-
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
تمجید بزرگان فوتبال یاسوج از بزرگمرد تاریخ فوتبال استان
یادداشت مخاطبان -
مردمآزاری با چند عدد قرص
پیام واحد -
اسطوره اخلاق فوتبال را دریبل کرد
سعید بخشوده -
تیمی که نیدرخشه استقلال دهدشته؛ قلندر خاموش شد، حماسه به ابدیت پیوست
بهنام عکاشه -
زاگرس، ستونفقرات ایران را نشکنید
وحید سیدیپور -
آموزش و پرورش وزیر دانا میخواهد نه سرباز رادان!!
علیرضا کفایی -
در سوگ قاضی تنها؛ سیدعیسی حسنی
علی ضامنی پور -
تحلیلی از عملکرد و سیاست های تاجگردون در بستر پلتفرم های مجازی
یعقوب درویشیان
اعتماد سازی با روش های اعتماد سوز

افتونیوز _ بدون تعارف باید گفت دیگر «بیعملی» بخش اصلی کشورداری ما شده است. به جرات میتوان گفت در بحرانیترین دوره تاریخ بعد از انقلاب هستیم اما هیچ تصمیم مهمی گرفته نمیشود. اینکه چرا هرکس به «وضع موجودِ خودش» چسبیده و رها نمیکند، مسئلهای است که میتوان در مقالی دیگر مفصل به آن پرداخت. اما این وضع باعث شده هیچ اتفاقی نیفتد. البته هیچ نسخه نجات بخشی هم از دل گفتوگوهای حکومتی در این وضعیت بیرون نمیآید. تمام نسخهها یک اصلِ اساسی و مضمر دارند: «همه باید تغییر کنند جز من!» این درحالی است که واقعیت وضع موجود میگوید: «همه مقصرند.» طبیعی است که خوانشِ این واقعیت و نسخه پیچی برای آن، در پرتوِ اصلِ مزبور نمیتواند راه به کاری ببرد! اکنون در سایه نسخههای خودبینانه نشستهایم و تقریباً هیچ کاری انجام نمیشود. برای فهم بهتر موقعیت کنونی، بد نیست داستانی مشهور در ماجرای قطعنامه۵۹۸ را فرا روی آوریم. همان داستانی که در آن، وقتی «تصمیم بزرگ» پذیرش قطعنامه گرفته شد، مرحوم هاشمی به امام(ره) میگوید من مسئولیت قطعنامه را برعهده میگیرم و شما نیز مرا محاکمه کنید؛ تا هم کشور نجات یابد و هم به حیثیت انقلابی شما لطمه وارد نشود. اما امام این پیشنهاد را نمیپذیرد و بقیه ماجرا را هم میدانید. غرض حقیر، عرض این دقیقه است که آن زمان نیز میدانستند اتخاذ آن تصمیم بزرگ میتواند به موقعیتهای افراد لطمه وارد کند. اما با علم به این آسیبِ احتمالی، «تصمیم بزرگ» گرفته میشود.
امروز اما همه پذیرفتهایم که تصمیم بزرگ در این کشور گرفته نشود و انگار کانونهای متضادالمنافع، بر نتیجه صفر-صفر متحدالعمل شدهاند. همه متفق شدهاند کاری نشود تا به موقعیت هیچ کس آسیبی نرسد. همه میدانیم که موقعیت کنونی کشور (و به تبع آن آرایش کنونی قدرت)، مطلوب نیست و هر لحظه منابع کشور مهدورِ محذورات کانونها میشود؛ اما خبری از تصمیم بزرگ برای عبور از این وضعیت نیست.
باری؛ بگذریم. در چنین فضایی که جامعه از اراده و عمل قدرت ناامید و یا کم امید شده است، به ناگاه خبر میآید که تصمیم بزرگی در راه است. نگاه جامعه خیره میشود و در دلها کورسویی از امید شکل میگیرد. بعد از کشوقوسهای زیاد، کاشف به عمل میآید همه اخبار تنها در حد یک طرح پیشنهادی بوده است و هنوز تصمیمی پیرامون آن نگرفتهاند. درد بیآلتی و بیعملی، ما را به کارهای عجیب کشانده است. در برهوت عمل و ایده عمل، هر پیشنهاد عملیاتی را با ذوق بیحد، برسرِ دست میکنیم و آن را در کرنا میکنیم. درواقع انگار دچار آشفتگی در رویه شدهایم و شئون را پریشان کردهایم! چند وقتی است که روسای محترم جمهوری و مجلس، در دادن وعده گشایش اقتصادی رقابت تنگاتنگی دارند. روزی نیست که دستکم یکی از آنها از طرحی بزرگ سخن نگوید. راستش وقتی مسابقه دو رئیس قوه را دیدم، با خود گفتم احتمالاً خبری در مقیاس قطعنامه ۵۹۸ مطرح است. اما وقتی در مراحل بعد، اگرهای آقای روحانی و تردیدهای آقای قالیباف را شنیدم فهمیدم که حجم امید بیش از مایه واقعیت بوده است! درواقع، این بار نیز باعجله و با روشهای مرسومِ این روزها، بر انتظارات روانی جامعه افزودند و البته بهسرعت موجبات سرخوردگی و ناامیدی را فراهم آوردند. این درحالی است که ورود روسای قوا باید پس از نهایی شدن طرح باشد، نه در مراحل اولیه و پیشاکارشناسی. و یا بهطور مثال آنچه را که در این مدت به بهانه کرونا برسر خانوادههای دانشآموزان کنکوری آوردند؛ دهها بار خبرهای رفت و برگشتی که هرکدام بازی با روان صدها هزار جوان و خانوادههایشان بود. به عبارتی گاهی اثر برخی از تصمیمات غیرکارشناسی صدها برابر کرونا روان جامعه را خراب میکند. اگر بنا است همه تسلیم پروتکلهای ستاد کرونا باشیم، پس این بازیهای عجیب دیگر چه صیغهای است؟ یا اینکه امروزه بورس در ایران بنا به هر علتی، امیدی را در کویر اقتصاد ایران برای جذب سرمایه ایرانیان فراهم آورده است؛ اما ناگهان میان این تقلای امید، جدال دو وزارتخانه برسر صندوق دارا و خبرهای متناقض و وعده های غیرکارشناسی، میرود که این فرصت را به مهمترین تهدید تبدیل کند!
انگار از «بیعملی» یک پله دیگر سقوط کردهایم و رسیدهایم به مرحله «عمل مخرب». اراده «تصمیم بزرگ»، با این بازیهای کوچک، جمعناپذیر است. بهتر است اگر حرف مهمی نداریم، حرفی هم نزنیم! امیددادنهای بیمورد و وعدههای نسنجیده، تهماندههای امید و خاک بهجا مانده از مخروبه اعتماد را هم بر باد میدهد.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 کشف لاشه "کَل" و ۵ گونه پرنده از منزل شکارچی "پادنا"
- 2 احیای مجموعه ورزشی کارگران یاسوج/+تصاویر
- 3 با افت منابع آبی کهگیلویه و بویراحمد تابستان سختی پیشرو است
- 4 ۲۶ هزار معلول تحت پوشش بهزیستی کهگیلویه بویراحمد
- 5 خانواده ۹ نفره گرفتار در ارتفاعات چاروسا کهگیلویه نجات یافتند
- 6 فرماندار گچساران : ۴۰۰ طرح اشتغالزایی در گچساران اجرا میشود
- 7 ۱۷ میلیارد ریال اعتبار در ورزش زورخانه ای کهگیلویه وبویراحمد هزینه شده است
- 8 ۲۳ درصد از نوآموزان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون مراجعه نکردند
-
سرپرست مدیریت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج منصوب شد
-
مدیر فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج تغییر کرد+ عکس و سوابق
-
انتقاد شجاعپوریان از تشریفات بیجا در مراسمهای عزا/ آیینهایی که تسلیبخش نیست
-
نوستالوژی فوتبال دهدشت در دهه 60
-
دلنوشته رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی استان در سوگ زنده یاد «قلندر سخن سنج»/ زمین سبز دیگر جای خالی تو را حس میکند
-
«قلندری» که سخن میسنجید
-
واگذاری معادن کهگیلویه و بویراحمد با شرط فرآوری
-
قیمت جدید شن و ماسه در کهگیلویه و بویراحمد اعلام شد
-
هزینه ماهانه ۴۰۰میلیارد تومانی تأمین اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد
-
۱۸۷۷ میلیارد تومان از اعتبارات سال گذشته کهگیلویه و بویراحمد هنوز جذب نشده است
نظرات ارسالی 2 نظر
نمیدونیم دم خروس را قبول کنیم یا قسم حضرت عباس را. اقای وکیلی عزیز خیلی ها میدونن درون تو چی میگذره
پاسختو یکی حرف نزن فقط یه روزنامه نگار هستی در همین حد .هر کس میومد پیشت می گفتی من لر نیستمفقط برای فامیلت کار انجام دادی دم از عدالت نزن
پاسخ