-
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان -
آقای بهرامی! جوان کهگیلویه و بویراحمدی کمفرصت است، نه کمهنر
بویار پارسه -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز
اعتماد سازی با روش های اعتماد سوز

افتونیوز _ بدون تعارف باید گفت دیگر «بیعملی» بخش اصلی کشورداری ما شده است. به جرات میتوان گفت در بحرانیترین دوره تاریخ بعد از انقلاب هستیم اما هیچ تصمیم مهمی گرفته نمیشود. اینکه چرا هرکس به «وضع موجودِ خودش» چسبیده و رها نمیکند، مسئلهای است که میتوان در مقالی دیگر مفصل به آن پرداخت. اما این وضع باعث شده هیچ اتفاقی نیفتد. البته هیچ نسخه نجات بخشی هم از دل گفتوگوهای حکومتی در این وضعیت بیرون نمیآید. تمام نسخهها یک اصلِ اساسی و مضمر دارند: «همه باید تغییر کنند جز من!» این درحالی است که واقعیت وضع موجود میگوید: «همه مقصرند.» طبیعی است که خوانشِ این واقعیت و نسخه پیچی برای آن، در پرتوِ اصلِ مزبور نمیتواند راه به کاری ببرد! اکنون در سایه نسخههای خودبینانه نشستهایم و تقریباً هیچ کاری انجام نمیشود. برای فهم بهتر موقعیت کنونی، بد نیست داستانی مشهور در ماجرای قطعنامه۵۹۸ را فرا روی آوریم. همان داستانی که در آن، وقتی «تصمیم بزرگ» پذیرش قطعنامه گرفته شد، مرحوم هاشمی به امام(ره) میگوید من مسئولیت قطعنامه را برعهده میگیرم و شما نیز مرا محاکمه کنید؛ تا هم کشور نجات یابد و هم به حیثیت انقلابی شما لطمه وارد نشود. اما امام این پیشنهاد را نمیپذیرد و بقیه ماجرا را هم میدانید. غرض حقیر، عرض این دقیقه است که آن زمان نیز میدانستند اتخاذ آن تصمیم بزرگ میتواند به موقعیتهای افراد لطمه وارد کند. اما با علم به این آسیبِ احتمالی، «تصمیم بزرگ» گرفته میشود.
امروز اما همه پذیرفتهایم که تصمیم بزرگ در این کشور گرفته نشود و انگار کانونهای متضادالمنافع، بر نتیجه صفر-صفر متحدالعمل شدهاند. همه متفق شدهاند کاری نشود تا به موقعیت هیچ کس آسیبی نرسد. همه میدانیم که موقعیت کنونی کشور (و به تبع آن آرایش کنونی قدرت)، مطلوب نیست و هر لحظه منابع کشور مهدورِ محذورات کانونها میشود؛ اما خبری از تصمیم بزرگ برای عبور از این وضعیت نیست.
باری؛ بگذریم. در چنین فضایی که جامعه از اراده و عمل قدرت ناامید و یا کم امید شده است، به ناگاه خبر میآید که تصمیم بزرگی در راه است. نگاه جامعه خیره میشود و در دلها کورسویی از امید شکل میگیرد. بعد از کشوقوسهای زیاد، کاشف به عمل میآید همه اخبار تنها در حد یک طرح پیشنهادی بوده است و هنوز تصمیمی پیرامون آن نگرفتهاند. درد بیآلتی و بیعملی، ما را به کارهای عجیب کشانده است. در برهوت عمل و ایده عمل، هر پیشنهاد عملیاتی را با ذوق بیحد، برسرِ دست میکنیم و آن را در کرنا میکنیم. درواقع انگار دچار آشفتگی در رویه شدهایم و شئون را پریشان کردهایم! چند وقتی است که روسای محترم جمهوری و مجلس، در دادن وعده گشایش اقتصادی رقابت تنگاتنگی دارند. روزی نیست که دستکم یکی از آنها از طرحی بزرگ سخن نگوید. راستش وقتی مسابقه دو رئیس قوه را دیدم، با خود گفتم احتمالاً خبری در مقیاس قطعنامه ۵۹۸ مطرح است. اما وقتی در مراحل بعد، اگرهای آقای روحانی و تردیدهای آقای قالیباف را شنیدم فهمیدم که حجم امید بیش از مایه واقعیت بوده است! درواقع، این بار نیز باعجله و با روشهای مرسومِ این روزها، بر انتظارات روانی جامعه افزودند و البته بهسرعت موجبات سرخوردگی و ناامیدی را فراهم آوردند. این درحالی است که ورود روسای قوا باید پس از نهایی شدن طرح باشد، نه در مراحل اولیه و پیشاکارشناسی. و یا بهطور مثال آنچه را که در این مدت به بهانه کرونا برسر خانوادههای دانشآموزان کنکوری آوردند؛ دهها بار خبرهای رفت و برگشتی که هرکدام بازی با روان صدها هزار جوان و خانوادههایشان بود. به عبارتی گاهی اثر برخی از تصمیمات غیرکارشناسی صدها برابر کرونا روان جامعه را خراب میکند. اگر بنا است همه تسلیم پروتکلهای ستاد کرونا باشیم، پس این بازیهای عجیب دیگر چه صیغهای است؟ یا اینکه امروزه بورس در ایران بنا به هر علتی، امیدی را در کویر اقتصاد ایران برای جذب سرمایه ایرانیان فراهم آورده است؛ اما ناگهان میان این تقلای امید، جدال دو وزارتخانه برسر صندوق دارا و خبرهای متناقض و وعده های غیرکارشناسی، میرود که این فرصت را به مهمترین تهدید تبدیل کند!
انگار از «بیعملی» یک پله دیگر سقوط کردهایم و رسیدهایم به مرحله «عمل مخرب». اراده «تصمیم بزرگ»، با این بازیهای کوچک، جمعناپذیر است. بهتر است اگر حرف مهمی نداریم، حرفی هم نزنیم! امیددادنهای بیمورد و وعدههای نسنجیده، تهماندههای امید و خاک بهجا مانده از مخروبه اعتماد را هم بر باد میدهد.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
-
شلیک به زندگی در مراسم شادی/ تیراندازی حین یک عروسی کشته و زخمی برجای گذاشت
-
سیمان سفید تنگ سپو؛ پروژهای ۱۸ ساله که در حسرت تحقق ماند
-
شکار غیرمجاز شبانه با سگهای آموزشدیده در کهگیلویه و بویراحمد
-
وزیر میراث فرهنگی/تفویض اختیار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به استاندار
-
مطالبه عجیب موحد از وزیر میراث فرهنگی/ منجی کهگیلویه باشید!
-
مدیران اینستاگرامی؛ خدمت یا نمایش؟
-
ذبح منافع عمومی به جای منافع شخصی/ مدافعین معاون استاندار دنبال چه چیزی هستند؟
نظرات ارسالی 2 نظر
نمیدونیم دم خروس را قبول کنیم یا قسم حضرت عباس را. اقای وکیلی عزیز خیلی ها میدونن درون تو چی میگذره
پاسختو یکی حرف نزن فقط یه روزنامه نگار هستی در همین حد .هر کس میومد پیشت می گفتی من لر نیستمفقط برای فامیلت کار انجام دادی دم از عدالت نزن
پاسخ