-
درخواست پژوهشگر جرم شناس از مقام عالی دولت
سید یاسین علویان -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
تمجید بزرگان فوتبال یاسوج از بزرگمرد تاریخ فوتبال استان
یادداشت مخاطبان -
مردمآزاری با چند عدد قرص
پیام واحد -
اسطوره اخلاق فوتبال را دریبل کرد
سعید بخشوده -
تیمی که نیدرخشه استقلال دهدشته؛ قلندر خاموش شد، حماسه به ابدیت پیوست
بهنام عکاشه -
زاگرس، ستونفقرات ایران را نشکنید
وحید سیدیپور -
آموزش و پرورش وزیر دانا میخواهد نه سرباز رادان!!
علیرضا کفایی -
در سوگ قاضی تنها؛ سیدعیسی حسنی
علی ضامنی پور
یاد رهگذران خسته بخیر...

درست شهریور ۶۷ بود. قطعنامه ۵۹۸ تازه پذیرفته شده بود. اما جسته و گریخته هنوز نبرد ادامه داشت. گردان امام حسن از تیپ ۴۸ فتح، کادر گردان همه از طایفه جلیل و بالاتر از ۷۰ درصد نیروی بسیجی نیز از همین تبار!
دانش آموز سوم دبیرستان به گفته پیرخرد سعدی شیراز، به تازگی گرد به بر سیمایمان مینشست؛ تبلیغات گردان به من سپرده شده بود، گردانی که همواره مایه غرور بود، ابایی ندارم که مغرورانه بگویم در تبلیغات، نوآفرینیها کردم.
دلاورانی چون ذکاوت، الوندنسب، مرادی، جویبارنژاد، آزادروشن، ایروانجم، یزدانی و شهیدان بیشماری که در مقاطع گوناگون حماسهها آفریدند. علیزاده و الوندکیش، براستی جز تیر بر پیشانیشان هرگز سودای سکوت و عقبگردشان نبود.
در ضلع دیگر این تیپ، گردان تخریب به فرماندهی هومان جعفری بود که باز تشکیل میشد از نیروهای همین طایفه. قصد تبلیغم نیست که آن دلاوران در آن روزگاران نه سودای نامشان بود و نه نان؛ چه اینک همگی گوشهای افتاده و با انبانی از مشکلات دست به گریبان و منتی بر کسی نداشته و در حسرت ایام گذر روزگار میکنند و شاید دلخوش به همان خاطرات. غروب غم انگیزی بود. روزنامهای به تبلیغات گردان میرسید، یادم نیست کدام بود، اما هرگزمحتوایش ته دلت را خالی نمیکرد، بوی نا امیدی نمیداد، اینک از آن روزنامهها فقط دو بیت شعر تداعی میشود. از شهریار بود؛ در بستر بیماری آخرین روزهای زندگی را سپری مینمود:
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را
آتشی به جانم افکند. همین دو بیت. در جستجویش برآمدم. شهریار به معنای واقعی کلمه شاعر بود. با همه انتقاداتی که میدانم به او هست، شیفته او شدم و «حیدربابای»ش را که هرجا زبان ترکی ساری و جاریست، با گوش جان نیوشیدم از سویدای درون با تو حرف میزند، وقتی پس از سی سال به «حیدربابا» برمیگردد دیوانهوار با آن نجوا میکند:
حیدربابا آغاجلارون اوجالدی اما حیف جوانلارون گوجالدی (حیدربابا درختان کوچک دیروزت قد کشیدند، اما حیف قدجوانان آن روزت خمیده گشت!!!!)
در سالگرد کوچ آن شاعر رنجور و پایان جنگ هشتساله یادی کردم از هر دو؛ جوانانی که آنروز بیمزد و بیمنت همه هستی خود را در کف داشتند و امروز که آنها را میبینم هیچکدام حال و روز خوشی ندارند، قد آن جوانان اغلب زیربار مشکلات خمیده گشته و من شاگرد کوچکی در مکتب آن روزشان، اینک نیز به سهم خود شرمندهی تک تک آنها.
سالها رهگذر کوچه دل حوصله بود یاد آن کوچه و آن رهگذر خسته به خیر...

نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 کشف لاشه "کَل" و ۵ گونه پرنده از منزل شکارچی "پادنا"
- 2 احیای مجموعه ورزشی کارگران یاسوج/+تصاویر
- 3 با افت منابع آبی کهگیلویه و بویراحمد تابستان سختی پیشرو است
- 4 ۲۶ هزار معلول تحت پوشش بهزیستی کهگیلویه بویراحمد
- 5 خانواده ۹ نفره گرفتار در ارتفاعات چاروسا کهگیلویه نجات یافتند
- 6 فرماندار گچساران : ۴۰۰ طرح اشتغالزایی در گچساران اجرا میشود
- 7 ۱۷ میلیارد ریال اعتبار در ورزش زورخانه ای کهگیلویه وبویراحمد هزینه شده است
- 8 ۲۳ درصد از نوآموزان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون مراجعه نکردند
-
مناقصات جهت شفافیت هر چه بیشتر جلوی دوربین برگزار می شود
-
«ضرغامپور بویراحمدی» مدیرکل استاندارد کهگیلویه و بویراحمد شد/ عکس
-
خداحافظ کاپیتان/ گزارش تصویری از مراسم تشییع و خاکسپاری اسطوره فوتبال استان در دهدشت
-
سرپرست مدیریت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج منصوب شد
-
مدیر فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج تغییر کرد+ عکس و سوابق
-
انتقاد شجاعپوریان از تشریفات بیجا در مراسمهای عزا/ آیینهایی که تسلیبخش نیست
-
نوستالوژی فوتبال دهدشت در دهه 60
-
دلنوشته رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی استان در سوگ زنده یاد «قلندر سخن سنج»/ زمین سبز دیگر جای خالی تو را حس میکند
-
«قلندری» که سخن میسنجید
-
واگذاری معادن کهگیلویه و بویراحمد با شرط فرآوری
نظرات ارسالی 2 نظر
واقعا دم شما گرم دکتر عزیز که حرف دل خیلی از مردم و کوتاه و مختصر با چند بیت شعر توصیف کردی ممنونم از شما
پاسخسلام یزدانی عزیز حس و حال هوای آنروزها فراموش نشدنی دفاع مقدس و قهرمانان دلیری که دیگر نیستند و شرمندگی همه روزه ما در برابر آنانی که هستند و کاری برایشان نمی توانیم انجام دهیم بشدت آزارم می دهد.
پاسخ