-
درخواست پژوهشگر جرم شناس از مقام عالی دولت
سید یاسین علویان -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
تمجید بزرگان فوتبال یاسوج از بزرگمرد تاریخ فوتبال استان
یادداشت مخاطبان -
مردمآزاری با چند عدد قرص
پیام واحد -
اسطوره اخلاق فوتبال را دریبل کرد
سعید بخشوده -
تیمی که نیدرخشه استقلال دهدشته؛ قلندر خاموش شد، حماسه به ابدیت پیوست
بهنام عکاشه -
زاگرس، ستونفقرات ایران را نشکنید
وحید سیدیپور -
آموزش و پرورش وزیر دانا میخواهد نه سرباز رادان!!
علیرضا کفایی -
در سوگ قاضی تنها؛ سیدعیسی حسنی
علی ضامنی پور
شیخ حسن؛غلام و رعیت

.آورده اند که درعهد ریاست شیخ حسن، ازبلاد نفت و آتش و گنبد، شخصی به نام "غلام " با اهتمام رعایا به وکالت رسید و دست در سفره ی شیخ حسن داشتی وپای بر گلیم گچساران.
غلامِ هفتاد وپنج درصد؛ برای کسب بیست وپنج درصدِ دیگر شبانه های بسیار نخفتی و روزان را کمربه خدمتی بستی. تو گوئی که از دنیارسته و ازمردمان وارسته ، صبح در جلسات بودی و ظهر با هُرم گرما در خیابانها راه افتادی و گزارش اینستا همی دادی.
از کودکان سادات تا چمن رادک.. از تپه ی لبنان تا میدان نرگسی؛ به غایت در تکاپوبودی با مرکب چندمیلیاردی اش.
چندی چنگ در چنگ ربیعی انداختی و استیضاحش کردندی و چندی در نبردبا ظفری ؛ بیرق نصرت بالا بردندی و گاهی با رحیمی در بنوشکه خوراکِ کبک تناول فرمودندی.
القصه، غلامِ جادویی قصه ی ما؛ با آنکه در تلاش بسیاربودی اما هیچگاه به رویت رعیت نرسیدی و همچنان جماعتی آرزوی دیدن غلام بر دل داشتندی. غلام جن بود و خلایق بسم الله.
راویان اینترنتی به نقل از اینستاگرام غلام آورده اند که روزی غلام لباس خدمت به تن، از آسایش خلایق مسرور و از فراوانی اشتغال به غایت خرسند، گرد شهر همی گشت که شاید مسکینی ببیند و درکار فروبسته اش ، گشایشی بنماید.
از آنجا که به همت غلام ، تمام آدمیان آن بلاد در رفاه، مال ها بسیار اندوخته و عمارات سربه آسمان افراشته و کسب و کار فراوان بودی، و هیچ بشری را اندوهی نبودی؛ در گوشه ی شهر به زبان بسته ای برخورد اسب نام.
اسبی سفید با اقبالی سفیدتر. به رسم دلداری با اسب به گفت وگو برخاست:
چنین گفت با اسب ، آن شهریار
که اینجا چرایی؟چه خواهی؟ چه کار؟
مگر صاحبت با تو بد کرده است
ویا جو وکاهِ تو قطع کرده است
اگر مشکلی هست برمن بگوی
سپس چاره ی کار از من بجوی
بخندید اُستر، بگفت ای وکیل
تو که سرخی ات هست همچون شلیل
یکی مشکلم هست باز گویمت
وزان پس ز تو چاره می جویمت
قراراست آینده ورزش کنم
بیابان فراوان که نرمش کنم
نَی یَم استرِ ساده ای، مدال آورم
بهایم بده تو؛ بکن باورم
من اسبم، نجیبم ، فرمانبَرم
به فرمانِ شلاق، من راهبَرم
تو ای شهریار، ای غلام، دادرس
مرا بیخیال و به فریادآنها برس
به فریاد آنان که از قطع آب
بسی سالها مانده اند در سراب
سرابی که دادی، سراب تو و وعده هات
بیاجان من، جان استر فدات
بشین پشت من با شلاقم بران
ولی آب خوردن ببر *نازمکان*
القصه، باقی قصه را نوشتن ضرورتی نباشد مگر اینکه: غلام جان، ما مردمان تشنه ایم شما به هزار مدیر سفارش اسب می فرمائید؟؟ دست مریزاد جناب وکیل..
یعقوب درویشیان.. نازمکان
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 کشف لاشه "کَل" و ۵ گونه پرنده از منزل شکارچی "پادنا"
- 2 احیای مجموعه ورزشی کارگران یاسوج/+تصاویر
- 3 با افت منابع آبی کهگیلویه و بویراحمد تابستان سختی پیشرو است
- 4 ۲۶ هزار معلول تحت پوشش بهزیستی کهگیلویه بویراحمد
- 5 خانواده ۹ نفره گرفتار در ارتفاعات چاروسا کهگیلویه نجات یافتند
- 6 فرماندار گچساران : ۴۰۰ طرح اشتغالزایی در گچساران اجرا میشود
- 7 ۱۷ میلیارد ریال اعتبار در ورزش زورخانه ای کهگیلویه وبویراحمد هزینه شده است
- 8 ۲۳ درصد از نوآموزان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون مراجعه نکردند
-
«ضرغامپور بویراحمدی» مدیرکل استاندارد کهگیلویه و بویراحمد شد/ عکس
-
خداحافظ کاپیتان/ گزارش تصویری از مراسم تشییع و خاکسپاری اسطوره فوتبال استان در دهدشت
-
سرپرست مدیریت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج منصوب شد
-
مدیر فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج تغییر کرد+ عکس و سوابق
-
انتقاد شجاعپوریان از تشریفات بیجا در مراسمهای عزا/ آیینهایی که تسلیبخش نیست
-
نوستالوژی فوتبال دهدشت در دهه 60
-
دلنوشته رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی استان در سوگ زنده یاد «قلندر سخن سنج»/ زمین سبز دیگر جای خالی تو را حس میکند
-
«قلندری» که سخن میسنجید
-
واگذاری معادن کهگیلویه و بویراحمد با شرط فرآوری
-
قیمت جدید شن و ماسه در کهگیلویه و بویراحمد اعلام شد
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!