-
آینده جنگ اسرائیل با ایران چه خواهد شد؟
عباس عبدی -
«شافرج الله»
سیدمحمد مختاری -
ایران خانهی ماست؛ مسئولیت ایرانی بودن فراتر از هر تفاوتی
علیرضا تابش -
وقتی وفاداری استاندار به دولت قربانی روابط و رفاقتهای پشت پرده میشود»
یادداشت مخاطبان -
دفاع از ایران؛ به نام یا به ننگ!
فضلالله یاری -
جوابیهای به یک رسانه/ وقتی مدح بیمحتوا جای مطالبهگری رسانهای را میگیرد
حسن کریمی -
مرثیهای بر پروژههای نیمهتمام استان کهگیلویه و بویراحمد
بویار پارسه -
دیدهبان
هجیر تشکری -
عوارض شناسی تعطیلی خرد سیاسی در سطح میزان پیشرفت شهرستانهای چهارگانه
یاسین علویان سوق -
واقعیت مدیران 50 میلیاردتومانی و نقش «تاجگردون» در بحران مدیران اینستاگرامی!
اسلام ذوالقدرپور
پاسخگویی به شرطِ ... !

افتونیوز | اِنگار تو فرهنگِ ما، مثِ سایرِ ابداعاتِ سلیقه ای مون، این رویّه ناپسند هم آروم، آروم داره جا میُفته، که اگه می خوای به درد دِلا و تظّلم خواهیات گوش بِدَن و رسیدگی کُنن ، خود سوزی کن!
راهی میان بُر، سریع و آسان برای رسیدن به مقصد!
چه، بدون انجام این پیش شرط ،نه فریادِت به جایی میرسه ،نه دلجویی میشی و نه بهت پاسخ میدن!
این کار را بکن، پشت بندشو البّته اگه زنده باشی ببین ، اگه هم زبونم لال زنده نباشی ، برا بازماندگان ، نونی و آبی دست و پا کرده ای!
فرض بگیریم ، در جریان یه خودسوزی ناشی از رفتار ماموران نظیر آنچه برا این زنِ نگون بخت بندر عبّاسی خود سرپرست رخ داده ، "قسمت "نبوده، بمیری و نیمه جون رو تختِ بیمارستان دراز کشیده ای.
بنا به "ضرورت" ،بی درنگ مقامات عالی رتبه در چشم بهم زدنی برا عیادتت جلو بیمارستان صف بسته و از همدیگه سبقت می گیرن ، کادو برات میارن ، بهترین پزشکا را برا درمونت دعوت می کنن ، ازت عذر خواهی و دلجویی می کُنن ، بی معطلی بهزیستی کلید خونه جدید رو همون روز دو دستی بهت تقدیم میکنه ، مسئولان برا شفای عاجلَت دست به دعا بر میدارن ، همه اونایی که تو خراب شدن اون آلونک دخیل بودن در جایگاه "خاطی" برا جوابگویی به قول مسئولان به عمل زشتشون در تخریب "خونه"ات به دادگاه احضار میشَن ، با احترام و اجازه قبلی ماموران میان دیدارت تو بیمارستان و زحمت تهیه و تنظیم شکایتت رو، با خواسته رسیدگی وپیگیری و مجازات "خاطیان" تخریب آلونک ات می کِشَن ، یه اثر انگشت ناقابل ازت می گیرن ودستور فوری از مقام بالادستی که ظرف ۲۴ ساعت به این" شکایتِ قانونی" رسیدگی بشه. به سازمان های حمایتی دستور میدن به خانوادت "کمکِ فوری" بشه،همه خدمات درمانی برات رایگان در میاد ، به مسئولان بیمارستان سفارش می کنن زمانِ درمونت کامل بشه و تا بهبودی نهایی اَزت مواظبت کُنَن و خیلی چیزای دیگه!
خلاصه " نونِت، تو روغنه"!
اماهمه اینا در گرو همون شرط
" خود سوزیه" !
ولی نه هر خود سوزی ، بلکه خودسوزیِ ناشی از حمله مغول وارِ شهرداری چیا به آلونک نشین ها و وادار کردن این از درگاه رانده های از همه جا وامانده به خود زنی و خودکشی و از همه نتیجه بخش تر " خود سوزی" از نوع اتفّاقِ چهار شنبه گذشته در بندر عبّاس.
از خود می پُرسیم، مگر نمی شود ، یکبار برای همیشه به این خودسَری ها و قانون شکنی ها خاتمه داده تا این همه هزینه مادی و معنوی برشهروندان تحمیل نشود؟!
مگر نمی شود ، علاج واقعه را قبل از وقوع کرد ، یعنی باید دست روی دست بگذاریم ،تا چنین نمایش های بد آموز، سریالی و غم انگیزی تکرار شود ،آنگاه دست بکار شده با هدف تسکین موّقتِ افکار عمومی ناشیانه به وصله پینه کردن ندانم کاری هایمان بپردازیم؟
نمی خواهم، قانون شکنی آن آلونکنشین نگون بخت را توجیه کنم .
بر این باورم ، با "توجیه مصلحت" نمی توان "قانون" را نادیده گرفت.
قانون شکنی ، قانون شکنی است .
قانون شکنی شاخ و دُم ندارد، "با مصلحت" باشد و یا "بی مصلحت"!
می خواهم بگویم ، اگر تصمیمِ آن زنِ خود سرپرستِ سیه بخت درقرار دادنآن چند بلوک وبنای آن آلونک، غیر قانونی بوده ، که بوده، راه حلّ این مُعضل، بر خوردهای خشن اینچنینی نبوده و نیست.
پاککردن صورت مسئله دردی را دوا نخواهد کرد، راه حلّ ریشه ای، اصولی و قانونی می طلبد.
بکار گیری چنین راهکارهایی به مثابه آرام بخشی است که برای یک بیمار سرطانی تجویز می شود!
دلخوش کنکی بیش نیست، چه درد باقی است ، تنها هنرمان در این بوده که آن را برای زمانی کوتاه پنهان کرده ایم، که این هم عیبی بزرگ و نابخشودنی و در یک کلام مردم فریبی است!
به یک عمل جرّاحی آن هم بوسیله جرّاحانی ماهر و وظیفه شناس و صد البّته بیمارستانی با امکاناتِ پیشرفته ی روز نیاز دارد.
التماس آن بچّه های بی سر پناه، در هنگامه خراب کردن آن چهار دیواری چند متری و بی تفاوتی آن "مامورانِ معذورِ" سنگ دل، دل هر بیننده ای را بدرد آورده و گویای واقعیّت تلخیست بر اینکه ، آخرین قطره های اخلاق، در ظرفِ شکسته ی جامعه ما ته کشیده!
چه، اگر کارها بسامان می بود، و هر کس به وظیفه اش عمل می کرد، هرگز شاهدِ بروز چنین رویدادهای غم انگیزی نمی بودیم!
این زن و میلیون ها زن ومردی که در این شرائط بدِ غیر قابل تصوّر ، بدون کمترین تکیه گاه و امیّد به آینده ، با خونِ دل روزگار می گذرانند، محصول نا میمون بی برنامگی های ما در گذرِ زمان، تا به امروز بوده اند و با دلجویی و مساعدت از یک نفر و دونفر و صدها نفر از اینان این زخم کاری التیام نخواهد یافت .
مصیبت در راه است.
ما مقصرّیم، مایی که مدیریّت اداره امور جامعه را در دست داشته و داریم و پاسخگوی اعمال و رفتار و کردار خویش نبوده و نیستیم ومسئولیت ها را به همدیگر "پاس" میدهیم . به عادت دیرینه هماره از بار مسئولیّت شانه خالی کرده حقّ را برای خود و تکلیف را بر عهده شهروندان بار نموده ایم.
ما باید باز خواست بشویم ، نه آنان.
اینان معلول اند و ما علّت!
علّت ها را دریابیم.
در خبر ها آمده بود همین دیروز کلید خانه ای را به این زن تقدیم کرده اند تا بقیمتِ از دست دادن سلامتی اش "بسلامت " در کنار خانواده در آن "خانه" زندگی کند!
برای میلیون ها آلونک نشین دیگر در این کشور چه باید کرد، آیا باید دسته جمعی دست به خودکشی و خودسوزی بزنند تا صدای ضجّه و فریادشان را شنیده و حقوق حقّه شان را برسمیّت شناخته و برای رهایی آنان از "جهنّم خود ساخته" چاره ای بیندیشیم؟!
وقتی شالوده از اساس خراب باشد، و با ندانم کاری های مان محصول پر باری بنام آلونک نشینی را کاشته و پرورش داده باشیم، آیا انتظار دیگری جز فقر و تباهی و... ازمحصول این مزرعه می توان داشت؟!
وقتی این زن بی پناه و میلیون ها بی سر پناه دیگر ، قصّه پر غصّه ی هزار و یکشب قصر هایِ افسانه ای از "ما بهترانِ" وطنی رادر خوش آب و هوا ترین جای این مرز و بوم می شنوند و به چشم خویش می بینند ، و بر خورد کجدار و مریز بسیاری از مسئولان را به عینه با آنان شاهدند، انصاف بدهیم، بخود اجازه دهند ، بنای آلونکی چند متری بدون کمترین امکانات را در حدّ و اندازه گوشه کوچکی از استخر چنین قصرهایی رویایی ،وَلَو بصورت غیر قانونی بعنوانِ "حقّ آب وگِل" برای خود و فرزندان بی سر پناهشان در گوشه ای دور افتاده در این شهر و آن شهر توجیه نمایند !
راستی خودمان را جای این "لشکر گرسنه و بی سر پناه " در ابن موقعیّت ویرانگرِ اقتصادی بگذاریم، چاره دیگری هست؟
آیا باید ، به تن فروشی تن در دهند؟
چه چیزی برای از دست دادن دارند؟
گیریم،این ها از دست کرونا جان سالم بدر ببرند، که نمی برند، از تبعیض ها و نابرابری ها و بی عدالتی ها چگونه جان به در خواهند برد؟
چه، هم کرونا ضعیف کُش است و هم برنامه های بی برنامه ی ما!
نیازی به لشکر کشی برای تخریب آلونکِ آن زن بی سرپرست و امثال وی نیست، با این حال و روزی که ما داریم ، دیری نخواهد پائید، عطای این "زندگی" سراسر درد و رنج را به لقایش بخشیده و چند متر زیر بنای ناقابلِ همین آلونک تاریک ونمور هم "قسمتِ" صاحبان قدرت و ثروت و کاخ نشینانِ "مستضعف" کُش خواهد شد!
باشد تا ازاین نمد، کلاهی برای "صاحبانِ فرصت "و هزینه چند فنجان قهوه برای آقا زاده های "دردمند" در بلادِ کفر فراهم گردد!
با تکاندن برگ های زرد و نیمه جان و بریدن و اصلاحِ سر شاخه ها، رَه بجایی نخواهیم برد، ریشه و تنه را دریابیم .
۱ آذر ماه ۹۹- شبراز
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 ارزآوری ۲۵ میلیون دلاری محصولات کشاورزی برای کهگیلویه و بویراحمد
- 2 شرور سابقه دار در باشت دستگیر شد
- 3 خالی کردن حساب با پیامک جعلی ابلاغیه قضایی
- 4 کاهش ۱۵ درصدی ترددهای بیناستانی در جادههای کهگیلویه و بویراحمد
- 5 امحا ماینرهای کشف شده در کهگیلویه و بویراحمد
- 6 رئیس شورای شهر: ترافیک سنگین یاسوج چالش بزرگ پیش روی ماست
- 7 صدور حکم قاطع برای نانوایی متخلف گچسارانی در دام تعزیرات
- 8 خسارت زلزله دهدشت به ۱۰۰۰ واحد مسکونی
-
نشست احزاب اصلاحطلب و اصولگرا با استاندار/ «وحدت» و «همبستگی ملی» فصل مشترک جریانهای سیاسی استان/ گزارش و عکس
-
رئیس فرهنگ و ارشاد گچساران منصوب شد/ ابلاغ
-
مديرعامل شركت نفت گچساران: كتابخانههای شركت نفت گچساران بیش از 6 هزار نفر عضو دارد
-
استاندار کهگیلویه و بویراحمد بر شتاب و روند تکمیل پروژههای عمرانی و خدماتی شهر یاسوج تاکید کرد
-
استاندار: زیرساختهای گردشگری مذهبی توسعه مییابند
-
تذکر رئیسجمهور به منابر، رسانه ملی و نمازهای جمعه: از سخنان تفرقهافکنانه و اختلافبرانگیز بهشدت پرهیز شود
-
«وضعیت حساس کنونی» ؛ جنگ یا صلح؟!
-
«همایونفر» معاون اداره کل مسکن و شهرسازی استان شد/ ابلاغ
-
هتل ورزش یاسوج پس از سالها تکمیل میشود/ آگهی مناقصه
-
لاشه پهپاد هرمس بر دوش یک لر
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!