-
مسئولیتپذیری در دولتداری
ولی الله شجاع پوریان -
یاسوج بهشت طبیعتگردها یا کابوس مسافران و رانندهها/ راه سخت؛ قصه سختتر...
نصر پارسه -
پیام روشن تاجگردون؛ کلمات چهره استان را میسازند ،مراقب باشید
یادداشت مخاطبان -
غرق در فضای مجازی، زنگ خطر برای سرمایه انسانی آینده استان/نیاز فوری به برنامهریزی اجتماعی
مریم پارسا -
بویراحمد؛ میراثی که باید پاسدارش بود
غلامرضا تاجگردون -
«گفتگو به جای کنترل»
مهرزاد شریفی پور -
اگر به دنبال گوش شنوا هستید ابتدا به ساختار حکمرانی استان توجه کنید
محمد مسلمی -
وقتی قدرت ملی در تقاطع تعصب محلی متوقف میشود!!؟؟
محمد مسلمی -
مطالبهگری با احترام؛ نه هیاهو
علی سینا رخشنده مند -
پیراهن عثمان به تن بهرامی نمیرود
محمدرضا بشارتی
-
شریعتی: تلاش کردم صدای فرودستان و بیصدایان باشم/ تاریخ را با دید انتقادی و فارغ از نگاه ایدئولوژیکی بخوانید/ روایت وقایع ۱۹شهریور تا ۱۹ آبان گچساران/ فیلم
-
اختصاص 5 میلیارد برای تخریب و بازسازی ساختمان شهرداری دهدشت
-
وضعیت اسفناک جاده روستایی « امامزاده نورالدین(ع) » کهگیلویه/ وعده هایی که قرار نیست عملی شوند!/+فیلم
-
«پل چهارم بشار یاسوج» همچنان در پیچ و خم وعدهها
-
آفت پروانه سفید برگخوار درختان تنومند زاگرس را به زانو در میآورد / ابتلای ۶۰ هزار هکتار جنگلهای کهگیلویه به آفت
-
روایت کوتاه اَفتونیوز از زندگی پر مشقت مادر دهدشتی و دو فرزند معلولاش
-
حال و روز جنگل های زاگرس خوب نیست/ امکان زادآوری درختان آن را به صفر رسیده است/قُرق بانی منطقی نیست
-
حمله ملخ ها به روستای« جلاله» / ماجرا چیست؟
-
خانههای دولتی دهدشت در قُرق یک لیست ۳۰ نفره/ راه و شهرسازی کهگیلویه آییننامه تخلیه منازل سازمانی را مطالعه کند
-
آخرین اخبار از بیماری تب مالت در دیشموک
مرگ ارغوان دوساله به روایت مادرش / از مسولان بیمارستان پاسخ قانع کننده میخواهم!/ جلوی مرگ ارغوان ها را بگیرید
اَفتونیوز _ در تاریخ ۲۴ بهمن اَفتونیوز گزارشی خبری با عنوان (ارغوان دوساله پرَ پر شد/ سکوت معنادار مسولان بیمارستان امام خمینی (ره) دهدشت/ خواسته مردم از نظام پزشکی شهرستان چیست؟) منتشر کرد.
این گزارش که حکایت از مرگ کودک دوساله در حین یک عمل ساده داشت که در ادامه سبب واکنش های متعدد مجازی و رسانه ای شد. حال بعد از گذشت دو هفته از این حادثه دردناک اَفتونیوز به سراغ خانواده بشارتی و مادر اَرغوان رفته تا در رابطه با جزئیات ماجرا با وی به گفت و گو بپردازد، که در ادامه میخوانیم،
این مادر داغ دیده می گوید، اَرغوان من ۲ سال و ۱ ماه سن داشت چهارشنبه ۲۲ بهمن ۹۹ دخترم در حین بازی افتاد که سمت راستش برآمدگی و درد داشت، همش گریه میکرد، فوری به بیمارستان رساندیم ، دکتر اورژانس رسیدگی کرد و گفت ببرید رادیولوژی ازش عکس بگیرید بعد مراحل سی تی اسکن و آزمایشات انجام شد. دکتر علی نژاد آمد ارغوان را معاینه کرد و گفت هیچ مشکلی ندارد جز دررفتگی و شکستگی کتف سمت راستش فردا صبح۹۹/۱۱/۲۳ ساعت ۸ صبح عملش می کنم و عمل آن ۲۰ دقیقه بیشتر طول نمیکشد. همینطور همکارشون اقای دکتر منصوری معاینش کرد و همین نظر را داد دخترم بخواد به خاطر عمل نباید آب و غذا می خورد. تا ساعت ۱۱ صبح عملش را انجام نداده اند، بچه دو ساله چقدر تحمل داره!؟ ارغوانم تا اون موقع تشنه اش مانده بود، همش می گفت مامان بهم آب بده، تشنه ام، تمام وجودم داره آتیش میگیره، دخترم بهم التماس میکرد میگفت مامان بهم آب بده، بهش آب نداده ام. با همون حالت بعدش بدون رضایت گرفتن از پدرش به اتاق عمل بردن اش، ۲۰ دقیقه که علینژاد گفته بود گذشت، شد ۱ ساعت، شد۲ ساعت، شد ۳ ساعت، مدام ازشون سوال می پرسیدم چرا اینقدر طول کشید!؟؟ آخه دکتر گفته بود فقط ۲۰ دقیقه طول می کشد.
جواب می دادن چرا اینقدر عجول هستین!؟ بچه هست، حساس است.
این سه ساعت فقط داخل سالن انتظار راه می رفتم، دلشوره داشتم، نگران بودم و لحظهشماری میکردم برای دیدن دخترم، غافل از اینکه ارغوانم همان دقایق اول دکتران کشته بودنش، ولی هیچ کس هیچی بهمون نمی گفت.
وی در ادامه عنوان می کند : پرستار ها دلشون برامون می سوخت همش دست به سرم می کردند در صورتی که می تونستند به جای این چند ساعت منتظر گذاشتن الکی به یکی از همراهامون اطلاع می دادند نه اینکه بعد از ۳ الی ۴ ساعت انتظار بیهوده از بیرون از بیمارستان به اقوام شوهرم اطلاع بدهند، آنها هم به شوهرم بگویند. در صورتی که شوهرم پشت در اتاق عمل انتظار دخترش را می کشید. تا اینکه داد کشید و رفت داخل اتاق، اون موقع بهش گفتن دخترت در حین عمل به هوش نیومده، جالب اینجا بود که پرستارها بهش گفتند چون دکتری آنجا نبود، همشون از در دیگه رفته بودند.
هیچ دکتری اونجا نبود که بهمون جواب بدهد. منم اونجا فقط رو زانو نشستم داد میزدم و میگفتم دخترم هیچیش نبود فقط یک عمل ۲۰ دقیقهای داشت، چیکارش کردین!؟ دخترمو چیکار کردین!؟ همه پرستار داشتن گریه میکردند اما هیچ خبری از دکترای اصلی نبود. دکترهای که با دو دست خودم دختر قشنگم را بهشون داده بودم، به این امید که دخترم رو سالم بهم برگردوند.
دکتر علی نژاد و دکتر اسفندیاری را دیگه اونجا ندیدم. تا چشم کار می کرد فقط مامور نیروی انتظامی اونجا بود جلوی در اتاق عمل، داخل محوطه بیمارستان.
در حال گریه و زاری بودیم که اونها هم بدون اجازه ما، بدون اینکه بهمون بهمون بگویند دخترمونو به سرد خونه بردند. دخترمونو بهمون ندادند، جنازهاشو هم بهمون ندادند.
ارغوان من هیچ مشکلی نداشت فقط یک شکستگی و عمل ساده بود روزی هزار کودک عمل شکستگی انجام میدند، چطور این مصیبت برای من باید اتفاق بیفته!؟ همین جا از رئیس بیمارستان اقای دکتر علی نژاد و دکتر بیهوشی ندا اسفندیاری یک پاسخ قانع کننده می خواهم!! پاسخی برای نبود ارغوانم، دختر نازم. چرا جواب گو نبودند!؟ چرا فرار کردند!؟ چرا نموندند و ما را قانع کنند!؟ چرا بازیمون دادند!؟ چرا اون همه منتظرمون گذاشتند جلو در اتاق عمل و خودشون رفتند!؟ اگه مقصر نبودند چرا باید کل بیمارستان پر شود از مامور نیروی انتظامی!؟ چرا باید خودش بدون اجازه دخترمو تحویل سردخانه بدهند!؟
بعد از خاکسپاری دخترم، خودم رفتم پیش دکتر علی نژاد بهش گفتم کو ارغوانم!؟ ارغوان مو چیکارش کردین!؟ ایشون اظهار ناراحتی میکرد و میگفت دکتر بیهوشی مقصره، همینطور دکتر بیهوشی میگفت، دکتر علی نژاد مقصر بود
از مسئولین تقاضا دارم به این حادثه تلخ رسیدگی کنند.
جلوی این فاجعه رو بگیرند، جلوی کشته شدن ارغوان های بیگناه دیگر را بگیرند.
جواب می دادن چرا اینقدر عجول هستین!؟ بچه هست، حساس است.
این سه ساعت فقط داخل سالن انتظار راه می رفتم، دلشوره داشتم، نگران بودم و لحظهشماری میکردم برای دیدن دخترم، غافل از اینکه ارغوانم همان دقایق اول دکتران کشته بودنش، ولی هیچ کس هیچی بهمون نمی گفت.
وی در ادامه عنوان می کند : پرستار ها دلشون برامون می سوخت همش دست به سرم می کردند در صورتی که می تونستند به جای این چند ساعت منتظر گذاشتن الکی به یکی از همراهامون اطلاع می دادند نه اینکه بعد از ۳ الی ۴ ساعت انتظار بیهوده از بیرون از بیمارستان به اقوام شوهرم اطلاع بدهند، آنها هم به شوهرم بگویند. در صورتی که شوهرم پشت در اتاق عمل انتظار دخترش را می کشید. تا اینکه داد کشید و رفت داخل اتاق، اون موقع بهش گفتن دخترت در حین عمل به هوش نیومده، جالب اینجا بود که پرستارها بهش گفتند چون دکتری آنجا نبود، همشون از در دیگه رفته بودند.
هیچ دکتری اونجا نبود که بهمون جواب بدهد. منم اونجا فقط رو زانو نشستم داد میزدم و میگفتم دخترم هیچیش نبود فقط یک عمل ۲۰ دقیقهای داشت، چیکارش کردین!؟ دخترمو چیکار کردین!؟ همه پرستار داشتن گریه میکردند اما هیچ خبری از دکترای اصلی نبود. دکترهای که با دو دست خودم دختر قشنگم را بهشون داده بودم، به این امید که دخترم رو سالم بهم برگردوند.
دکتر علی نژاد و دکتر اسفندیاری را دیگه اونجا ندیدم. تا چشم کار می کرد فقط مامور نیروی انتظامی اونجا بود جلوی در اتاق عمل، داخل محوطه بیمارستان.
در حال گریه و زاری بودیم که اونها هم بدون اجازه ما، بدون اینکه بهمون بهمون بگویند دخترمونو به سرد خونه بردند. دخترمونو بهمون ندادند، جنازهاشو هم بهمون ندادند.
ارغوان من هیچ مشکلی نداشت فقط یک شکستگی و عمل ساده بود روزی هزار کودک عمل شکستگی انجام میدند، چطور این مصیبت برای من باید اتفاق بیفته!؟ همین جا از رئیس بیمارستان اقای دکتر علی نژاد و دکتر بیهوشی ندا اسفندیاری یک پاسخ قانع کننده می خواهم!! پاسخی برای نبود ارغوانم، دختر نازم. چرا جواب گو نبودند!؟ چرا فرار کردند!؟ چرا نموندند و ما را قانع کنند!؟ چرا بازیمون دادند!؟ چرا اون همه منتظرمون گذاشتند جلو در اتاق عمل و خودشون رفتند!؟ اگه مقصر نبودند چرا باید کل بیمارستان پر شود از مامور نیروی انتظامی!؟ چرا باید خودش بدون اجازه دخترمو تحویل سردخانه بدهند!؟
بعد از خاکسپاری دخترم، خودم رفتم پیش دکتر علی نژاد بهش گفتم کو ارغوانم!؟ ارغوان مو چیکارش کردین!؟ ایشون اظهار ناراحتی میکرد و میگفت دکتر بیهوشی مقصره، همینطور دکتر بیهوشی میگفت، دکتر علی نژاد مقصر بود
از مسئولین تقاضا دارم به این حادثه تلخ رسیدگی کنند.
جلوی این فاجعه رو بگیرند، جلوی کشته شدن ارغوان های بیگناه دیگر را بگیرند.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
-
مسئولیتپذیری در دولتداری
ولی الله شجاع پوریان -
یاسوج بهشت طبیعتگردها یا کابوس مسافران و رانندهها/ راه سخت؛ قصه سختتر...
نصر پارسه -
پیام روشن تاجگردون؛ کلمات چهره استان را میسازند ،مراقب باشید
یادداشت مخاطبان -
غرق در فضای مجازی، زنگ خطر برای سرمایه انسانی آینده استان/نیاز فوری به برنامهریزی اجتماعی
مریم پارسا -
بویراحمد؛ میراثی که باید پاسدارش بود
غلامرضا تاجگردون -
«گفتگو به جای کنترل»
مهرزاد شریفی پور -
اگر به دنبال گوش شنوا هستید ابتدا به ساختار حکمرانی استان توجه کنید
محمد مسلمی -
وقتی قدرت ملی در تقاطع تعصب محلی متوقف میشود!!؟؟
محمد مسلمی -
مطالبهگری با احترام؛ نه هیاهو
علی سینا رخشنده مند -
پیراهن عثمان به تن بهرامی نمیرود
محمدرضا بشارتی
-
شریعتی: تلاش کردم صدای فرودستان و بیصدایان باشم/ تاریخ را با دید انتقادی و فارغ از نگاه ایدئولوژیکی بخوانید/ روایت وقایع ۱۹شهریور تا ۱۹ آبان گچساران/ فیلم
-
اختصاص 5 میلیارد برای تخریب و بازسازی ساختمان شهرداری دهدشت
-
وضعیت اسفناک جاده روستایی « امامزاده نورالدین(ع) » کهگیلویه/ وعده هایی که قرار نیست عملی شوند!/+فیلم
-
«پل چهارم بشار یاسوج» همچنان در پیچ و خم وعدهها
-
آفت پروانه سفید برگخوار درختان تنومند زاگرس را به زانو در میآورد / ابتلای ۶۰ هزار هکتار جنگلهای کهگیلویه به آفت
-
روایت کوتاه اَفتونیوز از زندگی پر مشقت مادر دهدشتی و دو فرزند معلولاش
-
حال و روز جنگل های زاگرس خوب نیست/ امکان زادآوری درختان آن را به صفر رسیده است/قُرق بانی منطقی نیست
-
حمله ملخ ها به روستای« جلاله» / ماجرا چیست؟
-
خانههای دولتی دهدشت در قُرق یک لیست ۳۰ نفره/ راه و شهرسازی کهگیلویه آییننامه تخلیه منازل سازمانی را مطالعه کند
-
آخرین اخبار از بیماری تب مالت در دیشموک
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!