با انتخاب هیئت رئیسه سال دوم شورای اسلامی شهر یاسوج به تاریخ 10/6/97 در واقع یک سال از شروع به کار شورای اسلامی دوره پنجم و انتخاب شهردار یاسوج می گذرد، به عنوان یک شهروند که مرتب جلسات شورا و عملکرد شهرداری را رصد می کند مطالبی را تقدیم می دارد.

اگر قرار بر دادن امتیاز به این مدت از عمر شورای اسلامی دوره پنجم شهر یاسوج باشد باید نمره منفی بهش داد، چون بجز انتخاب شهردار، خروجی و عملکرد مثبت و چشمگیری نداشته است، علت این عملکرد و امتیاز منفی آن است که گروه اکثریت مسرور در انتخاب شهردار و تبعات ناشی از آن و گروه اقلیت یا ناتوان در انتقاد و یا ساکت برای انتقام هستند.

قبل از توجیه مطلب فوق، هرچند فصل هفتم از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مشتمل بر اصول 100 الی 106 اختصاص به شوراها و نوعی حکومت فدرالی برای شهر هاست ولی واقعیت امر آن است که فعلاً دموکراسی در ایران و کلاً جهان سوم دشواریها و مشکلات خاص خود را دارد تا چه رسد به نوع فدرالی آن که شوراهای اسلامی شهر، بخش و روستا مصداق آن باشد، تجربه تاریخی نیز نشان داده است که روحیه و فرهنگ ایرانی با نظام شورایی و شراکت سازگاری ندارد، اگر قرار بر اصلاح و بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران باشد از جمله مواردی که مورد بازنگری قرار گیرد همین اصول مورد اشاره می باشد، چنانچه در بازنگری قانون اساسی در سال 1368 شورای رهبری، نخست وزیری ( بدلیل اختلاف نظر با رئیس جمهوری وقت ) حذف شدند.

اما؛

مکرراً اشاره کردیم که یاسوج پایتخت طبیعت، مرکز تصمیم گیری سیاسی استان، مهاجر پذیر، پذیرای مهمانان قابل توجهی از سایر استان ها و آنهم از طبقات پایین جامعه، مملو از مشکلات، آسیب ها، انتظارات و مطالبات شهروندان بالاخص اقشار کم درآمد و ضعیف می باشد.

شهروندان این شهر از هر قوم، قبیله، نژاد، منطقه و جریان سیاسی که باشند به نسبت حضور و فعالیت اقتصادی و اجتماعی که دارند در مدیریت شهری دخیل می باشند.

مدیریت شهری یاسوج از انبوه نیروهای انسانی بدون در نظر گرفتن منبع درآمد برای پرداخت حقوق آنان چیده شده است، بطوریکه بیش از چندین برابر ظرفیت استاندارد در شهرداری یاسوج نیرو جذب و جالب تر آنکه که اکثر این نیروها بنحوی از انحاء به یکی از اهرم های قدرت (اعم از سیاسی، محلی، اجتماعی و ...) وابسته هستند، هر شهرداری بخواهد به ترکیب این نیروها دست بزند بلافاصله یکی از موثرین سیاسی، محلی، جریانی، قومی، اداری و یا اعضای شورا عکس العمل نشان خواهند داد، تجزیه و تحلیل عملکرد شهردار، مدیریت شهری، تعداد نیرو در شهرداری و علت آن، چگونگی تعدیل و یا برآورد نمودن مطالبات این نیرو ها و مخصوصاً توان و ویژگی های شخصی اعضای شورای اسلامی و شهردار یاسوج را به وقت و فرصت دیگری موکول می نمایم، اما همانطور که در صدر مطلب اشاره رفته است خطابم به اعضای محترم شورای اسلامی و شهردار حال حاضر شهر یاسوج است که؛

1- جلسات شورای شهر فعال نیست و از ابزار نظارتی استفاده صحیح نمی شود، بطوریکه وظیفه نظارتی بر مدیریت شهری دچار افراط و تفریط گردیده، یا منجر به دخالت در عزل و نصب ها و سایر امور شده و یا سکوت و بی تفاوت!؟ مطابق ماده 71 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخابات شهرداران مصوب 1/3/75 بیش از 33 وظیفه برای شورای اسلامی شهر پیش بینی که یکی از آن وظایف مطابق بند یک ماده مزبور انتخاب شهردار برای مدت چهار سال است، متاسفانه تمام هم و غم اعضاء شورای اسلامی شهر ( البته در اکثر شهرها) انتخاب شهردار و بعد از آن به چالش کشاندن و یا سهم خواهی از شهردار محدود شده است، توجهی به سایر وظایف کمتر می شود.

2- تاکنون محور برنامه ریزی برای توسعه و بهبود وضعیت شهر یاسوج مغفول و اقدامی در این خصوص انجام نگرفته است.

3- برای شناسایی و علاج آسیب های اجتماعی شهر چاره و ابتکاری مشاهده نمی شود.

4- بحث بدهکاری شهرداری و یا جذب نیروهای بدون ضابطه مدتها است که مطرح ولی شورای اسلامی شهر و شهردار از اتخاذ تصمیم در این خصوص عاجز مانده است.

5- برای بافت فرسوده شهر یاسوج برنامه و قانون خاصی مصوب نشده است.

6- شهرداری با کمبود اعتبار مالی مواجه شده است ولی راهکار و برنامه خاصی برای برون رفت از این بن بست توسط شورای اسلامی و شهردار پیش بینی نشده است.

7- امور فرهنگی شهر یاسوج مغفول مانده است، برای اقشار آسیب پذیر شهر از قبیل سالمندان، معلولان، معتادان و افراد بی سرپرست با همکاری سایر نهادها ذی ربط طرح و برنامه ای در دست اقدام مشاهده نمی شود.

8- ان شاء الله حوادث غیر مترقبه از قبیل زلزله، سیل، مسدود شدن جداول و... را شاهد نباشیم ولی یقین دارم در صورت بروز هرکدام از موارد و یا امثالهم هیچ برنامه ای از قبل طراحی و پیش بینی شده وجود ندارد.

9- ساخت و سازهای غیر مجاز، انبوه دست فروشان در معابر و خیابانها، وانت بارها و مواردی از این قبیل ظاهر و نمای خارج از انتظار از یاسوج به تصویر کشیده است، هر کدام از این تخلفات زیر لوای حمایت یکی از اعضاء شورای اسلامی شهر رشد قارچ گونه پیدا کرده است، چرا اعضاء شورا و شهردار بی تفاوت از کنار این معضلات که داد مردم را درآورده است می گذرند؟ آیا امکان ساماندهی دست فروشان، وانت بارها و مواردی از این قبیل وجود ندارد؟

10- یکی از نهادهای که معمولاً شهروندان به اختیار یا اجباراً ناچار به مراجعه به ان می باشند شهرداری است، بنظر می رسد تکریم ارباب رجوع که همانا تسریع در کارهای آنان توام با رضایت مندی باشد کم رنگ شده است، امروز اگر یکی بخواهد دیگری را نفرین کند آرزوی مراجعه اش را به شهرداری می کند، اعضاء محترم شورا و شهردار با تحقیقات محسوس و غیر محسوس اگر به صحت این ادعا واقف شدن امور را نظم و نسق دهند تا نارضایتی به حداقل برسد.

11- برون سپاری یا واگذاری بخشهایی از اخذ پروانه ساختمانی و پایان کار به دفاتر پیشخوان موجب سردرگمی ارباب رجوع ها بین دفاتر پیشخوان و شهرداری شده است، بررسی شود اشکال کار کجاست آن را برطرف نمایید.

به هر حال؛

علت فعال نبودن شورای اسلامی شهر یاسوج آن است که تعدادی از دوستان اعضاء در آرزوی شکست و عدم موفقیت گروه اکثریت و مدیریت شهری هستند، تعدادی بدنبال سهم خواهی و دخالت در امور مدیریتی، به آنانیکه در انتظار آرزو نشسته اند متذکر میشوم که هر چند داشتن آرزو، عیب و جرم نیست ولی گاهی موجب خسران به خود، شهروندان و مدیریت شهری است و به آنانیکه بدنبال سهم خواهی و دخالت بیش از حد در مدیریت هستند نیز یادآوری می شوم که وظیفه شورا را فراموش نکنند، هر دو گروه متوجه باشند که تا به خود آیند چهار سال تمام می شود و کاری نکنند که مردم از آنان روی گردان و نزد افکار عمومی و قضاوت آیندگان سرزنش شوند.

نتیجتآ:

اینکه عملکرد یکساله شورای اسلامی و شهردار یاسوج پاسخگوی انتظارات و مطالبات شهروندان یاسوجی نبوده است، اگر به همین منوال ادامه یابد مشکل ساز خواهد بود، شهردار باید برنامه های خود را شفاف و عملیاتی اعلام تا شهروندان مطلع شوند، یک سال تجربه مدیریتی مدت کمی نیست و بایستی شهردار از خم و پیچهای شهرداری و مدیریت شهری مطلع شده باشد.