گردی است. او می‌گوید: یکی از روزها که برای کار به خارج از استان رفته بودم، بخاری خانه می‌ترکد و یکی از فرزندانم همان لحظه می‌میرد و دختر دیگرم که زنده می‌ماند، بخش زیادی از بدنش دچار سوختگی می‌شود. او حالا که به خاطر مشکلات مالی به زندان افتاده است، در روزهایی که مرخصی می‌گیرد به زباله‌گردی روی می‌آورد. یکی از پسرانش نیز که باید تنها فکر و ذکر او درس و مدرسه باشد، ساعات بعد از مدرسه در کوچه و خیابان‌های شهر زباله جمع‌آوری می‌کند. پدیده‌ی زباله‌گردی در استان کهگیلویه و بویراحمد افزایش چشمگیری داشته است. آماری از تعداد زباله‌گردها در استان در دسترس نیست. اما تجربه‌ی زسته‌ به ما می‌گوید این پدیده نسبت به چند سال گذشته افزایش قابل توجهی داشته است. عبدالله ولی‌نژاد جامعه‌شناس و پژوهشگر اجتماعی در خصوص علل پیدایش زباله‌گردی گفت: زباله‌گردها معمولاً افرادی طرد شده از خانواده‌اند. بخشی از آن‌ها نیز معتاد شده‌اند. این افراد هیچ مأمن و مأوایی نداشته و به اجبار به زباله‌گردی روی آورده‌اند. آن‌ها به دلیل شرایطی که دارند قادر به تکدی‌گری نیز نیستند. چرا که گدایی مشمول شرایط خاصی است. البته باید در نظر داشت که زباله‌گردی شغل نسبتاً پردرآمدی است. این یعنی یکی از دلایلی که افراد این شغل را ادامه می‌دهند علاوه بر اجبار اجتماعیِ موجود، درآمد نسبتاً خوب آن است. افزون بر این، زباله‌گردی پیامدهای مثبتی نیز دارد که به بازتولید آن کمک می‌کند: یکی از این پیامدها کمک به تفکیک زباله است. شهرداری به عنوان نهادی که یکی از وظایف آن جمع‌آوری زباله است، در ایفای وظیفه‌ی خود کم‌کاری کرده؛ و در واقع و به طور ناخواسته بستر را برای زباله‌گردی به عنوان یک شغل درآمدزا فراهم آورده است. بنابراین زباله‌گردی می‌تواند به عنوان یکی از پیامدهای ناخواسته‌ نقصان‌هان ساختاری نیز نگریسته شود. از جمله پیامدهای منفی آن که در بلند مدت اتفاق خواهد افتاد نیز می‌توان به احتمال شکل‌گیری و بازتولید فرهنگ‌های خاصی در این مناطق اشاره کرد. در مناطقی که زباله‌گردی در حجم و تراکم بالا صورت می‌گیرد، صورت نازیبای محله بیشتر نمایان است و نمایش ترس و خشونت در آن جلوه بیشتری دارد. همین امر باعث دفع برخی و جذب افرادی دیگر به این محلات می‌شود که در بلند مدت به شکل‌گیری ارزش‌ها و هنجارهایی مطابق با فضای آنها خواهد انجامید که ممکن است با بستر فرهنگی وسیعی که در آن قرار دارند در تضاد باشد. صیاد خردمند جامعه‌شناس نیز در همین رابطه گفت: اصلی‌ترین علت زباله‌گردی فقر اقتصادی است. طبق آمارها بیش از 25 میلیون حاشیه‌نشین در کشور وجود دارد. بیش از 22 میلیون نفر زیر خط فقر قرار دارند؛ یعنی بیش از یک چهارم از افراد ایرانی در تأمین حداقل نیازهای خود ناتوان هستند. در ایران امروز، طبقه‌ی متوسط روز به روز نحیف‌تر می‌شود. اقلیتی که به منابع و روابط دسترسی دارند نیز به زیان اکثریتِ جامعه، فربه‌‌تر می‌شوند. امروزه با پدیده‌های مثل پشت‌بام‌خوابی و گورخوابی روبه‌رو هستیم که همگی ناشی از فقر اقتصادی هستند. به گفته‌ی محمد فاضلی، جامعه‌ی امروز ایران، جامعه‌ی همه‌چیزباختگان است. در این جامعه هر کسی چیزی را از دست داده است. افراد فقیر مرحله به مرحله چیزی را در این جامعه از دست می‌دهند. نخست قدرت اقتصادی و سپس قدرت اجتماعی از آن‌ها گرفته می‌شود. این افراد با احساس بی‌قدرتی که در آن‌ها به وجود می‌آید عزت نفس و منزلت‌شان به تدریج کاهش می‌یابد و در مرحله‌ای از بین می‌رود. این افراد همان‌هایی هستند که بیشترین پتانسیل را برای زباله‌گردی دارند. زباله‌گردی پیامدهای بسیاری برای جامعه دارد از جمله تأثیر منفی در ریخت‌شناسی شهری است. این پدیده باعث ایجاد تصور منفی از شهر می‌شود. به‌علاوه، زباله‌گردی شکاف طبقاتی را افزایش می‌دهد و همزیستی بین فقیر و غنی را طبیعی جلوه می‌دهد. برای مبارزه با چنین پدیده‌هایی در اغلب کشورهای جهان، نهادهایی وجود دارد که فقرا را حمایت می‌کنند. در کشور ما نیز نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد، بهزیستی، اورژانس اجتماعی و شهرداری چنین وظایفی دارند. این نهادها باید در این شرایط رکود اقتصادی متوجه باشند بخشی از افراد روز به روز محروم‌تر می‌شوند. در شرایط رکود، طبقات پایینِ جامعه بیشتر تحت تأثیر قرار می‌گیرند. بنابراین باید با توجه به شرایط، انعطاف‌پذیر باشند. این نهادها در شرایط جدید باید راهکارهای جدید نیز ارائه دهند. همان‌طور که از گفته‌های این دو جامعه‌شناس و پژوهشگر اجتماعی برمی‌آید، زباله‌گردی بیش از همه تحت بستر اقتصادی و فقر شکل گرفته است. از سوی دیگر، تأمین اجتماعی نیز ناکافی است و افرادی که در مرز فقر قرار می‌گیرند، از سوی نهادهای موجود حمایت نمی‌شوند. به همین خاطر است که بخشی از فقرا به زباله‌گردی روی می‌آورند. از طرف دیگر مافیای زباله‌گردی، این افراد را استثمار می‌کند و به هر قیمتی که خود بخواهند زباله‌ها را از این افراد می‌خرند. چرا که زباله‌گردها از قدرت اجتماعی و توانایی چانه‌زنی برخوردار نیستند. در چنین شرایطی که هر روزه یکی از افراد استان کهگیلویه و بویراحمد به چاله‌ی زباله‌گردی پرتاب می‌شوند نهادهای حمایتی مثل بهزیستی که حمایت از این قشر از وظایف اصلی آن‌هاست، معلوم نیست کجا هستند. مدیر کل بهزیستی پاسخ دهد که در چند سال اخیر چه اقداماتی برای این بخش از جامعه انجام داده است؟ پاسخ دهد که چرا روز به روز بر تعداد این افراد افزوده می‌شود؟ توضیح دهد که چه تصمیماتی برای جلوگیری از رشد بیشتر این پدیده و یا پیشگیری از آن اتخاذ کرده است؟ شهردای که جمع‌آوری زباله از وظایف آن است چرا بستر را برای شکل‌گیری این پدیده فراهم کرده است؟ شهرداری موظف است در برابر رشد روزافزون زباله‌گردی پاسخگو باشد. برای افکار عمومی و ناظران اجتماعی این سؤال مطرح است که نهادهای حمایتی چرا برای جلوگیری از این پدیده هنوز چاره‌ای نیندیشیده‌اند؟ این‌ها همه سؤالاتی است که افکار عمومی منتظر پاسخ آن‌ها از سوی مسئولان است. استانداری کهگیلویه و بویراحمد به عنوان مهم‌ترین نهاد تصمیم‌گیر و مجری در استان، برای این پدیده راهکاری ارائه دهد و از جامعه‌شناسان و صاحب‌نظران برای فهم بیشتر زباله‌گردی کمک بگیرد. معاونت اجتماعی استانداری به نظر می‌رسد برای دوره‌های متوالی مسائل اجتماعی استان را فراموش کرده و جز نامی بر روی کاغذ و مشتی از پژوهش‌های بی‌اثر عملاً وجود خارجی ندارد. باید دوباره اقتدار لازم به این معاونت برگردانده شود تا با شناخت کافی و علمی، مسائلی همچون زباله‌گردی، تبیین شده و در کاهش آن اقدامات لازم و اثرگذار صورت گیرد. از استاندار کهگیلویه و بویراحمد نیز تقاضا داریم توجه ویژه‌ای به بخش اجتماعی و مشکلات و مسائل مربوط به آن در استان داشته باشد.
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها