-
پروژههای کلنگی!؟ چرا هیچ طرحی برای افتتاح در هفته دولت نیست؟/ به بهانه عرایض نماینده کهگیلویه در شورای اداری استان
علی صاحبی -
۱۹ مرداد؛ روزی برای دلسپردگان واژهها
علی سینا رخشنده مند -
روز خبرنگار و شعری از هوش مصنوعی
علی ضامنی پور -
جامعه ای که خبرنگارانش را حفاظت نکند، محکوم به نابینایی است
یادداشت مخاطبان -
برای آنان که صدای دیگراناند
مریم پارسا -
مدیر شایسته کیست؟
یادداشت مخاطبان -
آمارسازی ، پاسخ گریزی، وسکوت در برابر تخلفات گذشته / از استخدام های فله ای تا آمارهای صوری / دفتر آمار، نه دفتر اقدام / وقتی مدیر ارقام، از واقعیت عقب ماند.
ناشناس -
«غلامرضا پناه» ؛ مدیری از تبار بخشندگی
عنایت شیخی -
مردم آزاری به سبک پزشک متخصص
پیام واحد -
آب هست، اما برای دیگران!!!
سعید صفا دوست
دردهایی که «بهاره رهنما» هویدا کرد

عارف لایقزاده مسئولیتناپذیری، شعارزدگی، سواد تلگرامی، کالایی شدن علم و ناتوانی در مدیریت بحرانهای فردی و اجتماعی را میتوان از مهمترین دردهای اجتماعی ایران امروز دانست، کاستیهایی که آثار نامبارکشان را در احوال ناخوش این روزهای جامعه ایران میتوان مشاهده کرد. توهین خانم بهاره رهنما به زنان و دختران قوم لر در روزهای اخیر بهانهای شده تا نگارنده بر اساس کنشها و واکنشهای روزهای اخیر این هنرمند و همچنین به واسطه بررسی زیست اجتماعی – مجازی و نه احوال خانوادگی و خصوصی ایشان به واکاوی و بررسی برخی از عامترین دردهای اجتماعی جامعه ایران بپردازد. اگر به بخش معرفی کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی مختلف بهویژه اینستاگرام دقت کرده باشید، غالب کاربران ایرانی مطالعه کتاب را از جمله علاقهمندیهایشان دانستهاند، همچنانکه مدارک و مدارج دانشگاهی خود را فارغ از میزان تخصص با صدایی رسا فریاد میزنند و شوربختانه آنهایی که دارای تعدد مدارک و مدارج دانشگاهی هستند فریادشان بلندتر است. کافی است آمارهای مربوط به این قشر عظیم کاربران ایرانی مدعی مطالعه را با واقعیت اقتصاد کتاب و نشر در ایران قیاس کنید، نیک درخواهید یافت «آن من دیگری» که ایرانیان در شبکههای اجتماعی از خودشان نشان میدهند، همان درد عام، شعارزدگی است که این جامعه به آن مبتلا شده، است. همه چیزدانی به سبب سواد تلگرامی برای نمایش «من دانا» از دیگر دردهای این جامعه است، تفاوتی ندارد در تاکسی، جمعی دوستانه یا در بین نمایندگان مجلس شورای اسلامی باشید، چرا که همواره به تعداد کثیری از افراد بر میخورید که در همه زمینهها خود را صاحبنظر میدانند، آن هم به مدد استناد به برخی از آمارهای ناصحیح یا مطالب علمی کمعمقی که در گوشه و کنار خوانده و شنیدهاند. این درد را میتوان در مثالها و مصادیقی که برای تبیین بهتر نظراتشان بیان میکنند به روشنی مشاهده کرد. مثالهایی که عمق کم آگاهی آنها از موضوع مورد بحث را برای اهل کتاب و دانش هویدا میسازد. مثال روشن این درد در توهین خانم بهاره رهنما به زنان و دختران لر مشهود است. کافیست یک بار دیگر و با دقت به تماشای گفتوگوهای صورت گرفته در آن برنامه بپردازیم و همه جوانب آن گفتوگوها را با دید علمی مشاهده کنیم، آنگاه به وضوح به کمعمقی آگاهی و قضاوتهای خام و نادرست آنها پیخواهید برد. مسئولیتناپذیری و ناتوانی در مدیریت بحرانهای فردی و اجتماعی را میباید از دیگر دردهای عام و مزمن جامعه ایران دانست؛ شاهد این مدعا زیست اجتماعی توده در شبکههای اجتماعی و در عالم واقع و همچنین گونه کنشها و واکنشهای نخبگان، سیاسیون و مسئولان در دهههای اخیر است، تلخ است اما ما ایرانیها به سبب عدم پرورش هوش هیجانی متاثر از بیتوجهی نهاد آموزش به این مهم، در شرایط بحرانی و وقوع بحرانهای فردی و اجتماعی قادر به اتخاذ تصمیمات صحیح با پیششرط پذیرش مسئولیت نیستیم و همین ضعفها سبب واکنشهایی میشود که به تعمیق بحرانها دامن میزند. در باب مسئولیتناپذیری و عدم مدیریت بحران، کنش تهاجمی خانم رهنما به واکنشها و اعتراضات جامعه به این توهین، مثالی روشن از کاستیهای اجتماعی بیان شده است. خانم رهنما بعد از اعتراضات شهروندان مدعی شدند که منظور ایشان از آن جمله بیخردانه نه دختران قوم لر که اشاره ایشان به فیلم دختر لر است و با این بهانه از پذیرش مسئولیت و معذرتخواهی از جامعه، خاصه لرزبانان شانه خالی کرد. این کنش بیانگر حقایق تلخ دیگری از جامعه ایران نیز هست، مدرکگرایی و کالایی شدن علم در ایران به سبب نگاه کمی به حوزه آموزش عالی با رویکرد هر منظومه روستایی یک دانشگاه، سبب ایجاد توهم تخصص و دانایی در قشر عظیمی از جامعه شده است. آری اگر بهاره رهنما که مدعی تخصص در دو حوزه حقوق و ادبیات نمایشی هستند، دارای تخصصی کافی در این رشتهها بودند، با معترضین لجبازی نمیکردند آن هم به سبب آگاهی از عواقب حقوقی این توهین. خوب است بدانیم در قانون اساسی بر برابری و احترام به اقوام ایرانی تاکید شده است، همچنانکه استناد ایشان به فیلم دختر لر میزان دانش تخصصی ایشان در ادبیات نمایشی را برای همگان روشن کرد. آری کالایی شدن علم در جامعه، مدعیان پر ادعایی ساخته که خلأ محتوا آنها را دچار توهم و دوگانگیهای بسیاری کرده است.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 مشکل توزیع کود یارانهای در کهگیلویه و بویراحمد مرتفع شد
- 2 کاهش ۱۸ درصدی سرقت در کهگیلویه
- 3 شهرک صنعتی خورشیدی در کهگیلویه و بویراحمد افتتاح می شود
- 4 کشف ۳۰۸ کیسه آرد قاچاق در کهگیلویه وبویراحمد
- 5 مدیرعامل آبفا استان: تکمیل تصفیهخانه دهدشت ۶۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد
- 6 ارزآوری ۲۵ میلیون دلاری محصولات کشاورزی برای کهگیلویه و بویراحمد
- 7 شرور سابقه دار در باشت دستگیر شد
- 8 خالی کردن حساب با پیامک جعلی ابلاغیه قضایی
-
گزارش عملکرد یکساله «تاجگردون» در روز تجلیل از خبرنگاران/ از سرمایهگذاری کلان در گچساران و باشت تا حواشی شهرداری دوگنبدان/ جزییات و تصاویر
-
پتروشیمی چرام و پالایشگاه بهمئی مجوزات لازم را دارند/ اولویت دهدشت، بیمارستان است/ اتحاد در کشور در تاریخ بینظیر بود/ یک تجلیل ماندنی
-
مدیرکل انتقال خون: در شاخصهای اهدای خون جزو سه استان برتر کشور هستیم/ مشارکت پایین جوانان و بانوان چالش اصلی اهدای خون است
-
مسئولیت جوان هماستانی در صنعت نفت و گاز + عکس
-
امضای تفاهمنامه همکاری میان هلدینگ خلیجفارس و بانک رفاه/ تأمین مالی طرحهای صنایع پلیمر گچساران و پتروشیمی دهدشت در اولویت اول همکاری
-
هیئت رئیسه شورای شهر دوگنبدان انتخاب شدند/ جزییات
-
مهار آتشسوزی در مرکز ضایعاتی دوگنبدان با تلاش آتش نشانان
-
ضارب خیابانی بانوی گچسارانی دستگیر شد
-
کهگیلویه و بویراحمد ۱۰ ایستگاه شتابنگار زلزله نسل جدید راهاندازی کرد
-
رفع ابهام رئیس اورژانس استان از تعطیلی موقت یک پایگاه در زیلایی
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!