-
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان -
آقای بهرامی! جوان کهگیلویه و بویراحمدی کمفرصت است، نه کمهنر
بویار پارسه -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز
خاطره عکسی که سرمایهای ارزشمند شد

محمد زرین دی ماه ۱۳۸۲ بود. زلزله خون بار بم دل ایرانیان را شکسته بود و «بام شکسته بم». استاد شجریان هم مانند دیگر مردمان سوگوار بود. خصوصا جان باختن شاگرد خوبش زنده یاد «ایرج بسطامی» که از قربانیان زلزله بود. اعلام شد برای کمک به زلزله زدگان بم، کنسرتی برگزار خواهد کرد. با هر سختی بود بلیط به دست آوردم و با هیجان تمام در برنامه شرکت کردم. تقریبا تمام سزکت کنندگان مشتاق گرفتن عکس و امضای استاد بودند که عملا ناممکن بود. تلاش من هم بیهوده بود. اینجا بود که سروش دلفی پیغام آورد که فردا ساعاتی در محل خانه موسیقی حضور خواهد یافت. بلافاصله همان جا با یکی از متصدیان برنامه صحبت کردم و این قول را گرفتم که فردا آنجا باصطلاح راهمان بدهند. باتفاق دوستی به نام اذانی که مدیر موسسه زبان انگلیسی بود هماهنگ کردیم. که ایشان از من مشتاق تر بود. و خوشبختانه عکاس هم می کرد. رفتیم و حوالی بلوار کشاورز نزدیک بیمارستان امام بانتظار نشستیم تا استاد آمدند. از همان ابتدا هجوم برای گرفتن عکس و امضا.. حالا بقیه ماجرا، و ماجرای لبخند زیبای استاد... بعد از چاپ عکس ها، آقای اذانی تماس گرفت سریع بیا موسسه ببینم راز این عکس چیه؟ رفتم و پرسیدم چه رازی؟ گفت ببین زرین عزیز! من مدتهاست هرجا استاد برنامه یا نشست دارند، از ایشان عکاسی می کنم. ولی به جرات می گویم در هیچ عکسی ایشان اینقدر زیبا و از دل نخندیده بودند. چی گفتی که اینطور خندیدند؟ گفتم : خوب، من اول دفترم را جلوی ایشان گرفتم. خواهش کردم امضا کنند. کنار امضا خواستند بنویسند برای دوست عزیز، فلانی! گفتم جناب استاد. زرین هستم. اینجا بود که شما عکس اولی را گرفتید. ولی بعد خود استاد گفتند: خوب.حالا از من با جناب زرین عکس بگیرید. این سخنش دقیقا مدهوشم کرد. و هر دو از دل خندیدیم. حضار کناری هم خندیدند. ولی شما( آقای اذانی) نشنیدید. این شد که من صاحب سرمایه ای چنین ارزشمند شدم.
آری! راز ماندگاری یک چیز بیشتر نیست. بودن در کنار مردم. دقیقا کنار مردم. کنار غم ها و شادی هاشان. نه مقابل مردم. و نه پشت سر شان. دقیقا در کنارشان. اینگونه است که یکی به جسم می میرد و به جان زنده جاوید. دیگری در برابر مردم، هر چند زنده، ولی ماندگار نخواهد شد.

نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
-
شلیک به زندگی در مراسم شادی/ تیراندازی حین یک عروسی کشته و زخمی برجای گذاشت
-
سیمان سفید تنگ سپو؛ پروژهای ۱۸ ساله که در حسرت تحقق ماند
-
شکار غیرمجاز شبانه با سگهای آموزشدیده در کهگیلویه و بویراحمد
-
وزیر میراث فرهنگی/تفویض اختیار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به استاندار
-
مطالبه عجیب موحد از وزیر میراث فرهنگی/ منجی کهگیلویه باشید!
-
مدیران اینستاگرامی؛ خدمت یا نمایش؟
-
ذبح منافع عمومی به جای منافع شخصی/ مدافعین معاون استاندار دنبال چه چیزی هستند؟
نظرات ارسالی 1 نظر
قبول باشه محشورشی باهاش زرین
پاسخ