-
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان -
آقای بهرامی! جوان کهگیلویه و بویراحمدی کمفرصت است، نه کمهنر
بویار پارسه -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز
پا جای پای شهید؛ دلنوشته مادر برای فرزندش در خط مقدم جبهه مقابله با کرونا

حاج میر احمد تقوی یکی از مومن ترین و معتقد ترین و مردمی ترین روحانی بود چهره تاریخ دیار کهگیلویه بزرگ و استان چهار فصل در دامن خود پرورش داده و انسان فرهیخته با خداشناس و مومن و خداترس و انسان والایی بوده سال های سال از طریق مختلف خسرو و بخصوص با تاسیس حوزه علمیه نشر احکام فرهنگی دینی و مکارم اخلاقی و سیره پیامبری علیه السلام و ائمه اطهار علیه السلام روشنگری هدایت و در نظر با با طبع مردم از احترام و جایگاه خاصی برخوردار بود مردم از نوع گویش مخصوص ایشان بسیار خشنود بودند و استقبال میکردند و رفتار و کردار و اخلاقشان الگو و اسطوره و سمبل برای اکثر مردم دیندار و متدین بود و همه افراد از همنشینی با ایشان لذت می بردند افتخار میکردند و کسب فیض می نمودند پدر شوهر من هم یکی از همین افراد بود با ایشان بسیار دوست و صمیمی بود هفته یکبار به دیدارش میرفت از از برکاتش فیض می برد از برکاتش فیض میبرد از وقتی که پدر شوهرم زمین گیر شد حاج تقوی هر چند وقت یکبار دیدارش میآمد و به او سر میزد یکی از این روزها چه برای آن ها موز آورده بود و بر روی آنها دعا خوند و یکی به پدرشوهر داد به مادرشوهرم من پس از پذیرایی در کنارشان نشستم از من تشکر کرد و گفت خواهد راضی به زحمت نیستم هر وقت پذیرایی می کنی یا میوه یا چای بیاور گفتم چشم گفتم حاج آقا سوالی دارم خدمتت گفت فرمایید گفتم اگر من از دست این حاج آقا و خانوم ناراحت بشوم و داد بزنم گناهش مثل گناه ای ا ست که سر پدر و مادرم خودم بزنم او به من گفت دخترم من مطمئن هستم تو این کار را نمی کنی ولیّ نصیحت به تو می کنم خدا سفری برایت پهن کرده است که تا می توانی از آن استفاده کن واقعاً من آن موقع معنی حرفش در حدی می دانستم که کاری که دارم انجام میدهم ثواب دارد و ثواب آن شب زنده داری ها را هدیه به روح مادرعزیزم میکردم من حالا میفهمم این عالم ربانی چه حرف پر معنایی به من زده سفره ای که می گفت من حالا اثراتش می بینم من فکر نمی کردم که سفره خداوندا ینقدر گستردباشد ۲۰ سال پیش این حرف را به من زد حالا من اثراتش را می بینم که خدمت کردن به پدر و مادر این قدرت اثر دارد که موفقیت های بچه هایم را مدیون همین می دانم شما بچه های عزیزم ان قدر روح بزرگ ولطیفی دارین که به یاد پدربزرگ ومادربزرگ خود هستیدوازدرآمدخود برای انها خیرات میدهید و ای پسرعزیزترازجانم که به احترام وپاس داشتن عموی حماسه سازت وقهرمان وشجاع ودلیرت شهید حسین عادلزاده نامت رابه نام عمویت شهید متبرک ومزین نمودهایم پدرت هرگاه تو راصدامیزندحسین اشک درچشمانش حلقه میزند وبیادبرادربزرگش شهید دفاع مقدس ومایه عزتوابرو وشرفشهیدمی افتدوبه همین خاطر نام قهرمان دفاع مقدس را برتو گزاشت تا نام حسین درمیان خانواده وطایفه همچنان زنده بماندقوت قلب ومیوه ی دل که توبرای ما امید وزندگی هستی وشب چراغی پر نور واخلاق فوق العاده ات زبان زد خاص وعام است وبه همین خاطر بیشتر اقوام، صفات وروحیاتت را بیشتر شبیه عموی بزرگوارت میدانند پسر عزیزوخوش چهره وزیبایم دلم برایت تنگ شده است دوست دارم درکنارت بنشینم و بویت را استشمام کنم مدت هاست که به دلیله فداکاری واخلاق بی نظیر ومردم دارت بیماران رابه خانواده ات ترجیح دادی وقتت را بیشتر صرف کمک به بیماران کرونایی کردهای جایت درخانه کنار ما خیلی خالی است ونفس گرم ومحبت امیزت را لمس نمیکنم زیرا که به نوعی خدمت به بیماران وعبادت خدا رابه جا میاوری واعمال خیر وخدا پسندانه مینمای امیدوارم که تلاش وایثارگریهای شما مورد رضایت مقبول درگاه الهی قرار گیرد خداراشکر کرده که چنین نعمت های ارزشمندی وفرزندان شایسته ی وعاقبت به خیری به ما هدیه نموده ای فرزندانم باچشمانی اشک بار دراین هوای بهاری وبارانی از اشک شوقی که جگرگوشههایم را خدمت گذار ودرخدمت مردم نیازمندی ببینم دست به سوی آسمان برده وازدرگاه الهی سلامتیه همه بیماران دنیا وموفقیت هرچه بیشترشماوهمه همکارانتان راخواهانم...انشالله
پری عادلزاده
عکس آرشیو بنیاد شهید استان
پهلوان شهید حسین عادلزاده پس از اخذ دیپلم در سن ۱۸سالگی به جبهه پیوست و در سن ۲۰ سالگی درتاریخ ۶۲/۲/۱۰ به شهادت رسید.
مختصری از زندگی شهید عادلزاده
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
-
شلیک به زندگی در مراسم شادی/ تیراندازی حین یک عروسی کشته و زخمی برجای گذاشت
-
سیمان سفید تنگ سپو؛ پروژهای ۱۸ ساله که در حسرت تحقق ماند
-
شکار غیرمجاز شبانه با سگهای آموزشدیده در کهگیلویه و بویراحمد
-
وزیر میراث فرهنگی/تفویض اختیار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به استاندار
-
مطالبه عجیب موحد از وزیر میراث فرهنگی/ منجی کهگیلویه باشید!
-
مدیران اینستاگرامی؛ خدمت یا نمایش؟
-
ذبح منافع عمومی به جای منافع شخصی/ مدافعین معاون استاندار دنبال چه چیزی هستند؟
نظرات ارسالی 1 نظر
درود بر پرچمدار عشق و آزادی،پهلوان شهید
پاسخ