-
پروژههای کلنگی!؟ چرا هیچ طرحی برای افتتاح در هفته دولت نیست؟/ به بهانه عرایض نماینده کهگیلویه در شورای اداری استان
علی صاحبی -
۱۹ مرداد؛ روزی برای دلسپردگان واژهها
علی سینا رخشنده مند -
روز خبرنگار و شعری از هوش مصنوعی
علی ضامنی پور -
جامعه ای که خبرنگارانش را حفاظت نکند، محکوم به نابینایی است
یادداشت مخاطبان -
برای آنان که صدای دیگراناند
مریم پارسا -
مدیر شایسته کیست؟
یادداشت مخاطبان -
آمارسازی ، پاسخ گریزی، وسکوت در برابر تخلفات گذشته / از استخدام های فله ای تا آمارهای صوری / دفتر آمار، نه دفتر اقدام / وقتی مدیر ارقام، از واقعیت عقب ماند.
ناشناس -
«غلامرضا پناه» ؛ مدیری از تبار بخشندگی
عنایت شیخی -
مردم آزاری به سبک پزشک متخصص
پیام واحد -
آب هست، اما برای دیگران!!!
سعید صفا دوست
هر کس حکایتی به تصور چرا کند؟

افتونیوز _ در هفته های گذشته و بعد از انتصاب فرماندار گچساران ، علیرضا کفایی در طی یادداشتی نسبت به این انتصاب انتقاد کرد که منجر واکنش هایی از جمله یادداشت ایرج اقبالفر فعال اجتماعی و سیاسی در کهگیلویه شد، اکنون علیرضاکفایی در این راستا یادداشتی انتشار داده است که در زیرمیخوانیم.
(باش تا گرداب بگشاید دهان) در اوضاع تغییرات و انتصابات در شهرستان گچساران چندی پیش قلمی شد، ظاهر و باطن آن مقال اسباب رهزنی شده است و خوب است که از سر تدقیق به آن نگریسته شود، نه کسی به خود گیرد و یا خود را مخاطب آن فرض کند و فریاد بر عرش برد و نه مجموعه ای آشفته شود ، این ماجرای نصب اگر مشکوک! است نه از آن است که کسی از جای دیگر بر جای کسی دیگر نشسته است که شاید تازه آمده بتواند تحولی ایجاد کند، مشکوک است که بخاطر حب و بغض و اصطکاک های یک مسئول دولتی با پیشینیان که اکنون از دایره خارج شده اند، در زمان بر روی کار بودن آنان، توان تغییری نداشتند و امروز از هول حلیم افتاده اند در دیگ! و آن می کنند تا انتقام! بگیرند، حال آنکه مردم یک منطقه دچار خسران و ضرر و زیان میشوند که ظاهرا حضرات به این مهم اهمیتی نمی دهند.
در آن نگاشته آمد: "... بدون آنکه نظری بر دفاع از پیشینیان فرمانداری گچساران باشد و یا از فردی خاصی چه نامزد انتخابات آتی مجلس باشد چه نمایندگان پیشین، یادآور میشود که در انتصاب فرماندار جدید؛ جدای از شخصیت و عملکرد ایشان که در حال حاضر نمی توان قضاوتی قبل از عمکرد وی داشت، حقوق اجتماعی و سیاسی مردم این دیار نادیده گرفته شده و بلکه به ساحت آنان اهانت شده است و موجب میشود تا انسجام اجتماعی مستهلک گشته و بدبینی پدید آید."
انگیزهی من از آن نگاشته روشن است، این بنده ناچیز خدا میانه ای با بساط و دستگاهی سازماندهی شدهی حکومتی و نیز اصلاحطلبان حکومتی و درباریان نداشته و ندارم، زهدی هم در خود سراغ ندارم که زهدفروشی کنم که این روزها بساط زاهدی پهن کرده اند و زهد فروشی به نحو مهوعی از در و دیوار سرزمین "اسلامی" ایران فرو میبارد تا آنجا که مرده ای هنگام "غسل چشمش را باز کرد، یک نگاه مهربانانه کرد و چشمانش را بست" و قصه ها از آن می سازند.
از اصلاحطلبان، آنها که درون پردهاند، پریشاناند؛ حساب آنکه از برون در، مغرور صد فریب شدهاند و باورشان شده است به تصور که صاحب یقیناند، خود روشن است:
حالی درون پرده بسی فتنه میرود
تا آن زمان که پرده بر افتد چها کنند
چه از جان اصلاحات می خواهند و اصلاحطلبان را به کدامین سو می برند بر کسی پوشیده نیست اما آنان به ضرب زور و برق زر و حلوای ریا؛ می خرند آنان را که تزلزلی دارند، اما چه باک، این سرزمین و این دیار، گران جانان مصلحی دارد که فریب نیرنگ هیچ دستگاه و سازمانی و فرد و گروهی را نمی خورند.
اصلاحات، یک بسته نیست که بگوییم فلان تمام اقلام این بسته را داراست و فلان نه؛ یا کسی نماد تمام عیار بستهی اصلاحات باشد، از نگاه به اصلاحات به مثابهی یک "بسته" باید عبور کرد؛ این نگاههای کلیشه ای، راه توسعه را درازتر میکنند، دموکراسی و جامعهی مدنی وضعیتی سیال و غوطهور در امکان دارد و ممکن است هر شکلی را به خود بگیرد، جامعهای که مدنیت و دموکراسی در آن شکل گرفته و استقرار یافته است، میتواند مسیر معکوسی را طی کند و در مدت کوتاهی تمام آن دستاوردهای دموکراتیک و مدنی را به باد دهد. جامعهی مدنی نیازمند مدیریت و پالایش مکرر و دائمی است. ساعتی نیست که کوک شود و بتوان آن را به امان خدا رها کرد، دموکراسی می تواند هم حامل خشونت باشد و هم میتواند راه خشونت را هموار کند و هم می تواند آزادی و امنیت دهد، ممکن است دموکراسیها، تباه شوند. شکننده شوند. از درون میتوانند تهی شوند. میشود بازیچه واقع شوند. درست همانطور که دین و نظامهای دینی دچار این تباهی و فساد میشوند.
اصلاحات با نظر به دموکراسی خواهی و جامعه مدنی و در اینجا بر اساس دین می بایست تعریف شود لذا اصلاحات را فربهتر از دین نکنیم. اگر به اصلاحات است که اصلاحات هم در فرایند موضوعیت دارد و هم در روش، "اگر محمد عرب است لذا قرآن هم عربی می شود، اگر در حجاز و در میان قبائل چادرنشین زندگی می کند، لذا قرآن به زبان قوم سخن گفته است"، امر به "انذر عشیرتک الاقربین" هم می کند و چندین سال فقط در میان قوم تبلیغ می کند، آیا باید خرده گرفت که خداوند جغرافی! را لحاظ کرده و محمد قومیت گراست! از نامه علی به مالک است که "....داد خدا و مردم و خویشاوندان! نزدیکت را از خود بده...." آیا علی (ع) خویشاوند گراست؟ و حال اصلاحات و حال اصلاحطلبان را بر همین سیاق می توان تاویل کرد و به قول منطقیین مهمله در قوه جزئیه است! اینچنین بر حقایق حمله بردن آن را واژگونه می کند
جای مصداق و مفهوم را در آن پیغام روشن مخلوط کردند و پنداشتند با اسم بردن از مصادیق دیگر چون جغرافیا و اصل منفی بودن برخورد و خوانش قومیت گرایی،آن را تباه کرده اند.
ما سخت نیازمندیم به طور جدی به مفاهیمی مثل دموکراسی و حقوق بشر بیندیشیم. ما در فهم اینها سخت فقیریم و بسیاری از ما، حتی شمار زیادی از مبارزان سیاسی ما، در فهم آنها دچار توهماند،علاوه بر تئوری، به تنقیح مفاهیم هم نیازمندیم دموکراسی برای خیلیها همان فیلِ تاریکخانه است که بی آنکه درست شناخته شود و تحلیل گردد ... به تمام؛ آنرا از ریشه می زنند، تهی کردن اصلاحطلبی از پرداختن به مشکلات منطقه ای مساوی و مساوق است با منصرف کردن حواس مردم و مخاطبان از محل اصلی نزاع، مسأله نه خداست، نه پیغمبر، نه بهشت و نه دوزخ، نه منطقه خاص که
سخن کز روی دین گویی چه عبرانی چه سریانی
مکان کز بهر حق جویی چه جابلقا چه جابسا
مسأله دعوا، دعوای نفوذ مرموزانه ای است که عده ای در کسوت مسئولین حکومتی و نماینده دولت میدان را خالی دیده اند و مهره چینی های خاص می کنند..
دوستان چه چیزی را دارند رد میکند؟ خودشان فرض میکنند و خودشان رد و یا اثبات میکنند، دوستان و منصفان (با مغرضان نمی دانم چه بگویم) که مراتب وجود صدتوی آدمی! را می شناسید و می شناسانید برین بی التفاتی چه نامی می توان نهاد؟
در نیکخواهی دوستان تردیدی نیست و ارشادات و افادات نیکوی آنان را باید ارج نهاد اما ذکر حقایق و واقعیتها چه منافاتی با اصلاح طلبی دارد؟
در آنچه در آن پیام آمد احقاق حق و ابطال باطل منظور بود و گرنه همه جای ایران سرای من است! و ای بسا در این استان محروم و مهجور، پرده نشینیان اندیشمند و بزرگانی که در محدودیت بسر می برند و آنان را نمی شناسیم و یا شناخته شده هایی که دل در گرو پیشرفت و سرافرازی و توسعه ملک و میهن و تعالی دین دارند در جای جای مناطق شهر و روستای استان ما، عمر گرانمایه میگذرانند و همه میدانیم اگر اجحاف و ناحقی و استصواب! نبود؛ می توانستند فقر و تبعیض و محرومیت را بزدایند و فرقی نمی کند چه کسی از چه جایی در کجا خدمت کند، هدف خدمت است و بس، اما اینان (دستگاه دولتی) در فکر انتقام از این و آن هستند و در آن نوشته آوردم که "..... جمالی هم برای شما نخواهد ماند ..." و نیز " .....راضی به خسران آنان نیستیم ولی خسرانی که بر این مردم خواهد رفت..... است را چه کس یا کسانی پاسخگو هستند...."
از اطاله کلام بیمناکم و بهمین مقدار بسنده می کنم
گر نبودی زحمت نامحرمی
چند حرفی از وفا واگفتمی
چون جهانی شبهت و اشکال جوست
حرف می رانیم ما بیرون پوست
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 مشکل توزیع کود یارانهای در کهگیلویه و بویراحمد مرتفع شد
- 2 کاهش ۱۸ درصدی سرقت در کهگیلویه
- 3 شهرک صنعتی خورشیدی در کهگیلویه و بویراحمد افتتاح می شود
- 4 کشف ۳۰۸ کیسه آرد قاچاق در کهگیلویه وبویراحمد
- 5 مدیرعامل آبفا استان: تکمیل تصفیهخانه دهدشت ۶۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد
- 6 ارزآوری ۲۵ میلیون دلاری محصولات کشاورزی برای کهگیلویه و بویراحمد
- 7 شرور سابقه دار در باشت دستگیر شد
- 8 خالی کردن حساب با پیامک جعلی ابلاغیه قضایی
-
مدیرکل انتقال خون: در شاخصهای اهدای خون جزو سه استان برتر کشور هستیم/ مشارکت پایین جوانان و بانوان چالش اصلی اهدای خون است
-
مسئولیت جوان هماستانی در صنعت نفت و گاز + عکس
-
امضای تفاهمنامه همکاری میان هلدینگ خلیجفارس و بانک رفاه/ تأمین مالی طرحهای صنایع پلیمر گچساران و پتروشیمی دهدشت در اولویت اول همکاری
-
هیئت رئیسه شورای شهر دوگنبدان انتخاب شدند/ جزییات
-
مهار آتشسوزی در مرکز ضایعاتی دوگنبدان با تلاش آتش نشانان
-
ضارب خیابانی بانوی گچسارانی دستگیر شد
-
کهگیلویه و بویراحمد ۱۰ ایستگاه شتابنگار زلزله نسل جدید راهاندازی کرد
-
رفع ابهام رئیس اورژانس استان از تعطیلی موقت یک پایگاه در زیلایی
-
بازدید مدیران ارشد گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس از پروژه پلی اتیلن سنگین گچساران/ تأمین مالی طرح صنایع پلیمر در اولویت است
-
دستگيري سارقان مشاعات ساختماني در گچساران
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!