چهار سال گذشته دوران استفاده آدمهای مختلف با گرایش های متفاوت از وضعیت موجود بوده است و همچنان این پروسه به روند محتوم خویش ادامه می دهد. آدم این قابلیت را دارد همچون آفتاب پرست رنگ های متنوع بخود بگیرد و در منظر عمومی همان گونه ای شود که انتظار دارند و متاسفانه در کشور و به طبع آن در استان افراد بیشماری همچون آفتاب پرست رنگ اصلاح طلبی گرفته و بیشترین استفاده را نیز نصیب خود واطرافیان خود کرده اند و هزینه اش را از کیسه اصلاح طلبی پرداخت نمودند و امروزه مردم میزان قضاوت شان عملکرد همین افراد است و آنرا بنام اصلاح طلبی قلمداد می کنند و کمترین اعتماد را نسبت به اردوگاه اصلاح طلبان از خود نشان می دهند. از دیگر سو عملکرد بسیار مبتدیانه افراد سر شناس اصلاح طلبی در استان میزان اقبال عمومی را به اصلاح طلبی کاهش بیشتری داده و کمتر کسی نگاه مثبت به این دیدگاه در زمان کنونی دارد و به طبع آن به افرادی که خود را اصلاح طلب می دانند نیز دیگر اعتماد نخواهند کرد. از سوی دیگر در دور کنونی انتخابات افراد بیشماری که مارک اصلاح طلبی دارند ثبت نام کرده و زمینه تشتت آرای مردم را فراهم نموده اند و این می تواند عرصه را برای اصلاح طلبی سخت و دشوار نماید و مردم را در تصمیم گیری دچار سردرگمی سازد. بزرگان اصلاحات اگر به دنبال بازگشت آبروی خود و اعتبار مخدوش گشته سران این تفکر هستند باید قبل از هر گونه حرکت ویا تصمیم سازی تکلیف عامه مردم را مشخص کرده و اعلام کنند که در این دوره به دنبال کدامین کاندید قصد عرض اندام دارند و مابقی اصلاح طلب های واقعی باید از چه کسی حمایت نمایند. هنوز که بقول قدیمی ها نه به دار است و نه به بار، عده ای از بزرگان دنباله روی یکی از کاندید های به اصطلاح اصلاح طلب وعده دیگری از کاندید دیگر حمایت می کنند و همین زمینه سردرگمی عامه را بیشتر مهیا کرده و دل زدگی از تفکر اصلاح طلبی را همچون گذشته مهیا کرده است. اصلاح طلبان باید تکلیف خود و مردم را مشخص کنند و گرنه فردا روزی بسیار دیر خواهد شد.