عروس هزار داماد؛ آستان بوس قدرت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گچساران پیرامون رد اعتبارنامه بیانیه ای صادر کرد و بدون آنکه نامی از کسی برده شود و یا به حمایت از کسی بپردازد به صراحت علیه رویه و روند غیر قانونی بررسی اعتبارنامه نظر خود را اعلام نمود و توجه داد که اگر قرار بر ردیه زدن بموجب فساد باشد دیگرانی هم هستند که فسادهای کلانتر دارند و عدالت حکم می کند که آنها هم مکافات بینند و نیز بر احترام به رای مردم تاکید نمود. عده ای معلوم الحال و بی جنبه، از سر عناد به روال ۳۰ سال گذشته که تلاش فراوان به دستور این و آن داشته اند تا به تفرقه و تشتت میان اصلاح طلبان بپردازند، آتش گرفته اند و دمل چرکین درون و بیرونشان سر باز کرده و ترشحات عفونی خود را در جامعه منتشر می کنند، سعی باطلی که سی و اندی سال نتیجه ای جز بدنامی برایشان نداشته ولی چه کنند که مامورند و البته معذور نیستند. سالها پیش تحت عنوان "رسانه های صیغه ای" نوشتم: "برخی از رسانه‌ها بدون در نظر گرفتن اصول حرفه ایی و با زیر پا گذاشتن اخلاق و مسئولیت رسانه ایی خود، مداوم در پی ایجاد تنش و تشنج زایی در جامعه هستند و سعی در اختلاف افکنی دارند و مرتب ترقه تفرقه منفجر می‌کنند که اگر نارنجکی واقعی بدست داشتند به گمانم در کشتار بی‌پناهان و آزادگان از داعش هم بد‌تر بودند...رسالت خبرنگاری خود را در حد خبر چینی مذبوحانه پایین آورده است و چون رسانه ایی صیغه ایی که به مدت معلوم هر از چندی به صیغه مدیری، وکیلی، موسسه ایی، شرکتی، نهادی، فردی، جمعی، گروهی و.... در می‌آید و از این رهگذر نان و نوایی دست و پا می‌کند و به فرمان نفقه رسانان خود در کار آشوب و بلوا است و به اصطلاح خبرگزاری است. این رسانه صیغه ایی بی‌درک‌تر از همیشه اوضاع و احوال شهر و استان را تحلیل می‌کند .....و تلاش در ایجاد تشنج و تنش در گفتمان های سیاسی افراد و احزاب و گروه‌ها را دارد. رسانه محلی باید به دنبال تعالی و ترقی دیار خود باشد نه مقاصد ریاکارانه و عوام فریبانه و تجزیه طلبی و تفرقه اندازی را دنبال کند که در این صورت به یک شبکه مافیایی تبدیل خواهد شد. امید است با تفکر و تدبر و از روی خیر خواهی و دلسوزی، برخی که همواره در هر شرایطی به گونه ایی «زمانه پسند» به قدرت آویزان شده‌اند و به عقد و صیغه نا‌هم کیشان در می‌آیند بر سر عقل آمده و در امانت خیانت روا ندارند و از هرزگی رسانه ایی دست بردارند و القای اختلاف و قصد تجزیه و افتراق ننمایند." درسی و عبرتی نگرفتند؛ نمی توانند هم بگیرند چون به عقد این و آنند و به نفقه قدرت محتاج، اما امروز از آن حد صیغه ای هم گذشته اند به هرزگی افتاده و هم آغوش شبانه اصولگرایان می شوند و روز لباس اصلاح طلبی می پوشند، خبرشان نیست که همه می دانند شباهنگام کجا منزل دارند و از چه کسان و چه جایگاه ها خط و دستور برایشان انشاء میشود تا صبح کافر حق شوند و در اجرای اوامر شبانه؛ به اصلاحات حمله ور شوند و به آقای خاتمی و استوانه های اصلاحات بد و بیراه بگویند و تا امروز سی سال است که اینچنین می کنند و متاسفانه بنام تیم رسانه ای آقای تاجگردون شناخته می شوند و یکی از اشکالات بسیار اساسی و مهم که آقای تاجگردون دانسته و یا ندانسته به اینان میدان داده تا به هوچی گری و تهمت زدن و اهانت کردن به همه و هر کس بپردازند و یکی از نقاط انتشار کینه و عداوت همین رسانه های بدون مسئولیت اخلاقی هستند که بیشترین ضربه را به آقای تاجگردون زده اند، با عبارات مبتذل و گاهی فحاشی و بد گفتن به رقیب انتخاباتی آیا می توان ادعای فسادستیزی داشت یا باید اذعان کرد که در عین فساد اخلاقی اند و مسلما با فساد اخلاق، دیگر مفسده ها هم جایز می شود. کار از صیغه گذشته و برای آستان بوسی قدرت؛ عروس هزار داماد شده اند، در نظر اینان فرقی میان ژورنالیسم و هوچی گری نیست، حساسیتی به اخلاق و دین ندارند، چون کیهان قلم می زنند و اهانت می کنند و دروغ می نویسند، درس را از همانها گرفته اند؛ ابراهیم نام و آزر صفتند. وقتی متنی از سر دستور همنشینی های شبانه نگارش می شود و ادب و اخلاق را وا می نهند و حقارت و عقده های درونی خود را برملا می کنند و در اذهان به خبرچین معروفند بهتر است چند صباحی زبان در کام گیرند تا لااقل همه پلیدی هایشان به یکباره برملا نگردد. آقای تاجگردون هم بهتر است در چینش تیم رسانه ای خود تجدید نظر کند که از این طایفه جز نفرت و کینه منتشر نمی شود و همین جاهلان در رد اعتبارنامه و تشدید اعتراضات در فضای رسانه ای نقش بسیار داشته اند. قصه همان قصه‌ی شتر مثنوی است: آن یکی پرسید اشتر را که: «هی از کجا می‌آیی ای اقبال‌پی؟» گفت: «از حمام گرم کوی تو» گفت: «خود پیداست از زانوی تو»!   علی رضاکفایی