-
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان -
آقای بهرامی! جوان کهگیلویه و بویراحمدی کمفرصت است، نه کمهنر
بویار پارسه -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز
«البرز زارعی؛ ققنوس زاگرس»

محمد زرین - در آخرین بهار از قرن چهاردهم شمسی، مردم سرزمین حال چندانی ندارند. به چندین علت. چندانکه همه می دانیم.
اما آنچه بود از اتفاق تلخ، در میانه بازار بود و در جیب من و تو و بر تخت بیمارستان ها. با این احوال، صلابت کوهها و سرسبزی دست ها و جنگل گاه تسکینی بود بر اینهمه درد. تا آنکه
«یک شب آتش در نیستانی فتاد.. سوخت چون عشقی که در جانی فتاد.)..
آتش، سوختن، خاکستر شدن، به دل آتش رفتن، به آب و آتش زدن، همه عباراتی است گویای آنکه در ادب پارسی، آتش را جایگاهی است بالا.
در میانه خبرها و تصاویر دلخراشی که از سوختن زاگرس دست به دست می شد، نام جوانی بر سر زبان ها افتاد که گفتند با شنیدن خبر آتش سوزی جنگل های دیل گچساران، بی حفاظ راهی شد. و مرد کوه بود و کوه گویی معشوق او.
و مگر می شد تن معشوق طعمه آتش شده باشد و عاشق دست روی دست بنشیند.
لاف عشق و گله از یار؟ زهی لاف دروغ عشقبازان چنین، مستحق هجرانند...
لحظه لحظه تصاویر بود که می رسید. گاه در دل شب آه و افغان و مویه های محلی ساده ترین و گیراترین صداگذاری بر فیلم ها بود. همه اینها بود که البرز زارعی را بسمت حادثه پرواز می داد. او با دست خالی رفت و نماند. تا حرف و عملش یکی باشد. بعکس آنانکه منابع و اختیارات در کف بی کفایت شان بود حتی تا پای کوه هم دل آمدن نداشتند.
خوش بُود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد...
چندی پیش از حادثه جایی بر فراز کوه از عمق جان ابیاتی را می خواند که هرچند از شاهنامه نیست، لکن چند دهه است که بعنوان سروده های ملی گرایانه حکیم طوس ورد زبان هاست.
او ایستاده با حرکات دست می خواند که
دریغ است ایران که ویران شود کنام پلنگان و شیران شود چو ایران نباشد، تن من مباد بر این بوم و بر زنده یک تن مباد...
طنز تلخ روزگار اینکه شهادت البرز زارعی درست در همان ساعتی رخ می دهد که در سوی دیگر دنیا یک هم وطن ایران خوار او به طرز تحقیر آمیزی در میان سیل نفرت و خیل خشم ایرانیان جان می دهد.
این تقابل دو نگاه هم چاشنی می شود تا لحظه لحظه عکس و نام نیکوی البرز بعنوان شهید راه وطن، شهید مدافع طبیعت، ققنوس ایران و... در سپهر مجازی ایران و حتی طبیعت دوستان جهان بچرخد و در آن سوی این ماجرا، عکس و نام مردی بچرخد که همه چیزش را خاصه شرف خود را زیر پای نهاد تا بخیال خود دوران بازنشستگی لوکس و آرامی برای خود دست و پا کند.
همی آرزو گاه شهر آمدش یکی تنگ تابوت بهر آمدش
باری. اینهارا گفتم تا بگویم تا جهان هست و در جهان انسان هست، مردم بهترین قاضیان اند.
آنها هستند که در روز واپسین با اشک و آه و پای دل کسی را بدرقه می کنند. یا که با لعن و نفرین.
آری، زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست...
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
-
شلیک به زندگی در مراسم شادی/ تیراندازی حین یک عروسی کشته و زخمی برجای گذاشت
-
سیمان سفید تنگ سپو؛ پروژهای ۱۸ ساله که در حسرت تحقق ماند
-
شکار غیرمجاز شبانه با سگهای آموزشدیده در کهگیلویه و بویراحمد
-
وزیر میراث فرهنگی/تفویض اختیار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به استاندار
-
مطالبه عجیب موحد از وزیر میراث فرهنگی/ منجی کهگیلویه باشید!
-
مدیران اینستاگرامی؛ خدمت یا نمایش؟
-
ذبح منافع عمومی به جای منافع شخصی/ مدافعین معاون استاندار دنبال چه چیزی هستند؟
نظرات ارسالی 1 نظر
درود بر شما. دلنوشته ای آتشین. با شهادت البرز دیگر داستان سیاوش و ابراهیم را هم باور میکنم. مرد را دردی اگر باشد خوش است درد بی دردی علاجش آتش است
پاسخ