-
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
تمجید بزرگان فوتبال یاسوج از بزرگمرد تاریخ فوتبال استان
یادداشت مخاطبان -
مردمآزاری با چند عدد قرص
پیام واحد -
اسطوره اخلاق فوتبال را دریبل کرد
سعید بخشوده -
تیمی که نیدرخشه استقلال دهدشته؛ قلندر خاموش شد، حماسه به ابدیت پیوست
بهنام عکاشه -
زاگرس، ستونفقرات ایران را نشکنید
وحید سیدیپور -
آموزش و پرورش وزیر دانا میخواهد نه سرباز رادان!!
علیرضا کفایی -
در سوگ قاضی تنها؛ سیدعیسی حسنی
علی ضامنی پور -
تحلیلی از عملکرد و سیاست های تاجگردون در بستر پلتفرم های مجازی
یعقوب درویشیان
شعر نو "روستا"

افتونیوز؛دلم برای روزهای خوب روستا،
برای دست های مهربان مادرم،
برای دشت های بی بهار،
دلم برای باغهای خشک روستایمان،
تنگ می شود.
دلم برای زوزه های گرگ وشیهه های اسب،
برای گردش نسیم وصبحگاه روستا،
برای کوچه ها برای بامها
دلم برای هرچه ما ل روستاست،
تنگ می شود.
در غروبِ دودزای شهر
در مسیر پر غبار راه،
جاده ها جلوی چشم من سیاه،
مثل مرگ روستا،
اسب نیست،
شیهه نیست،
زوزه های گرگ نیست.
در حیاط ما،
دود آهن است واین زمین روسیاه،
کوی وبرزنش، زدشمنی تباه،
من در این میان، غریب بی پناه
قلبهایشان مثل چاه روستا
خشک بی رمق، خالی از وفا
یاد چند سال پیش آه...
دلم برای کودکان کهنه پوش،
برای مردمان زودجوش،
برای اسب های بی لگام،
برای گاوهای شیرده،
برای بره ها ومیش ها،
برای خاله ها وعمه ها،
برای قوم وخویش ها،
دلم برای هرچه مال روستاست،
تنگ می شود.
دلم برای گاوهایمان،
که مثل گاوهای مردمان شهر نیست،
برای خانه ها، که با غریبه قهر نیست
برای مادران،
برای آسمان،
برای بوی نان،
برای هرچه خوب هست،
تنگ می شود.
دلم برای هر کسی که مثل من،
میان خانه های رنگ رنگ شهر،
کبوتری است در قفس،
برای هر کبوتری به گاه خاستن
برای کوچه های روزهای کودکی،
برای پیرمردهای روستا،
دلم برای دشت ها،
برای درّه ها،
دلم برای کوهها، تنگ می شود.
مثل بره های بی گناه،
میان گرگ های ترس،
میان ببرهای خشم،
من، میان این اتاق آهنی،
غریب بی کسم،
کوههای سر بلند،
دشت های دلپذیر،
مردهای بی نظیر،
دختران سر بزیر،
چشمه سارها وجویبارها
درّه ها وباغها
بیدها، چنارها،
مرا، چو مادران مهربان
به سوی خویش می کشند
دلم کبوتریست در قفس،
میان میله های سینه ام،
هوای کوه کرده است.
هوای قله های باشکوه کرده است.
دلم گرفته از حصارها،
دلم گرفته از غبارها،
دلم گرفته از دروغها،
دلم برای خنده ها ورنگ ها،
برای نعرهی تفنگ ها،
برای رقص خوشه های شاد،
در مسیر باد،
یادشان به یاد باد،
دلم برای دوستی
برای صلح وآشتی،
تنگ می شود.
دلم برای روزهای شاد مردم فقیر،
شامهای بی گرسنگی،
بچه های سیر
برای غرشِ پلنگ ونعره های شیر،
برای برگهای کهنه درختها
که مثل مردمان پیر،
زیر خاک می روند،
تنگ می شود.
کاشکی خزان نبود،
در میان فصلها
کاشکی درختها، فصل دیگری جوانه می زدند.
کاش بچه های روستای ما،
با لباس نو،
گونه های شاد،
کیف های شیک،
کفش های گرم
دست های نرم،
جیب های پُر ،
مثل آب جویها،
سوی مدرسه،
روانه می شدند،
کاش می شدند،
کاش می شدند!!...
سید غلامعباس موسوی نژاد


نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 کشف لاشه "کَل" و ۵ گونه پرنده از منزل شکارچی "پادنا"
- 2 احیای مجموعه ورزشی کارگران یاسوج/+تصاویر
- 3 با افت منابع آبی کهگیلویه و بویراحمد تابستان سختی پیشرو است
- 4 ۲۶ هزار معلول تحت پوشش بهزیستی کهگیلویه بویراحمد
- 5 خانواده ۹ نفره گرفتار در ارتفاعات چاروسا کهگیلویه نجات یافتند
- 6 فرماندار گچساران : ۴۰۰ طرح اشتغالزایی در گچساران اجرا میشود
- 7 ۱۷ میلیارد ریال اعتبار در ورزش زورخانه ای کهگیلویه وبویراحمد هزینه شده است
- 8 ۲۳ درصد از نوآموزان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون مراجعه نکردند
-
سرپرست مدیریت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج منصوب شد
-
مدیر فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج تغییر کرد+ عکس و سوابق
-
انتقاد شجاعپوریان از تشریفات بیجا در مراسمهای عزا/ آیینهایی که تسلیبخش نیست
-
نوستالوژی فوتبال دهدشت در دهه 60
-
دلنوشته رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی استان در سوگ زنده یاد «قلندر سخن سنج»/ زمین سبز دیگر جای خالی تو را حس میکند
-
«قلندری» که سخن میسنجید
-
واگذاری معادن کهگیلویه و بویراحمد با شرط فرآوری
-
قیمت جدید شن و ماسه در کهگیلویه و بویراحمد اعلام شد
-
هزینه ماهانه ۴۰۰میلیارد تومانی تأمین اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد
-
۱۸۷۷ میلیارد تومان از اعتبارات سال گذشته کهگیلویه و بویراحمد هنوز جذب نشده است
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!