-
پروژههای کلنگی!؟ چرا هیچ طرحی برای افتتاح در هفته دولت نیست؟/ به بهانه عرایض نماینده کهگیلویه در شورای اداری استان
علی صاحبی -
۱۹ مرداد؛ روزی برای دلسپردگان واژهها
علی سینا رخشنده مند -
روز خبرنگار و شعری از هوش مصنوعی
علی ضامنی پور -
جامعه ای که خبرنگارانش را حفاظت نکند، محکوم به نابینایی است
یادداشت مخاطبان -
برای آنان که صدای دیگراناند
مریم پارسا -
مدیر شایسته کیست؟
یادداشت مخاطبان -
آمارسازی ، پاسخ گریزی، وسکوت در برابر تخلفات گذشته / از استخدام های فله ای تا آمارهای صوری / دفتر آمار، نه دفتر اقدام / وقتی مدیر ارقام، از واقعیت عقب ماند.
ناشناس -
«غلامرضا پناه» ؛ مدیری از تبار بخشندگی
عنایت شیخی -
مردم آزاری به سبک پزشک متخصص
پیام واحد -
آب هست، اما برای دیگران!!!
سعید صفا دوست
تاثیر «تحزب» بر فساد مالی و سیاسی

محمد زرین در روزهای گذشته دو خبر در خروجی رسانهها قرار گرفت. یکی از رسانههای ملی و رسمی، و دیگری، احتمالاً محدود به مناطق کردنشین. یک اینکه حکم پرونده مهدی جهانگیری صادر شد و دیگر این که پنج کولبر در ارتفاعات شمال غربی بر اثر سقوط بهمن جان باختند. در نگاه اول شاید این دو خبر ارتباط چندانی با هم ندارند. ولی چون نیک بنگریم، به شکل بدی بههم مرتبط هستند که این ربط شاید در پایان این نوشتار بهتر مشخص شود.
اوایل دهه هفتاد بود که در فضای بعد از جنگ و در شرایطی که هنوز اعتماد عمومی وضعیت خوبی داشت، با انتشار خبر اختلاس ۱۲۳میلیارد تومانی بانک صادرات، شوکی به جامعه وارد شد؛ ولی جامعه امید خود را از دست نداد. ولی از اواخر دهه هشتاد و دولت معجزه هزاره سوم بود که هر روز خبری از یغمای منابع مالی عمومی منتشر شد. تا اینکه رکورد تمامی اختلاسها شکسته شد؛ سه هزار میلیارد تومان. تکاندهنده بود، ولی به طرزی محسوس، چونان واکسنی، واکنشها را در جامعه از بین برد. تا جاییکه امروز دیگر بسیاری از افراد، با دیدن خبر اختلاس در شبکههای اجتماعی، حتی دیگر سری هم تکان نمیدهند. اعداد هم هر چه جا داشت بالا رفتند. اختلاس در همه جا و توسط همهکس. تامین اجتماعی، بنیاد تعاون ناجا، بنیاد شهید، شهرداری، پتروشیمیها و خلاصه هر جا که پولی بود «پولبری» هم یافت شد. به موازات این غارت ملی هم در جایجای جامعه سرخورده، شبهشغل «کولبری» هم افزایش چشمگیری داشته و اینجا هم بر تعداد تحصیلکردهها، زنان و کودکان این کار سخت افزوده میشد. ولی یک سوال اساسی در این میان بیجواب ماند؛ اینکه اساسا چرا اختلاسگران، در مسیر اختلاس هیچ سقفی قایل نیستند و هر چه بیشتر بتوانند، میبرند. به دیگر سخن، یک نفر آدم، چه نیازی به این حجم از پول دارد؟ یک بار در همان سالها، با حسابی سرانگشتی، به عدد یکصد میلیارد تومان رسیدم. به این شرح که برای داشتن یک زندگی بهاصطلاح لاکچری، سه ویلای بزرگ در شمال کشور، سه خانه مجلل در بالای شهر تهران، در هر کدام دو دستگاه خودرو لوکس و در نهایت یک حساب بانکی که با پول آن بتوان تا پایان عمر، ریخت و پاش کرد. جمع اینها بهنحو تقریبی (البته با نرخ آن سالها هم تقریبا در درصد قیمتهای امروزی بوده) عدد صد میلیارد تومان را نشان میداد. ولی نه، عالیجنابان، هرگز به چنین ارقامی اکتفا نمیکردهاند. هزار، دو هزار، هفت هزار، هجده هزار، دوازده هزار میلیارد تومان هر یک مربوط به یک خبر و کشف یک اختلاس یا یک باند سه چهارنفره بود. حال تکرار پرسش! چه نیازی به این حجم از پول هست؟ پاسخی که اینجا داده میشود، یک گمان است. ولی قابل تامل: این پول، تنها برای تصاحب قدرت کاربرد دارد؛ شاهد این مدعا در مقیاس کوچکتر، انتخابات مجلس است. چه در تهران چه در شهرستانها، در موسم انتخابات شاهد هزینههایی سرسامآور هستیم. گاه این هزینهها از سوی فرد با افرادی بر باد داده شده که هیچ شانسی برای قبولی هم ندارند. آری. هر جا که حزب هست، منابع مالی حزب باید شفافسازی شود. «از کجا آوردهای» در قبال حزب بهتر کارایی دارد تا سرک کشیدن تا در زندگی افراد. اگر افراد زیر بیرق احزاب فعالیت کنند، حزب هم از محل وجوهات دریافتی، هزینه تبلیغات انتخاباتی وی را پرداخت خواهد کرد. کارکرد دیگر احزاب، کنترل اجتماعی است. احزاب میتوانند در طول سالیان فعالیت خود، دولت برخاسته از حزب رقیب را زیر ذرهبین ببرند و هر نوع تخطی حاکمان را خاصه در زمینه مالی زیر نظر بگیرند و خطاها را بهاصطلاح سوت بزنند؛ کاری که در اواخر دهه هفتاد مطبوعات مستقل ایران بهعهده داشتند و آنگاه که مطبوعات به شکل فلهای تعطیل شدند، همه شاهد بودیم که چه میزان اختلاس و ارتشا و سوءاستفاده از قدرت شایع شد، بدون آنکه کسی آنرا سوت بزند. آنقدر این تراژدی تداوم داشت تا امروز که دیگر حساسیتی دیده نمیشود. لذا در پایان نوشتار، تنها میتوان آرزو کرد که ای کاش پیش از آنکه خیلی دیر شود، برای مهار بحرانی که نه تنها از عوامل فقر و فلاکت ملت، بلکه دشمن اعتماد عمومی، شادی جامعه و دهها واقعه تلخ دیگر است، مدتی با همین چشمانداز، به احزاب آزاد و توانا اجازه فعالیت داده شود.
منبع:همدلی
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 مشکل توزیع کود یارانهای در کهگیلویه و بویراحمد مرتفع شد
- 2 کاهش ۱۸ درصدی سرقت در کهگیلویه
- 3 شهرک صنعتی خورشیدی در کهگیلویه و بویراحمد افتتاح می شود
- 4 کشف ۳۰۸ کیسه آرد قاچاق در کهگیلویه وبویراحمد
- 5 مدیرعامل آبفا استان: تکمیل تصفیهخانه دهدشت ۶۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد
- 6 ارزآوری ۲۵ میلیون دلاری محصولات کشاورزی برای کهگیلویه و بویراحمد
- 7 شرور سابقه دار در باشت دستگیر شد
- 8 خالی کردن حساب با پیامک جعلی ابلاغیه قضایی
-
تحریف واقعیت با هدف تخریب جریان ندای وحدت/ همه مدیرانکل بویراحمد علیا در دوره «روشنفکر» + اسامی
-
فرماندار لنده در نشست با خبرنگاران: عاملین تعطیلی جاده لنده - تشان باید پاسخگو باشند/ پیشرفت ۹۵درصدی فاز دوم بیمارستان ۳۲ تختخوابی لنده/ کمبود زمین برای نهضت ملی مسکن در لنده
-
مدیرکل امنیتی و انتظامی استانداری: دریافت فیزیکی کپی شناسنامه و کارت ملی از ارباب رجوع تخلف است/ جعل مدارک تحصیلی دانشگاه یاسوج
-
حسن غفاری خطاب به استاندار: ارزشمندترین سرمایه کهگیلویه و بویراحمد فرهنگ و هنر مردم است/ هنرمندان به جای خلق اثر به فکر معیشت هستند/ جایگاه هنر در استان را تقویت کنید
-
سرپرست اداره پیمان و امور قراردادهای راه و شهرسازی استان منصوب شد+ عکس و حکم
-
سرپرست هلال احمر استان منصوب شد+ عکس
-
جوابیه تند اتاق بازرگانی یاسوج به مطلب افتونیوز/ خارجنشینان با تحریف حقیقت و بیاحترامی به اربعین، تنها چهره واقعی خود را آشکار میکنند؛ اتاق به عقب باز نمیگردد!
-
اتاق بازرگانی استان قربانی «مدیریت از راه دور»/ سوال ارباب رجوع: قبادی کجاست؟!
-
گزارش عملکرد یکساله «تاجگردون» در روز تجلیل از خبرنگاران/ از سرمایهگذاری کلان در گچساران و باشت تا حواشی شهرداری دوگنبدان/ جزییات و تصاویر
-
پتروشیمی چرام و پالایشگاه بهمئی مجوزات لازم را دارند/ اولویت دهدشت، بیمارستان است/ اتحاد در کشور در تاریخ بینظیر بود/ یک تجلیل ماندنی
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!