-
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان -
آقای بهرامی! جوان کهگیلویه و بویراحمدی کمفرصت است، نه کمهنر
بویار پارسه -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز
گورهای نجومی!

میگویند «به ما بگویید بدانیم که اگر کاری نمیکنید لااقل خواب آراممان را به هم نزنید؛ لااقل همین گورها را از ما نگیرید؛ آقایان دولت و استاندار و شورای شهر و اصلا آقای شهردار، ما وضعمان خیلی خوب است؛ دست از سر ما بردارید؛ اصلا شما میدانید قیمت گور چهقدر گران است؛ از املاک نجومی هم گران تر !»
آدم ها اما کاری به این کارها ندارند؛ یکی یکی بالای گور میایستند؛ با دستهایشان برای آنها که نیستند خط و نشان میکشند، توصیههایی میکنند، دستورهایی میدهند و بعد هم بیآنکه فاتحهای بخوانند، میروند؛ فاتحه نیاز نیست؛ او که در گور خوابیده هنوز نمرده است.
تلویزیون ایران، شبکه سهاش، برنامهای دارد به نام «متن و حاشیه»؛ دو کلمهای که در ظاهر، کنار هم قرار گرفتهاند فلشهای پشت این دو، مسیرشان را از هم تفکیک میکند؛ در برنامه شب یکشنبه، ساعت ۲۲:۱۵ «حاشیه»، آقای کواکبیان بود که حالا نماینده مجلس است و «متن»؛ شریعتمداری کیهان.
به حاشیههای سیاسی کاری نداریم که روزنامههای کشور آنقدر روی خبرهایش مانور میدهند که همهشان یکشکل شدهاند؛ میرویم سر بحث «گورخوابهای» عزیز خودمان؛ شاید تاریخ کارتنخوابی ایران را بتوان به دو دوره تقسیم کرد؛ دوران پیش از گزارش روزنامه شهروند از گورستان نصیرآباد و دوران بعد از گزارش؛ گورخوابها، خودشان هم نمیدانند چهقدر عزیز شدهاند و متولی پیدا کردهاند و تا چه حد در موردشان اظهار نظر میشود!
داشتیم میگفتیم که تلویزیون ایران برنامهای به نام حاشیه و متن دارد و ما نمیخواهیم قاطی مسائل سیاسی مثل «بودجههای کلانی که روزنامه کیهان میگیرد و نداشتن پایگاهش اگر برود حزب بزند» و اینها اشارهای کنیم و نمیخواهیم بگوییم باز هم این «فتنهگران بودند که رفتند برای ترامپ نامه نوشتند گفتند بیشترش کنند این تحریمها را»؛ این مسائل به ما ربطی ندارد.
آقای شریعتمداری میگوید «دولت خوب نیست وقتی این گورخوابها هستند» و کواکبیان میخندد و با همان لحن همیشگی و تُن بلند صدا میگوید که «ای آقا همین رسانههای ما که شما میگویید فتنهگرند که کشف کردند گورخوابها را»
گورخوابهای عزیز، شاید ندانند که چه کسانی آنها را کشف کردهاند؛ اما از خودشان که بپرسید، از هر کسی بهتر میدانند که از کی خودشان را توی گورهای خواب کشف کردهاند.
آنها رو میکنند به سوی «مدیرکل بیمهگری و درآمد سازمان بیمه سلامت ایران» و وقتی دارد میگوید «مشکلی برای پوشش بیمهای گورخوابها و کارتنخوابها وجود ندارد»، میگویند که شما در بیمه کارمندان دولت خودتان ماندهاید!
مدیر اما از گفتن این خبر آنقدر شگفتزده هست که بیآنکه بشنود گورخوابهای ما چه میگویند، ادامه میدهد که «هر کدام از این افراد که دارای شماره ملی هستند میتوانند با مراجعه به وب سایت سازمان بیمه سلامت ایران و یا دفاتر پیشخوان دولت، نسبت به ثبت نام اقدام کنند.»؛ شناسنامه، کارت ملی، دولت، وبسایت، ثبتنام؛ همه واژههای ناآشنا و رسیدن به آنها شاید سختترین کار دنیا باشد برای معتادی که توی گور خوابیده.
گفتیم «معتاد»؛ تا حالا تعدادی از مسئولان به معتاد بودنشان اشاره کرده بودند و اینکه آدم معتاد هرکاری میکند؛ اصلا میرود توی گور هم میخوابد؛ «حسین هاشمی»؛ استاندار تهران، «گورخوابهای نصیرآباد» را بیخانمان ندانست و گفت که «این افراد معتادان متجاهر بودند و مساله گورستان نصیرآباد، بیش از اندازه بزرگ نشان داده شده است.»
حالا به نظر میرسد نباید از لفظ معتاد استفاده کرد؛ سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر می گوید که «گورخوابهای نصیرآباد معتاد نیستند که» و حرف آقای استاندار را تکرار میکند که «رسانهها گورخوابی را بزرگ کردند!»
از گورخوابها که بپرسید شاید به شما بگویند« رسانهها ما را بزرگ نکردند؛ ما خودمان بزرگ بودیم.» آنها که این چند روز زیاد دوربین دیدهاند و قیافههای مسئولان را هم از نزدیک تماشا کردهاند، لحنی دیگر به خود میگیرند و ادامه میدهند که «مقامهای مسئول به یکدیگر خرده میگیرند؛ برخی اعضای شورای شهر تهران مثل فاطمه دانشور، از کمکاری دولت گلایه کردند؛ دولت از کمکاری مقامات شهری و شهردار از کوتاهی و غفلت دولت.»
اظهار نظرها همینطور ادامه پیدا میکند و عدهای میگویند «وقتی فضای کمپها و شلترها و اینها اینقدر بد است خُب معلوم است که گور را ترجیح میدهند!»
این روزها واژه «گور» آنقدر تکرار شده که دیگر آن هراس همیشگی و سیاهی و ترس را ندارد؛ و شاید در میان این همه کش و قوس و بحث و جدل بر سر این موضوع که چهکسی کارتنخوابها را توی گور انداخت، آنقدر حاشیه جذاب به وجود آمده که متن گم شده؛ متنی که زندگی و عمر آدمهایی است که توی گور تمام شده و تمام میشود؛ اینروزها حاشیه بر متن غلبه دارد و باز هم به حاشیه که بعضی وقتها بعضی چیزها را کشف میکند؛ متن که نباشد، حاشیه عزیز میشود.
گور واژهای آشنا است؛ ناجی گورخواب شاید خود او باشد و اصلا شاید به قول شاعر « نجاتدهنده در گور خفته باشد.»
-منبع: همدلی
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
-
شلیک به زندگی در مراسم شادی/ تیراندازی حین یک عروسی کشته و زخمی برجای گذاشت
-
سیمان سفید تنگ سپو؛ پروژهای ۱۸ ساله که در حسرت تحقق ماند
-
شکار غیرمجاز شبانه با سگهای آموزشدیده در کهگیلویه و بویراحمد
-
وزیر میراث فرهنگی/تفویض اختیار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به استاندار
-
مطالبه عجیب موحد از وزیر میراث فرهنگی/ منجی کهگیلویه باشید!
-
مدیران اینستاگرامی؛ خدمت یا نمایش؟
-
ذبح منافع عمومی به جای منافع شخصی/ مدافعین معاون استاندار دنبال چه چیزی هستند؟
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!