روزگاری در این استان چهارفصل مردمانی از ایلات و طوایف مختلف، کنار یکدیگر و در کمال صلح و همدلی زندگی می کردند. تلخی ها و شیرینی هایشان را باهم سهیم می شدند، این سرزمین زیبا روزگاری مردمانی زیبا دل داشت. اما این روزها خبری از آن مردم نیست، گویا آن مردم خفته اند و یا تغییر کرده اند. مدتی است که بحثی مبنی بر تغییر نام استان مطرح شده است، عده ای دلیل این طرح بحث را توسعه استان بیان می کنند و عده ای دیگر نیز نام استان را بی ارتباط با توسعه می دانند. اما متاسفانه در این میان عده ای این بحث را بدل به یک بحث قومیتی کرده اند. مقصود نگارنده از طرح موضوع، قضاوت در خصوص درست و یا نادرست بودن تغییرنام استان نیست، بلکه برخی کنش ها و واکنش های کنشگران اجتماعی در رویارویی با بحث تغییرنام استان، در این نگاره مطرح می شود.

پس از طرح بحث تغییرنام استان، عده ای که موافق تغییرنام بوده و هستند، دلایلی از جمله دوسیلابه بودن نام استان و تلفظ سخت آن برای غیربومی ها و مقامات کشوری را جزو دلایل اصلی خود برشمرند، علاوه برآن موافقین تغییرنام استان این دلیل را دال بر عدم توسعه یافتگی استان خواندند و معتقد اند که تلفظ سخت این نام در تخصیص بودجه تاثیر دارد، همچنین این افراد معتقداند که غیربومی ها و بخصوص مسئولان، کهگیلویه و بویراحمد و مرکز آن را جزو استان های چهارمحال و بختیاری، لرستان و ایلام می دانند.

عده ای دیگر مخالف تغییرنام استان هستند و معتقداند که مشکلات استان ناشی از بی کفایتی برخی مسئولان و عدم مدیریت صحیح آنان در حوزه های مدیریتی شان است و تغییرنام استان تنها بهانه ای است که عدم کارایی صحیح خود در جهت توسعه یافتگی را به پای نام استان بیاندازند.

از سویی دیگر عده ای موافق و مخالف تغییرنام استان، موضوع را تبدیل به یک بحث قومیتی کرده اند و لحظه به لحظه بر آتشی که افروخته اند هیزم بیشتری می ریزند.

افراد مختلف به عنوان کنشگران اجتماعی نسبت به موضوعات مطرح شده واکنش های متفاوتی نشان می دهند، اما آنچه که نگران کننده است، آن است که این روزها بی حرمتی به اشخاص رواج یافته است و کنشگران اجتماعی در پی تخریب و توهین به یکدیگر هستند. این روزها به لطف شبکه های اجتماعی مجازی، رصد کردن افراد با سلایق مختلف کاری آسان است. از آغاز مطرح شدن این بحث جنجالی تا کنون، کانال ها و گروه های مجازی بسیاری در شبکه های اجتماعی تشکیل شده است که هر یک از این گروه ها، خود جای بحث های فراوانی دارند که در این نگاره به آن اشاره نمی شود. متاسفانه با بررسی شبکه ها و کانال های تلگرامی و واتسآپی می توان هیجانات کاذب کاربران را به وضوح مشاهده کرد. عده ای بحث هویت را مطرح می کنند و معتقداند که تغییر نام استان هویت آنان را خدشه دار می کند، عده ای دیگر معتقداند که این موضوع ربطی به هویت ندارد. عده ای بحث سردسیر و گرمسیر را مطرح می کنند و در آن میانه با فحاشی و توهین به یکدیگر حسابی از خجالت هم در می آیند. عده ای به نمایندگان مردم در مجلس توهین می کنند و آنان را مقصر در این امر می دانند. عده ای دیگران را نادان می پندارند و معتقداند که تغییر نام سبب رشد و شکوفایی می شود و عده ای دیگر موافقان تغییرنام را بی غیرت و بی هویت خطاب می کنند.

متاسفانه می بینیم که چقدر راحت دو دوست یا همکار بر سر بحث تغییرنام به جان یکدیگر افتاده اند و تمامی حرمت ها را در هم شکسته اند. این روزها همه بیانیه نویس و نویسنده شده اند و در سایت های خبری و کانال های مجازی در نگاره های خود به بزرگان و مسئولان استان توهین و فحاشی می کنند و گاهاً حتی برای این و آن خط و نشان می کشند. آری این روزها دیگر مردم استان همدل و هم صدا نیستند، گویا آنان نمی خواهند که از فقر و محرومیت رهایی یابند، متاسفانه آنچه که این روزها شاهد هستیم چیزی جز تضاد و نفاق میان افراد نیست. متاسفانه این روزها خوشی ها جای خود را به ناخوشی ها و همدلی ها جایشان را به ستیز و فحاشی داده اند، گمان می رود اگر بزرگان طوایف و مسئولان استان هر چه سریع تر به فکر چاره اندیشی در این خصوص نباشند، در آینده ای نه چندان دور خیلی از دوستان و همکاران دیگر چشم دیدن یکدیگر را نخواهند داشت و تضادها و اختلافات قومیتی در استان بیش از پیش خودنمایی خواهد کرد. شاید همه پرسی در خصوص تغییرنام استان گره گشای این موضوع باشد.