-
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان -
آقای بهرامی! جوان کهگیلویه و بویراحمدی کمفرصت است، نه کمهنر
بویار پارسه -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز
من کیستم

"من کیستم...؟"
برروی تپه ای طلوع را
به انتظارنشسته ام.
به اطراف می نگرم تادوردستها
دورازهیاهوی شهر
دورازبازارچانه زنی ها
دورازبازاررنگارنگ کالاها
دورازانبوه ویترینهای پرجازبه ودلربا
دورازصوتهای کشیده ترنها
وغرش ماشینهای کهنه ونو
دورازصداهای هولناک کارخانه ها
وعصبهای خط خطی
دورازدودهای غلیظ وخفه شهر
که فضای آسمان راآلوده اند
دورازفضای دودگرفته منقلها
وپوکهای عمیق بیماران افیونی
دورازآسمان دودگرفته شهر
وهواهای دل گرفته و مسموم
دوراز صفهای مضطرب وپرهیاهوی آدمها
جلوی نانواییها،قصابیها
ومطب های نسخه فروش
دورازحرفهای توخالی اهل سیاست
وتعارفات بی مزه ودروغهای گنده شان
دورازفیلمها وسریالهای گیج کننده
جام جادوگر
دورازسلامهای سردوبی روح
وخنده های ساختگی آدمها درکوچه وبازار
دورازخبرهای هولناک ازدنیای پرآشوب
وجهان ترسناکی که شیفتگان قدرت
معمارآن بوده اند
دورازگلهای پلاستیکی وآرایشهای روغنی
وقیافه های ساختگی
دورازدنیای آهنی ودلگیرونگاههای
ونگاههای خسته ووامانده
دورازآگهی هاوتبلیغات رنگین تجارتی
برای قالب کردن کالاها
دوراز شهر،دوراز آدمهایی که ازکله سحرتاشام
به چپ وراست می پلکند
وهمچون تکه های سنگ ازکنارهم می گذرند
دورارجمعهای پریشان ونگاههای خاموش ومنتظر
دورازپوشش آهنی خیابانها
وغذاهای کارخانه ای
ونوشابه های گازدار
دورازخانه های برهم چیده واطاقهای کبریتی
وبیگانگان همسایه وهمسایگان بیگانه
دورازآدمهای بریده ازذوق ومهروعاطفه
دورازواژه های تکراری روزانه
واصطلاحات خالی شده ازمعنا
دورازآدمهای بزک کرده واتوکشیده وبی درد
وژستهای ساختگی ونقش نمایشان
که انگاربرای پشت ویترین ساخته شده اند
دورازآدمهای قالبی و قلابی دنیای علم وف
دورازشهر،دورازانبوه آدمها
ودور از صداهای مزاحم
برفرازتپه ای نشسته ام
تالحظه ای باخودخلوت کنم
ودرآن تنهایی، ازخودبپرسم:
من کیستم؟
واین منم که سالهاست درزیرخروارها
زباله تاریخ وجامعه دفن شده ام.
وامروزبعدازگذرروزگاران
وتنهابه ندای فریادی ازدرون
که گوییا ازجهانی مراصدامی زند،
به تپه ای دورازشهروهیاهوپناه پناه آورده ام
تالحظه ای سردرگریبان خودکنم
ودورازهمه دغدغه هاوغوغای زندگی
به کمک آب،باران،جنگل وستاره
خودگم شده ام راپیداکنم
وباردیگرباکبوتران آسمان وبادوباران
همراه وهمسفرشوم
به امیدروزی که دراین سفر
پیداکنم آب زندگانی را.
خسته ام خسته ام ازتکرار
خسته ام خسته ام از کهنگی
خسته ام خسته ام ازدنیای
بی روح وخشک وسرد
خسته ام خسته ام ازماندن وماندن
خسته ام خسته ام ازنگاههای سردوسرگردان
خسته ام خسته ام ازاخلاقهای بازاری
ورفتارهای تکراری آدمها
اکنون دراین طبیعت آرام وگویا
برروی این تپه نشسته ام
تا باردیگرپیوند خود را
باآب وگیاه وجنگل وصحراتازه کنم.
چشمهای خودرامی بندم
تاسفرکنم به روزگاران دورتر
به روزگاری که مابودیم
وآدمهای احساس وعاطفه
وبچه های فارغ ازدنیای آلوده
به روزگاری که همه
اهل یک خانه بودیم
وآب یک رودخانه
به روزگاری که مابودیم
وشبهای بارانی ولباسهای خیس
به روزگاری که مابودیم وشادیهامون
ودلهای فارغ ازکینه
به روزگاری که مابودیم
وآسمان بودوستاره بود.
به روزگاری که مابودی
وکوه بود وجنگل بود وستاره بود
به روزگاری که مابودیم
وباران بودوچشمه بود
به روزگاری که مابودیم
وشقایق بودونرگس بود
به روزگاری که مابودم
وشبهای مهتاب وبی دود
و آتش بازی آسمان
به روزگاری که مابودیم
وگله های اسب رهاشده درصحرا
به روزگاری که مابودیم
وخیمه های برافراشته دردامن کوه ودشتها
به روزگاری که مابودیم
ونوای نی لبک چوپانی برفرازآبادی
به روزگاری که مابودیم
وغرش آسمان وجرقه های ابروشُرشُرباران
به روزگاری که پدربه کوه می رفت
وبرادرگله را می بردتادشت،تارود
ومادرشیرمی دوشیدونان می پخت
وخواهراجاق راروشن می کرد
وآب می آوردازچشمه پرمَشک
وهمه جا همراه بودبامادر.
وماهمه دردنیای عاطفه، درزیریک
سقف
زندگی راآب می دادیم
وازباغ حیات میوه می چیدیم
چه زیبا بودخروج گله ازآبادی هنگامه صبح
وچه تماشایی بودبازگشت گله ازصحرا
هنگام غروب.
واکنون پس ازسالها براین تپه نشسته ام
وباغ خاطره را آب می دهم
تاشایدبادورشدن ازدنیای آهنی وساختگی،
جهان دیگری راتجربه کنم
وخویشتن خویش رادریابم
واکنون بعدازسالها ماندن ودورزدن
درفضای دودگرفته شهر،
ازخودمی پرسم "من کیستم؟"
ودراین طبیعت آرام وگویا دریافتم
که من فرزندکوه ودشت وجنگلم
فرزندابروباران وچشمه ام
فرزندآسمان ومهتاب وستاره ام
واینک آمده ام تاپس ازسالهادوری ازخویش
پیوندخودراباآب وگیاه وجنگل تازه کنم
بروم تاقله کوه وازآنجا
سرازیرشوم تادره ودشت
پیش ازاین یخ بودم
سرنهم درچشمه،یخ خودآب کنم
می خواهم جنگل رابکشم درآغوش
ساعتها وساعتها.
خیره شوم درنرگس بارویش گل
درباران بمانم شب وروز
تابشویم خودرا ازلکه ودود
وپاک شوم ازهررنگ
وخودرابینم درآیینه صبح
آن گونه که بودم ازنخست.
می خواهم بربلندترین بام زمین
گام نهم بادل وجان
وآنگاه باهمه توش وتوان
جاربزنم برقله کوه
های آدمها مشتهاتان خالی
چشم بددورم باد
چه هوایی داردکوه!؟
چه صفایی دارددشت.!
چه تماشایی است پروازکبوتردرابر
چه تماشایی است
موسیقی بادورقص برگ
نزدیک غروب..!
می خواهم خانه ای سازم
دردامن کوه
درکنارچشمه
درکنار جنگل
همسایه دشت
می خواهم خانه ای سازم
بامش سبز
سقفش سبز
فرشش سبز
وخودرا دراین خانه
تاابد سبز کنم.
شعر من کیستم اثر محمودمنطقیان.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
-
شلیک به زندگی در مراسم شادی/ تیراندازی حین یک عروسی کشته و زخمی برجای گذاشت
-
سیمان سفید تنگ سپو؛ پروژهای ۱۸ ساله که در حسرت تحقق ماند
-
شکار غیرمجاز شبانه با سگهای آموزشدیده در کهگیلویه و بویراحمد
-
وزیر میراث فرهنگی/تفویض اختیار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به استاندار
-
مطالبه عجیب موحد از وزیر میراث فرهنگی/ منجی کهگیلویه باشید!
-
مدیران اینستاگرامی؛ خدمت یا نمایش؟
-
ذبح منافع عمومی به جای منافع شخصی/ مدافعین معاون استاندار دنبال چه چیزی هستند؟
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!