-
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
تمجید بزرگان فوتبال یاسوج از بزرگمرد تاریخ فوتبال استان
یادداشت مخاطبان -
مردمآزاری با چند عدد قرص
پیام واحد -
اسطوره اخلاق فوتبال را دریبل کرد
سعید بخشوده -
تیمی که نیدرخشه استقلال دهدشته؛ قلندر خاموش شد، حماسه به ابدیت پیوست
بهنام عکاشه -
زاگرس، ستونفقرات ایران را نشکنید
وحید سیدیپور -
آموزش و پرورش وزیر دانا میخواهد نه سرباز رادان!!
علیرضا کفایی -
در سوگ قاضی تنها؛ سیدعیسی حسنی
علی ضامنی پور -
تحلیلی از عملکرد و سیاست های تاجگردون در بستر پلتفرم های مجازی
یعقوب درویشیان
انتقاد یا انتقام؟

شاید برای شما پیش آمده باشد که شاهد درگیریهای کِشدار و کینهتوزیهای عمیق و ریشهدار باشید. گرههایی که میتوان به راحتی با دست باز کرد، اما از سرِ کجفهمی و بیتدبیری، دندان هم چارهساز نبوده و نیست؛ تا جاییکه عقلای قوم نیز در گشودن قفلِ آنها انگشت به دهان میمانند. در این میان آنچه که به جا میماند ضایعات سنگین، هزینه کمرشکن و پشیمانی برای همیشه است.
شنیده، دیده و لمس کردهایم، گاه به بهانه نقدِ یک فرهنگ، یک هویّت، یک ارزش، یک اعتقاد، یک شخصیّت، یک واقعه تاریخی و یک حقیقتِ عریان تیغ تیز انتقاد – اگر نگوییم انتقام - از نیام بر کشیدهاند، به گونهای که نه با ترازوی«خوّاص» که حتی با معیار«عوام» نیز زشت و ناپسند ارزیابی شده و عنوان «کینهکشی» به خود گرفته و حاصلی که برجای میگذارد چیزی جز فاجعه نیست.
داوری منصفانه در این مورد نیازمند جوابگویی به این پرسش کلیدی است که:« نقد چیست ونقّاد کیست؟»نقد یعنی ارزیابی، بررسی، شناسایی کردن، زیر و رو کردن و نادیدنی را در معرضِ دید قرار دادن. نقد، یافتن و نشان دادن است تا اگر کسی خواست راهش را بیابد و اگر نخواست عذر و بهانهای نداشته باشد. مرز بین نقد و سرزنش از همین جا آغاز میشود. اما نقد از خواستن و طلب کردن، شناخت و ارزیابی(سنجش)مایه میگیرد.
صاحبنظران را عقیده بر این است که مرز نقد و انتقاد کورکورانه، عقدهگشایی و انتقام را باید مشخّص کرد تا از فرو رفتن در چالههای سرزنش و ورّاجی و پر گویی، تعّصب بیجهت، خود بزرگبینی و کورچشمی و در تاریکی بافتن و در سیاهی نشانه گرفتن بر کنار ماند. نقد در انگیزه، روش و نیز در هدف با انتقادِ کور و انتقام، متفاوت است. چه، انگیزه نقد انتخاب کردن است. هدفش یافتن و نشان دادن و زمینه را فراهم کردن و روش آن داشتنِ معیار و محک زدن و میزانهای ثابت و شناخته شده را در قالب فضیلتِ اخلاق به کار گرفتن است.
ضرورتِ نقد: ضرورت انتخاب، لزوم وجودی نقد را میطلبد. آنان که مشتاق بازبینی و بازخوانی دوباره از دلِ عادتها، تلقینها و تقلیدها هستند و کسانی که در خود احساس تحوّل و دگرگونی و به قول فرنگیها رِنسانس(Renaissence)میکنند و درد زایش دوباره (نوزایی) به آنها دست میدهد، قادر نخواهند بود بدون محک تجربه(نقد)و بدون ارزیابی و سنجش گام بردارند. باید آمادگی لازم را برای نقد کردن و صد البّته نقد شدن در ظرفیّت بالایی داشته باشند. ناگفته نماند، نقد همیشه مترصدِ نشان دادن کاستیها، کژیها، عیبها و ناتواناییها نیست. بلکه ذّرهبین نقد به تواناییها، استعدادها و خلاقیّتها نیز میتابد و آنها را جَلا داده و به افکار عمومی میشناساند. در آموزههای دینی نیز از نشان دادن عیبها به «هدیه»تعبیر شده. «رَحِماللهُ من اَهدَی الی عُیوبی؛ درود پروردگار بر آن کس که عیبهایم را به من هدیه داد.»
معیار نقد: انسان ذاتا خوبی را خواهان و از بدی گریزان است. جلب منفعت و دفعِ ضرر ما را به پیش میراند و نیروی محرّکه زندگی است. آنجا که این موجود دوپا، به درجه خودآگاهی و شعور دست مییازد، فکر و هوش به مدد او میآیند. عقل با دو مکانیزم نظارتی کارش را آغاز میکند:یکی بر روی راههایی که فکر و هوش را نشان میدهد و دیگری بر روی خوبیها و بدیهایی که دائم ما را به خود میخوانند و در ذهن ما به مقابله بر میخیزند، که خوبی چیست و بدی چیست؟زشت چیست و زیبا کیست؟نقد و ارزیابی از نظارت عقل سرچشمه میگیرد. پس از آن نوبت جمعآوری تجارب و نتیجهگیری از آنها و به دست آوردن شناخت و ارزیابی هدفها(زشتیها و زیبائیها)میرسد، که چرخه زندگی انسان را به حرکت در میآورد و عقل سلیم عهدهدار انجام این مهمّ است و چونان موتوری با چراغهای پر نور مسیر را روشن کرده و پیش میرود. به این نعمت خدادادی ایمان بیاوریم و محور و مدارِ انتخاب و معیار زندگی قرارش دهیم. چه، این معیارهای ثابت چونان نور وسیله اندازهگیری سنجش و نقد در دنیای نسبیّتها هستند .
روش نقد: آنگاه که با معیارهایی چون عقیده و باور و نیز آموزههای ایدئولوژیکِ دستپخت بشر و همچنین پیمانه تاریخ و جغرافیا و فرهنگ (زبان، نژاد، قوم، قبیله، عادات، آداب، هنر)همراه با چاشنی تعّصبِ یک شخص، یک دیدگاه، یک حرکت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، یک ارزش و... را در ترازویِ نقد قرار میدهیم؛ نشان از این واقعیّت تلخ دارد که با فرهنگ نقد و نقّادی بیگانهایم و با آن فاصله زیادی داریم و از آنجا که از معیار سنجش ثابت و پایدار بهره نگرفتهایم، هم نوشته و هم نقدمان گونهای از وابستگیهای قومی، قبیلهای، جغرافیایی، تاریخی، نژادی، عقیدتی و... متاثر است. و رگههای عصبیّت جهتدار در بینش، منش و روشمان به درجات گوناگون خود را نشان میدهد. بدیهی است در چنین وضعیّتی تا زمانی که به میزانی از تعامل، تحمّل و تامُل در عین آگاهی در رابطه خود با دیگران دست نیازیدهایم، سخن از نقد و نقّادی سرابی بیش نیست. راستیآزمایی این مهمّ در مرحله عمل خود را نشان میدهد. و صِرف شعار حاصلی جز ریا، تظاهر و دو رنگی به بار نخواهد آورد. مسیری که ایستگاه آخرش عوامفریبی است و اثر وجودی رفتارهایی اینچنین بیشتر به تخریب و تحقیر میماند تا نقد. در چنین حالتی نیاز جدّی به خانهتکانی درون احساس میشود و تا زمانی که خود را از زیر بار خاکروبههای ذهنی زندگی آزاد نسازیم و قیدوبندهای دست و پاگیری را که عقل سلیم با آنها کمترین سنخیّتی ندارد، از دست و پا باز نکنیم، انتظار طهارت روح، رها شدن از قید وبندها، روییدن و رسیدن به ایستگاه رستگاری آرزویی است، عبث و دست نیافتنی! از رعایتِ اصول و ضرورت وجودی معیار و روش نقد سخن راندیم. اینها همه دستگیره است. عاملِ بنیادی در هدایت، ساخت و رهبری این کشتی نجات، همانا کشتیبانی است، که از او به نقّاد یاد میکنیم. همو که جوهره شخصیّتش شناخت و آگاهی است و پیششرطِ لازم برای طی طریق در این مسیر خطیر و پر خطر. کسی که عقلانیّت را فرا روی خود قرار داده و با احساسات و هیجانات کاذب بیگانه است و آگاهی و شناخت نسبت به خطرات پیشرو پیشه ساخته، رعایت اصول اخلاقی را پذیرفته و از دایره آن خارج نمیشود. به جای نقدِ مشفقانه و منصفانه اسبِ چموش تخریب و تحقیر را چهار نعله در مزرعه آرام زندگی دیگران به تاختوتاز وانداشته، آرامشِ زندگی فردی و جمعی جامعه را بر هم نزده و مشکل نمیآفریند. از خود بزرگبینی پرهیز، نه از سرِ خوشبینی و یا بدبینی، که با واقعبینی به دنیای پیرامونی نگاه میکند. به راحتی در معرضِ نقدِ دیگران قرار گرفته و به گونهای قلم میزند که حریم حرمت اشخاص رعایت شده و خدشهای بر حیثیّت هیچ تنابندهای وارد نیاید. حرمت قلم را نگه داشته، جانب انصاف و مروّت را پاس میدارد و از قاعده شناخته شده نقد و نقّادی به جدّ پیروی کرده، حقّ و تکلیف را لازم و ملزوم شمرده و هرگز خود را صاحب انحصاری حقّ قلمداد نکرده و دیگران را مکّلف به پیروی از منشِ، روش و بینش خویش نمیپندارد. به بهانه نقد، آزادی، آسایش و آرامش دیگران را هدف نمیگیرد و ضمن دفاع مسئولانه از آزادی اندیشه، قلم، بیان و آزادی پس از بیان، پاسداشت حقوق فردی و اجتماعی مردم را سرلوحه زندگی قرار داده و خود را مقیّد به رعایتِ حریم حرمتِ آزادی و حقوقِ قانونی شهروندان میداند!پرسش کلیدی آن است. با این معیارها آنچه این روزها تحت عنوان«نقد و نظر» در رسانه ملی، پارهای از مطبوعات همیشه حقّ به جانب و نیز تریبونهای رسمی و نیمه رسمی شاهد آنیم، در کدام قالب قرار میگیرد؟ نقد وانتقاد و یا عقدهگشایی و انتقام؟ جایگاه اخلاق در این معادله چند مجهولی کجاست؟ چگونه است، جماعتی همه چیز را برای خود میخواهند، و حاضر به، بهرسمیّت شناختن حقوق حقّه شهروندان نبوده و نیستند و جز متر و معیارِ ساخته و پرداخته ذهن خود، معیار دیگری را نمیپسندند، خود را عقل کلّ و بنمایه انقلاب پنداشته و در حالی که نقدِ همه چیز و همه کس را برای خود و اعوان و انصار حق میدانند، تاب تحمّلِ ذّرهای نقد و نظر اصولی و منصفانه ازجانبِ صاحبنظران و شهروندان عادی را نیاورده، و با نسیم انتقادی برآشفته میشوند؟آیا به این باورِ ارزشمند و بر آمده از تجربه تلخ تاریخ پیشینیان معتقدیم که قومی که گشت فاقد اخلاق، مردنی است.»
-سرمقاله همدلی
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 کشف لاشه "کَل" و ۵ گونه پرنده از منزل شکارچی "پادنا"
- 2 احیای مجموعه ورزشی کارگران یاسوج/+تصاویر
- 3 با افت منابع آبی کهگیلویه و بویراحمد تابستان سختی پیشرو است
- 4 ۲۶ هزار معلول تحت پوشش بهزیستی کهگیلویه بویراحمد
- 5 خانواده ۹ نفره گرفتار در ارتفاعات چاروسا کهگیلویه نجات یافتند
- 6 فرماندار گچساران : ۴۰۰ طرح اشتغالزایی در گچساران اجرا میشود
- 7 ۱۷ میلیارد ریال اعتبار در ورزش زورخانه ای کهگیلویه وبویراحمد هزینه شده است
- 8 ۲۳ درصد از نوآموزان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون مراجعه نکردند
-
سرپرست مدیریت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج منصوب شد
-
مدیر فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج تغییر کرد+ عکس و سوابق
-
انتقاد شجاعپوریان از تشریفات بیجا در مراسمهای عزا/ آیینهایی که تسلیبخش نیست
-
نوستالوژی فوتبال دهدشت در دهه 60
-
دلنوشته رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی استان در سوگ زنده یاد «قلندر سخن سنج»/ زمین سبز دیگر جای خالی تو را حس میکند
-
«قلندری» که سخن میسنجید
-
واگذاری معادن کهگیلویه و بویراحمد با شرط فرآوری
-
قیمت جدید شن و ماسه در کهگیلویه و بویراحمد اعلام شد
-
هزینه ماهانه ۴۰۰میلیارد تومانی تأمین اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد
-
۱۸۷۷ میلیارد تومان از اعتبارات سال گذشته کهگیلویه و بویراحمد هنوز جذب نشده است
نظرات ارسالی 1 نظر
اقای مندنی پور شما فقط خوب ژست روشنفکری میگیرید خودتان برای یک موضوع تغییر نام چرا اصول نقد را رعایت نکردید و چون اربابان قدیم از بالا برای دیگران حکم صادر می کردید .حضرتعالی یک فرد متعصب و متعلق به عصر ملوک الطوایفی هستید پس حرف قشنگ خواهشا نزنید
پاسخ