-
آینده جنگ اسرائیل با ایران چه خواهد شد؟
عباس عبدی -
«شافرج الله»
سیدمحمد مختاری -
ایران خانهی ماست؛ مسئولیت ایرانی بودن فراتر از هر تفاوتی
علیرضا تابش -
وقتی وفاداری استاندار به دولت قربانی روابط و رفاقتهای پشت پرده میشود»
یادداشت مخاطبان -
دفاع از ایران؛ به نام یا به ننگ!
فضلالله یاری -
جوابیهای به یک رسانه/ وقتی مدح بیمحتوا جای مطالبهگری رسانهای را میگیرد
حسن کریمی -
مرثیهای بر پروژههای نیمهتمام استان کهگیلویه و بویراحمد
بویار پارسه -
دیدهبان
هجیر تشکری -
عوارض شناسی تعطیلی خرد سیاسی در سطح میزان پیشرفت شهرستانهای چهارگانه
یاسین علویان سوق -
واقعیت مدیران 50 میلیاردتومانی و نقش «تاجگردون» در بحران مدیران اینستاگرامی!
اسلام ذوالقدرپور
اصولگرایانِ مأیوس، اصولگرایان افسرده

اصولگرایان ترسیدهاند، حتی از کوچکترین گام محکم و مقتدری میترسند، در بدترین دوران حیاتِ سیاسی خودشان به سر میبرند، سابقه دو دور شکستِ پیاپی پیشانیِ ایشان در انتخابات، یاس و ترس را همزمان به اردوگاهشان تزریق کرده است،
یکم: انسداد سیاسی
«کریم فرخیانی» تنها یک نام نیست، یا یک حقوقدان، یا معاون سابق دادگستری استان، او نشانهای است از آغاز یک دوران مهم، دورانی که سالها پیش شروعشده است و حالا با ورود این مرد به عرصه سیاست ورزیِ اصولگرایی میتوان نشانههایش را بهوضوح دید. فرخیانی نشانی است بر «انسداد سیاسی اصولگرایان» در استان. همانها که سالهاست به امید تنها مردِ نام و نشاندارشان، یعنی «ستار هدایتخواه» زیستهاند و در بزنگاهها و خارج از بزنگاهها تنها او را داشتهاند که به میادین مختلف وارد کنند. همانها که در انتخابات دوره قبل، پس از دور خود چرخیدنهای بسیار باز هم خود را سرِ خانه اول، یعنی «درِ جوغوره» دیدند و صاحبخانه را با خود به فرمانداری بردند، به امید بردِ در انتخاباتی که ابتداییترین اصلِ آن برنامهریزی منطقی و ساماندهی اصولی است. حتی در استانی مانند استانِ ما که طایفه و وابستگی خونی در کاغذهایی که به صندوق رأی میافتند نقشی اساسی بازی میکند، نمیتوان از برنامهریزی و دوراندیشی برای انتخابات چشمپوشی کرد. چهبسا دوراندیشی برای انتخابات در استانهایی که با معضلهای فرهنگی و اقتصادی در رأی مواجهاند ضروریتر و حیاتیتر باشد؛ اما گویا درِ اصولگرایان همیشه به یک پاشنه میچرخد. سؤال اساسی این است که آیا میتوان بازی سیاست را تنها با تکیه بر یک چهره به پیش برد؟! آیا چیدن تمام تخممرغها در یک سبد برای سالهای متمادی منطقی است؟! بدیهی است که منطقی نیست و هر جریانی برای ادامه حیات خویش به اولین چیزی که نیاز دارد کادرسازی و تزریق نیروهای جوان و نوگرا به بدنه خود است؛ اما چرا سالهای متمادی است شاهدِ چنین روندی در جریانات سیاسی استان و حتی کشور نیستیم؟! من مسئله را در حلقه بسته جریانات و محافلی «شبه کلونی» میبینم! وضعیتی که باعث شده است اعضای اصلی و محوری این جریانات در مواجهه پیدرپی با همتایانِ خود، به دیدی بسته و محدود رسیده و خود را مرکز عالم و بینیاز از چهرههای جدید ببینند. کلونی ها اجازه نمیدهند اعضا به ضرورتِ تربیت کادر و نیرو برسند و برای روزهای مباد بیندیشند، آنها تنها اعضای ثابت را میبینند. همین است که در سال ۱۳۹۴ در لحظاتِ آخرِ ثبتنام انتخابات، همه راههای اصولگرایی به جوغوره ختم میشود و در سال ۱۳۹۸ به مردی که نام و چهرهای غریبه برای سیاستِ استان است. مردی که بیش از نام و نشان و سوابق سیاسیاش، نام طایفهاش موردتوجه قرار میگیرد، طایفهای که از قضای روزگار با کاندیدای دیگر که رقیبِ درونی این جریان است یکی است. آیا میتوان این «اتفاق» را «اتفاقی» دانست؟!
دوم: اصولگرایانِ مأیوس، اصولگرایان افسرده
«کریم فرخیانی» تنها یک نام نیست، یا یک حقوقدان، یا معاون سابق دادگستری استان، او نشانهای است از آغاز یک دوران مهم، دورانی که سالها پیش شروعشده است و حالا با ورود این مرد به عرصه سیاست ورزیِ اصولگرایی میتوان نشانههایش را بهوضوح دید. دورانِ «یاس و افسردگی اصولگرایان». بیپرده باید گفت اصولگرایان ترسیدهاند، حتی از کوچکترین گام محکم و مقتدری میترسند، در بدترین دوران حیاتِ سیاسی خودشان به سر میبرند، سابقه دو دور شکستِ پیاپی پیشانیِ ایشان در انتخابات، یاس و ترس را همزمان به اردوگاهشان تزریق کرده است، آنها تمام دارایی خودشان را در ادوار قبل به قمار نهاده بودند اما حال دیگر توانِ هزینه دادن ندارند، از ستاد انتخابات استان هم خاطره خوبی ندارند. در این میان به جای تلاش برای ائتلافِ حداکثری و یکپارچه کردن جریان با مذاکره و دقت، بیحوصلهتر از همیشه به ابتداییترین گزینه تن دادهاند: «به میدان آوردنِ رقیبی با پایگاهِ طایفهای برای به در کردنِ رقیبِ درون گروهیِ دیگر» آیا این نشان هوشمندی است؟ من این تصمیم را نشانِ یاس و ترس میدانم، یاسی که ناشی از دو دوره شکست و ترس از شکستِ قابل پیشبینی دوباره در این وضعیت. آنها به خوبی میدانند، هماکنون همبازی را باختهاند و این بر عمق یاسشان میافزاید، اما حاضرند در این سقوط بسیاری دیگر را نیز با خود همراه کنند.
سوم: خودکشی به سبک اصولگرایی
«کریم فرخیانی» تنها یک نام نیست، یا یک حقوقدان، یا معاون سابق دادگستری استان، او نشانهای است از آغاز یک دوران مهم، دورانی که سالها پیش شروعشده است و حالا با ورود این مرد به عرصه سیاست ورزیِ اصولگرایی میتوان نشانههایش را بهوضوح دید. کریم فرخیانی نشان «دورانِ یاس و افسردگی اصولگرایان». اصولگرایانِ افسرده با توجه به شرایط فعلی برای پیروزی به میدان نمیآیند، آنها برای شکست و به پایین غلطیدن خود و رقیب دیگر به میدان میآیند و این به معنای اوج افسردگی جریانات سیاسی است. رقیب دیگر کیست؟! همان رقیبِ معروفِ درون جریانی را میگویم. من این رقیب را خروجیِ غیرقابلپیشبینی اعمال و برنامههای کلونی وارِ جریان اصولگرایی شهرستان میدانم، وقتی سرانِ جریان بیتوجه به برنامهریزی برای آینده و ضرورت تربیت کادر و کادرسازی برای آینده و تزریق و تربیت نیروهای جوان، تنها به حلقه اولیه خود میاندیشند و به آنها بسنده میکنند، بدیهی است که چهرههایی خسته از وضع موجود با تکیه بر شاخصهای فردی به عرصه ورود کنند، جریان اصولگرایی این اتفاق را غیرمنتظره میدانست ولی هر انسان آگاهی به خوبی میتوانست ظهور چنین رقبای درون گروهی را پیشبینی کند. در چنین شرایط تلخی و با وجودِ شکستهای گذشته جریان در اوج افسردگی دست به اقدامی عجولانه میزند، آنها، سران جریان به خوبی میدانند باید از آبرویِ خود پاسداری کنند، باید بتوانند نیرویی شایسته را برای عرضاندام وارد میدان کنند، اما به علت نیندیشیدن بهروز مباد، به علتِ ضعف دوراندیشی، نو نکردن قبایِ جریان و به میدان راه ندادنِ چهرههای جدید، امروز اینگونه ضعیف و مأیوس به میدان ورود میکنند. ورود میکنند، برای شکست، برای مرگ! آنها دست به خودکشی میزنند و این نتیجه افسردگی یک جریان سیاسی است.
چهارم: سوت پایان بازی «کریم فرخیانی» تنها یک نام نیست، یا یک حقوقدان، یا معاون سابق دادگستری استان، او نشانهای است از آغاز یک دوران مهم، دورانی که سالها پیش شروعشده است و حالا با ورود این مرد به عرصه سیاست ورزیِ اصولگرایی میتوان نشانههایش را بهوضوح دید. کریم فرخیانی صدای سوت پایان بازی اصولگرایی است. با این مرد تاریخساز میتوان بازی را پایانیافته دانست. مرگ و خودکشیِ زودهنگام یک جریان سوت پایان این بازی است
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 ارزآوری ۲۵ میلیون دلاری محصولات کشاورزی برای کهگیلویه و بویراحمد
- 2 شرور سابقه دار در باشت دستگیر شد
- 3 خالی کردن حساب با پیامک جعلی ابلاغیه قضایی
- 4 کاهش ۱۵ درصدی ترددهای بیناستانی در جادههای کهگیلویه و بویراحمد
- 5 امحا ماینرهای کشف شده در کهگیلویه و بویراحمد
- 6 رئیس شورای شهر: ترافیک سنگین یاسوج چالش بزرگ پیش روی ماست
- 7 صدور حکم قاطع برای نانوایی متخلف گچسارانی در دام تعزیرات
- 8 خسارت زلزله دهدشت به ۱۰۰۰ واحد مسکونی
-
به دستور استاندار آبگیری آزمایشی فاز اول آبرسانی ۴شهر انجام خواهد شد/ موحد: ۸۰۰میلیارد ریال از محل اعتبارات در اختیار نماینده برای پروژه ۴شهر قرار داده شد
-
نشست احزاب اصلاحطلب و اصولگرا با استاندار/ «وحدت» و «همبستگی ملی» فصل مشترک جریانهای سیاسی استان/ گزارش و عکس
-
رئیس فرهنگ و ارشاد گچساران منصوب شد/ ابلاغ
-
مديرعامل شركت نفت گچساران: كتابخانههای شركت نفت گچساران بیش از 6 هزار نفر عضو دارد
-
استاندار کهگیلویه و بویراحمد بر شتاب و روند تکمیل پروژههای عمرانی و خدماتی شهر یاسوج تاکید کرد
-
استاندار: زیرساختهای گردشگری مذهبی توسعه مییابند
-
تذکر رئیسجمهور به منابر، رسانه ملی و نمازهای جمعه: از سخنان تفرقهافکنانه و اختلافبرانگیز بهشدت پرهیز شود
-
«وضعیت حساس کنونی» ؛ جنگ یا صلح؟!
-
«همایونفر» معاون اداره کل مسکن و شهرسازی استان شد/ ابلاغ
-
هتل ورزش یاسوج پس از سالها تکمیل میشود/ آگهی مناقصه
نظرات ارسالی 5 نظر
هم اینو کم داشتیم که خانم هدایت خواه نطق کنندبابا جمع کنید برین دنبال کارتون هرچی بدبختی میکشیم از دست امثال شماهاست
پاسخبه زودی شاهدانشقاقی بزرگ دراردوگاه اصولگراهای بویراحمدودنا خواهیم بود... اصولگرایی در بویراحمدودنا شخص محورشده است وازشاخصهای مدنظرحزبشان فاصله گرفته اند... بایدمنتظرماندودید که چه کسانی دراین اردوگاه رودست میخورند؟؟ حمایت رودست خورده ها قطعا به سبد اصولگرایی تامدتها واریزنخواهدشد
پاسخلعنت بر تفکر و دیدگاه استالینی
پاسخدر نبود سید باقر جولان بدید خانم معلم
پاسخاستاد اخلاق و دختر اخلاق چه از جون استان می خوان، استان ویران کردید بس دیگه،
پاسخ