-
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان -
آقای بهرامی! جوان کهگیلویه و بویراحمدی کمفرصت است، نه کمهنر
بویار پارسه -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز
مرثیهای بر انحصارگراییِ یک مردِ تنها

پیش از مقدمه؛ نویسنده این سطور پیش از این در یادداشتی، انتقاداتی جدی را در خصوص عملکردِ «ستار هدایتخواه» و سرانِ جریانِ اصولگرایی مطرح کرد؛ انتقاداتی که بسیاری را بر آن داشت که با پیش کشیدنِ نسبتِ من با ستار هدایتخواه، مرا در مقابله با پدر تصویر کنند، حالآنکه بارها گفتهام انتقاداتِ من در آن نوشته به جریانی بود که توان بازتولیدِ خودش را نداشت و گویا هنوز ندارد. حال همان نویسنده با طرحِ انتقاداتی دیگر به عملکردِ چهره دیگری از این جریان، نکاتی را یادآور میشود؛ چه اینکه طرحِ انتقاد را برای عملکردِ این جریان ضرورتی انکارناپذیر میداند و من بر آنم که آنچه گمان میکنم بهحق نزدیک است را بیان کنم.
همه میدانیم چند ماهی است درخواستها و تلاشها برای یکی شدنِ جبهه اصولگرایی شروعشده است، جلسات مختلف با حضور افراد، چهرهها و فعالین سیاسی اصولگرایی در مقاطع مختلف برگزار شد تا جریان بتواند به خروجیِ مشخصی که تعیینکننده نتیجهای مناسب باشد برسد. بازهم همه میدانیم تلاشها و جلسات بینتیجه ماند (چراییاش بماند برای وقتی دیگر، هرچند پیشازاین در یادداشتی مستقل برخی ابعادش را طرح کردهام!). در همین شرایط افرادی چون دکتر عسکری، دکتر دهراب پور، دکتر خلقی پور و آقای امامی برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی کردند، اما تلاشها برای رسیدن به خروجیِ واحد همچنان ادامه داشت. بینتیجه ماندنِ جلسات تا ایام ثبتنام کشیده شد، اضطرار و اصرار برای رسیدن به خروجیِ واحد، پای دو نفر از چهرههای فعال جریان را به تهران باز کرد، هدایتخواه و روشنفکر. سازوکارِ پیشنهادی برای رسیدن به خروجیِ مشترک در تهران هم تکرار شد. در جلساتِ مشترک هدایتخواه و روشنفکر با چهرههای اصولگرای پایتخت پیشنهاد شد هر شش نفر میثاق نامه را امضا کنند، سپس هرکدام صد نفر را معرفی کرده تا در جلسهای با حضور نمایندگانِ داوطلبان رأیگیری صورت گیرد و سپس هرکدام از شش نفر که منتخبِ جمعِ ششصدنفره بود، بهعنوان کاندیدای جریان ثبتنام کند. روشنفکر سازوکار را نپذیرفت و حاضر به امضای میثاق نامه نشد، هدایتخواه برای رسیدن به خروجیِ واحد، همانجا اعلام کرد بهکلی از انتخابات کنار میکشد تا روشنفکر و چهار نفرِ دیگر با امضای میثاق نامه و معرفی نمایندگانِ خود به رأی گذاشته شوند و منتخب جلسه، کاندیدای نهایی شود؛ یعنی روشنفکر، عسکری، دهراب پور، امامی و خلقی پور در شورای معرفیشده توسطِ خودشان به رأی گذاشته شوند! متأسفانه در این مرحله نیز روشنفکر از پیشنهادِ هدایتخواه استقبال نکرد و نکته اساسی اینکه ایشان از حضور در جلسه نهاییِ تصمیمگیری نیز سرباز زد و بدون حضور در جلسه تهران را ترک کرد!
انسداد، انسداد و بازهم انسداد من پیش از این یکی از عواملِ مهم انسدادِ اصولگرایی در بویراحمد را عملکردِ سرانِ این جریان بیان کردم، حال میخواهم به عواملی دیگر در این مهم بپردازم. از کلیتِ بررسی عبور میکنم و مشخصاً به عملکردِ دکتر روشنفکر در این فضا میپردازم. روشنفکر کسی است که با تکیهبر آرای خود در دور قبل، به پیروزیِ خود در این دور ایمانی وافر دارد! او حاضر نیست به خردِ جمعی و تلاشهای جریانی که در پیِ رسیدن به وحدت است توجه کند؛ به همین دلیل حتی زمانی که هدایتخواه به نفعِ او و برای حضورش در سازوکارِ فعالیت جریانی کنار میکشد، بازهم حاضر به همراهی نمیشود! چرا؟ چون گمانش این است که خروجیِ مجمعی که نمایندگان داوطلبانِ کاندیداتوری عضوش هستند او نخواهد بود؛ اما سؤال اساسی این است که چرا روشنفکر یقین دارد، انتخابِ مجمع او نیست؟ شاید بتوان علتِ اصلی را عدم اجماع نخبگان بر او دانست، درواقع او که خود را پیروز انتخابات میداند، حتی در انتخابِ خود توسط سوی مجمع اصولگرایی تردید دارد، نکته هم در نداشتنِ وحدتِ رویه در عملکرد سیاسی است. روشنفکر در سالهای گذشته و بالأخص در چهار سال اخیر هیچگاه با این جریان، نخبگان و چهرههای سیاسی فعال سرِ سازگاری نداشته و با تکروی خاصی تنها به خود و اطرافیانش چشم امید دوخته بود؛ اما او فراموش کرد، ساختن یک هویت سیاسی و شکلگیری فعالیتی اصولی نیازمند برقراری ارتباط با تمام لایههای اجتماعی اعم از مردم، نخبگان و فعالین سیاسی است. اینگونه است که در اوج اضطرار برای وحدت، همچنان بر تکروی و موضع لجوجانه خود پای فشرده و میفشرد. باوجود عملکردِ لجوجانه روشنفکر، هدایتخواه بازهم برای قربانی شدن بهپای مصالح جمع پیشقدم میشود، قربانی شدن برای وحدتِ جریانی؛ روشنفکر اما تنها خود را میدید و میبیند! اما سؤال اساسی این است که واقعاً در چنین شرایطی میتوان به پیروزی روشنفکر امیدوار بود؟ بدون شک در فضای شکلگرفته، تنها بازنده میدان، روشنفکر است! معتقدم حتی جریان اصولگرایی بازنده میدان نیست، چون همگان شاهد بودهاند که در تمام ماههای گذشته به انحا و اشکال مختلف تلاش برای رسیدن به وحدت از سوی فعالین سیاسی این جریان دیدهشده است. (البته بر این تلاشها و فعالیتها انتقاداتی نیز وارد است، چه اینکه پیشازاین آنها را مطرح کردهام، اما درمجموع خودِ این تلاشها در وضع موجود نیز قابلاحترام و قابلتأمل است!) اما روشنفکر باید بداند، عملکرد او در تکروی و بیتوجهی به خرد جمعی در تاریخ باقی خواهد ماند و همگان بعدها شهادت خواهند داد، یک نفر و تنها یک نفر به بزرگترین مانعِ وحدت در جریانی بدل شد که تا آخرین لحظه در پی رسیدن به وحدت بود؛ جریانی که لیدر اصلیاش نیز حاضر به قربانی شدن بود. اما باید از جناب روشنفکر پرسید، ایشان که امروز از همراهی با یک مجمع کوچک سرباز میزنند چگونه خود را نمایندهای شایسته برای تودههای مردم و نماینده افکارِ عمومی اینان میدانند؟ چگونه میتوان بیتوجه به عمومِ مردم و جامعه نماینده ایشان در مجلس شورا بود؟ آیا ابتداییترین گام برای وکیل مردم بودن، توجه به آرای عمومی و خواستههای مردم و تصمیمات جمعی نیست؟ آیا ایشان میخواهند با همین تکروی و خودرایی برای نمایندگی اعلام حضور کنند؟ عملکرد کسی که خود را در تقابل با انحصار تصویر میکند و در شعاری که بهواقع شعار است، رقیب خود را انحصار معرفی میکند، تصویری کامل از انحصارگرایی را برای جامعه شکل داده است، چگونه میتوان خودرأی و انحصارگرا بود و خود را مخالف انحصارگرایی توصیف کرد؟ اولین لازمه تقابل با انحصار همراهی باخرد جمعی است، جناب روشنفکر در ماههای اخیر با کدام خرد جمعی همراهی داشته است که خود را نمایندهای ضدانحصار معرفی میکند؟ این سؤالات، سؤالاتی جدی است که حتی اگر امروز از سوی مردم مطرح نشود، بعدها از سوی آیندگان طرحشده و محکمهای جدی برای ایشان خواهد ساخت. ما نمیتوانیم بیتوجه به خواسته جمع و مردم و تودهها خود را نمایندهای شایسته برای آنان بدانیم.
(مطلب منتشر شده نظر نویسنده است و انتشار آن در سایت افتونیوز به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نمیباشد)
منبع:کبنانیوز
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
-
شلیک به زندگی در مراسم شادی/ تیراندازی حین یک عروسی کشته و زخمی برجای گذاشت
-
سیمان سفید تنگ سپو؛ پروژهای ۱۸ ساله که در حسرت تحقق ماند
-
شکار غیرمجاز شبانه با سگهای آموزشدیده در کهگیلویه و بویراحمد
-
وزیر میراث فرهنگی/تفویض اختیار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به استاندار
-
مطالبه عجیب موحد از وزیر میراث فرهنگی/ منجی کهگیلویه باشید!
-
مدیران اینستاگرامی؛ خدمت یا نمایش؟
-
ذبح منافع عمومی به جای منافع شخصی/ مدافعین معاون استاندار دنبال چه چیزی هستند؟
نظرات ارسالی 1 نظر
خب هدایتخواه رای نداشت مانورش روی تامرادی بودکه بااومدن روشنفکردیگه جایی براش باقی نمیمونه
پاسخ