-
آینده جنگ اسرائیل با ایران چه خواهد شد؟
عباس عبدی -
«شافرج الله»
سیدمحمد مختاری -
ایران خانهی ماست؛ مسئولیت ایرانی بودن فراتر از هر تفاوتی
علیرضا تابش -
وقتی وفاداری استاندار به دولت قربانی روابط و رفاقتهای پشت پرده میشود»
یادداشت مخاطبان -
دفاع از ایران؛ به نام یا به ننگ!
فضلالله یاری -
جوابیهای به یک رسانه/ وقتی مدح بیمحتوا جای مطالبهگری رسانهای را میگیرد
حسن کریمی -
مرثیهای بر پروژههای نیمهتمام استان کهگیلویه و بویراحمد
بویار پارسه -
دیدهبان
هجیر تشکری -
عوارض شناسی تعطیلی خرد سیاسی در سطح میزان پیشرفت شهرستانهای چهارگانه
یاسین علویان سوق -
واقعیت مدیران 50 میلیاردتومانی و نقش «تاجگردون» در بحران مدیران اینستاگرامی!
اسلام ذوالقدرپور
سیر از گرسنه بی خبر است و سواره از پیاده!

افتونیوز |این روزها بیش از هر زمان دیگری همدردی "مسئولان " و توصیه های کتابی و اطو کشیده شان به "مردم" چونان :
استفاده از تغذیه سالم ، خوردن گوشت قرمز وچند نوبت میوه در روز و... سخت آزارم میدهد !
سیر از گرسنه بی خبر است و سواره از پیاده!
با خود میگویم، خدایا ما کجائیم و این توصیه کنندگان در چه دنیایی سیر می کنند؟
چگونه می شود ،باور کرد"این ها" در کورانِ آنچه این روزها بر زندگی نکبت بار مردم می گذرد، قرار نداشته باشند؟
مگر می شود ،از این همه آسیبِ اجتماعی فرهنگی و اقتصادی در خانه ، محلّه ،کوچه ، بازار ، شهر ، دیار و پهنه ی کشور بی خبر باشیم؟
و این همه فقر و نداری و فساد و فحشاء و تباهی را نبینیم؟!
ومگر می شود ، از "مرگِ آرامِ اخلاق" در جامعه بی خبر باشیم؟!
چرا مثل کبک سر را به زیر برف فرو برده ایم؟
چرا نمیخواهیم، واقعیّت های زشت وعُریان موجود در جامعه را آنگونه که هستند ، ببینیم؟
با کم و یا زیاد کردن آمارها چه دستاوردی را دنبال می کنیم؟
از"رو راست" بودنِ با مردم ،چه واهمه ای داریم؟
چه اشکالی دارد ، قبل از آنکه "دیگران "بر ما خُرده بگیرند ، زمینه این خُرده گیرها را از بین ببریم؟!
چرا نمی خواهیم، خودِ خودمان باشیم؟
به یادِ رسمِ دیرینه ای در یکی از قبیله های آفریقایی می اُفتم:
و آن اینکه ،به وقتِ زایمانِ زنان، مردانِ قبیله سنگ بزرگی را که در آن سوراخی به همین منظور تعبیه گردیده، به نشانه همدردی و درک واقعی از دردِ زن در دوره ی بارداری،به شکم شوهر وی بسته و در هیبتِ زنی حامله قرارش می دهند و در تمام مدّت، در حالتِ ایستاده ،در بیرون از مکانی که زائو در آن از دردِ زایمان به خود می پیچد و فریاد می کشد، دردِ وارده ناشی از فشارِ طاقت فرسا را به جان خریده و تحمّل می کند !
طُرفه آنکه ، هر بار که فریادِ زائو از شدّتِ درد بلند می شود، برای نشان دادن میزان همدردی با وی فریاد بر می آوَرَد و نعره سر می دهد!
بدبختی ،از جایی چهره زشت خود را آشکار می کند که زمانِ زایمانِ زن به درازا بکشد!
در چنین حالتی، شوهرِ نگونبخت، بر اثر فشارِ درد و کم شدن مقاومت بدن ،عنان اختیار دست داده و بر زمین می اُفتد .
جماعتی از جوانانِ آماده و قِبراق
قبیله به عادتِ معهود به سرعت وی را بلند کرده و وادار به رعایتِ این سنّت تاپایان مراسم مینمایند و تنها پس از توّلدِ "نو زاد" وانجام تشریفات خّاص، سنگ را از روی شکم وی برداشته، و در حالیکه بی رمق در گوشه ای افتاده و نای حرکت کردن ندارد به وی "سر سلامتی"می دهند !
از یاد نبریم، هرچه مهر و محبّت شوهر به زن بیشتر ،سنگی که بر شکم او بسته می شود، سنگین ترو تحمّل آن جان فرسا تر!
شوهر از عمل به این سنّت در هر موقعیّت جسمی و روحی ،شانه خالی نکرده و در هر حالتی به انجام آن در قالب فرهنگ قبیله پای بند و سخت به آن باور دارد.
بد نیست ،چگونگی همدردی پاره ای ازدست اندرکاران ومسئولان خودی را با این رسمِ دیرپای قبیله ای ،نه از همه زوایا، که از زاویه ای کوچک به داوری بنشینیم.
مقایسه ی این دو مقوله فرهنگی ، جای بحث و بررسی بسیار دارد که در این یادداشتِ کوتاه نمی گنجد.
و امّا در این میان کمنبوده و نیستند،مسئولان به ظاهر مردم مداری که چنانچه افتاده است و دانیم ، در شعار کم نگذاشته و نمی گذارند، امّا تا دلتان بخواهد، در میدان عمل کُمیت شان لنگ است و پای شان چوبین !
و با وجودیکه مدّعی عیار خویش از جنس مردم اند ، تو گویی هرگز دردی را در زندگی لمس نکرده باشند!
نه از سر احساس درد ، که بنا به عادت و صد البّته در زَرورقِ " تظاهر" آن هم برای خالی نبودن عریضه، تنها به دادن وعده های بدون پشتوانه
ودرخوش بینانه ترین حالت به آخی و دریغی و افسوسی و لبخندی تصنّعی برای مردمی که تمامی پیکرشان از درد زندگی در هم شکسته شده وبا روزمرّه گی روزگار می گذرانند ، بسنده فرموده و می فرمایند!
ای کاش برای یکبار هم که شده، چنین مسئولانی، بسان آن مردِ قبیله بخود زحمت و جرات داده، برای کوتاه زمانی هم که شده، گوشه ای از دردِ شهروندان را با همه وجودلمس کرده، تا متوّجه می شدند "اینان "در گذرِ زمان چه دردهایی که نکشیده و چه رنج هایی را که تحمّل ننموده و نمی نمایند!
ای کاش، دست کم ، جماعتی از این بزرگواران، با شجاعت و شفافیّت ، در راستای مصلحت شهروندان در این فضای دلمُرده و کرونا زده ی ضعیف کُش ، آنگونه که شایسته و بایسته است، از حقوق حقّه این زبان بسته ها ،صیانت و دفاع می کردند!
دلسوزی زبانی بدونِ پشتوانه عملی ،آن هم به گونه ای که تاکنون دیده ، شنیده و تجربه کرده ایم ، دردی از ما دوا نکرده و نخواهد کرد! "حرف درمانی" داروی این درد کهنه و استخوان سوز نبوده ونیست.
دلسوزی چنین مسئولانی از باب "رفع تکلیف "،مرا به یاد کلامی گویا و رسا در "پاره فرهنگ" شهر ودیارم می اندازد با این عبارت:
"چه ، خَشِه شِیوَن کِنی ، دِلِت نَسوزه"
چه خوش است ، گریه کنی ،امّا در واقع، هیچ احساسی از همدردی و غم با صاحب عزا به تو دست ندهد!
در ظاهر، دل بسوزانی و اشک بریزی، اما در باطن سرخوش باشی!
که میتوان از رفتاری اینچنین به "اشکِ تمساح" تعبیر کرد!
۵ آبان ماه ۹۹
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 ارزآوری ۲۵ میلیون دلاری محصولات کشاورزی برای کهگیلویه و بویراحمد
- 2 شرور سابقه دار در باشت دستگیر شد
- 3 خالی کردن حساب با پیامک جعلی ابلاغیه قضایی
- 4 کاهش ۱۵ درصدی ترددهای بیناستانی در جادههای کهگیلویه و بویراحمد
- 5 امحا ماینرهای کشف شده در کهگیلویه و بویراحمد
- 6 رئیس شورای شهر: ترافیک سنگین یاسوج چالش بزرگ پیش روی ماست
- 7 صدور حکم قاطع برای نانوایی متخلف گچسارانی در دام تعزیرات
- 8 خسارت زلزله دهدشت به ۱۰۰۰ واحد مسکونی
-
نشست احزاب اصلاحطلب و اصولگرا با استاندار/ «وحدت» و «همبستگی ملی» فصل مشترک جریانهای سیاسی استان/ گزارش و عکس
-
رئیس فرهنگ و ارشاد گچساران منصوب شد/ ابلاغ
-
مديرعامل شركت نفت گچساران: كتابخانههای شركت نفت گچساران بیش از 6 هزار نفر عضو دارد
-
استاندار کهگیلویه و بویراحمد بر شتاب و روند تکمیل پروژههای عمرانی و خدماتی شهر یاسوج تاکید کرد
-
استاندار: زیرساختهای گردشگری مذهبی توسعه مییابند
-
تذکر رئیسجمهور به منابر، رسانه ملی و نمازهای جمعه: از سخنان تفرقهافکنانه و اختلافبرانگیز بهشدت پرهیز شود
-
«وضعیت حساس کنونی» ؛ جنگ یا صلح؟!
-
«همایونفر» معاون اداره کل مسکن و شهرسازی استان شد/ ابلاغ
-
هتل ورزش یاسوج پس از سالها تکمیل میشود/ آگهی مناقصه
-
لاشه پهپاد هرمس بر دوش یک لر
نظرات ارسالی 1 نظر
سلام و درود بر استاد دکتر مندنی پور عزیز و دوست داشتنی بسیار زیبا بود بهره مفید بردیم زنده باشید و پایدار.
پاسخ