-
دلنوشته ای برای لاهوتی
ناشناس -
دلنوشته ای خطاب به فرزند لاهوتی
ناشناس -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز -
مردم آزاری با هندوانههای شیرین
پیام واحد -
فریادی از دل دیشموک/ مرثیهای برای یک خانواده بیبضاعت+ فیلم
علی سینا رخشنده مند -
چرا مدیران جامانده از دولت قبل هنوز بر مسندند؟ / بیمه سلامت و پرسشهای بیپاسخ مردم و کارشناسان امر
علی صاحبی -
«در دفاع از پزشکیان»
علیرضا کفایی -
سید سعادت حسینپور خطاب به تاجگردون: آینده جوانان گچساران و باشت را ارزان نفروش، چرا بدنبال رنگ کردن گنجشک و بجای قناری فروختن هستید؟
یادداشت مخاطبان -
گذری برروزهای طلایی حاکم براستادیوم نوستالوژی ازادی دهدشت ویادی از رفیقان سفرکرده
سید ابوصالح دانشفر -
کهگیلویه و بویراحمد: زخمهایی عمیقتر از یک روز تعطیلی!
سعید صفا دوست
پاسخ تاجگردون به امام جمعه گچساران/ دفاع یک جوان از ناموس بیحرمتی به مقدسات نیست/ ولایت فقیه را با عقل پذیرفته ام

فردی به ناموس مادر شهید مرحومهای توهین آشکار کرد و فکر میکردم امروز در خطبهتان صدای من و دیگر خانواده شهدا میشوید… اما نکردید و یا نخواستید
نماینده مردم گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی، نسبت به خطبه های امام جمعه شهرستان گچساران واکنش نشان داد.
به گزارش افتونیوز، غلامرضا تاجگردون خطاب به حجت الاسلام والمسلمین حجازی یادداشتی نوشته و وی را به سعهصدر، اخلاق زیبای اسلامی، مهربانی، لبخند بر لب و به رویی گشاده با مردم توصیه نمود.
بسمهتعالی
به حضور امامجمعه محترم شهرستان گچساران
حضرت حجتالاسلاموالمسلمین حجازی
با سلام و تحیات
توفیق نداشتم در شهرستان و در پای خطبههای نماز جمعه امروز مستمع باشم و از رسانههای مجازی و محلی و البته نه با واسطه فرد و یا شخص خاص، فرمایشات جنابعالی را در باب برخی از اتفاقات و رفتارها مطالعه کردم.
مدتها بود در کلام استعاره و ایهام میشنیدم که بعضاً در فرمایشاتتان نکاتی در باب اینجانب مطرح میفرمودید و بهحکم دینم که از کودکی در پای منبر بزرگان فراگرفتم بدگمان نبوده و اینچنین برداشت میکردم که منظورتان حقیر نباشد چراکه هر بار حضرتعالی را در جمع و یا حتی در خلوت زیارت کردم مطلبی نفرمودید و پیش خود فکر میکردم که ایشان امامجمعه است و قاعدتاً نباید تعارفی داشته باشند و میبایست حرفشان را رودررو به حقیر بزنند و یا حتی اگر امامجمعه هم نباشند و به من هم انتقادی داشته و نصیحتی داشته باشند، بهحکم المومن مراه المومن (اگر اینجانب را به مسلمانی قبول داشته باشند) جمله نصیحت گونه خود را مستقیماً میگفتند.
اما آنچه در خطبهها و در باب تنویر افکار جامعه و رعایت به تقوا و روشنگری فرمودید ضرورت دیدم نکاتی به استحضار جنابعالی و ملت شریف برسانم.
چند سال پیش در جلسهای که سفره گسترانید و جمعی را به احکام دین و اخلاق توصیه فرمودید بهعنوان برادر کوچک شما این نکته را به استحضار رساندم و عرض کردم اعتقاد دارم به فرموده معصوم، علما چتر امت من هستند و از کودکی آموختم احترام علما را داشته باشم و عالمی سراغ ندارید که کوچکترین توهین و بیاحترامی از جانب من و خانوادهام از گذشته تاکنون شنیده و یا دیده باشند و همیشه هم از علما و آنچه بیش از همه انتظار داشته و داریم سعهصدر و صبر است. شنیدم در جلسهای به ائمه جمعه اینچنین فرموده شده “حضرت موسی پس از ابلاغ رسالت الهی، ابزار تقابل با طغیان فرعون و فرعونیان را شرح صدر دانست و امام معصوم نیز از لوازم اصلی اداره امور و ریاست عامه را سعهصدر و صبر دانسته است و بر همین مبنا ائمه جمعه محترم میبایستی از شرح صدر و صبوری لازم برخوردار باشند”.
جناب امامجمعه محترم؛
نمیدانم شما چگونه به ولایتفقیه اعتقاد پیدا کردهاید؟ در حجره، در مکتب، در کتاب دین و یا هر روش دیگری… اما خودم بهتر از هرکسی میدانم چگونه به ولی امر و ولایت اعتقاد پیدا کردم و عمری از من گذشته است و اواخر عمر زندگی، سیاسی و اداریام است و ضرورتی ندارد بخواهم به شما دین و ولایتپذیریام را اثبات کنم… و بگذارید بگویم در برابر ملت عزیزم اینگونه عرض کنم که یقین دارم ولایتپذیریام و اعتقادم به ولایتفقیه بیش از جنابعالی است. چراکه پذیرش ولایتفقیه را با خون پذیرفتم یعنی چیزی که نمیشود با آن معامله کرد…
شاید جنابعالی و برخی از اطرافیانتان (که توصیه بر دوری از برخی از آنان میکنم) به “حکم شرعی تعبدی” ولایتفقیه را پذیرفته باشید ولی اینجانب ولایتفقیه را به شرعی تعبدی که مورد تأیید عقل و مبتنی بر فکر باشد پذیرفتهام و نهتنها بهحکم وظیفه بلکه بهحکم عقل نیز چنین نظامی را موردپذیرش عقل قرار دادهام.
آقای امامجمعه محترم؛
در انتهای اولین وصیتنامه خودم که در سال ۶۱ یعنی کمتر از ۱۶ سال سن داشتم، اینگونه نوشتم که زیر تابوت مرا کسانی بگیرند که اعتقاد به ولایتفقیه داشته باشند و یا بالعکس. شاید اگر خداوند توفیق میداد و من هم در زمره شهدای عزیز قرار میگرفتم امروز چیز دیگری گفته میشد.
آقای امامجمعه محترم؛
همچون اشتباهی که در جریان دانشگاه آزاد و برداشتن روسری دختران خطبه ایراد فرمودید و حتی فرمایش مرحوم حضرت حجتالاسلام خواجهزاده را مبنی بر اشتباه در انتقال مطلب نپذیرفتید، ایکاش این بار حداقل تحقیق خودتان را بیشتر میکردید، مستندات را مشاهده و میشنیدید و بعد خطبه ایراد میکردید، چراکه پر واضح است که چنین نکرده و یا دقت نکردهاید و شاید نیز آنگونه که مراد دلتان بوده است برداشت نمودهاید…
و نیاز به تحریک سپاه نیست! حقیقت را ببینید و بعد بفرمایید… دوست نداشتم این حرفها را بزنم ولی چون دیدم اینگونه گفتید، به دفاع از خودم و خانوادهام و برادر شهیدم که میدانم این کلام، مردم شهر و خانوادهام را آزار میدهد و حتماً تبعاتی خواهد داشت، حقیقت را میگویم.
در جلسه دیدار با خانواده معظم ایثارگران و شهدا که در نوع خود کمنظیر بود، فرزند شهیدی به هر دلیلی کلامی گفت و به توصیه من متوقف کرد (توصیه میکنم بهعنوان یک امامجمعه حتماً فیلم این صحنهها را ببینید). عزیزی ناراحت شد و پس از بیان اعتراضش صحنه را ترک کرد. در جلوی درب و بیرون از سالن به اظهار خودش که نزد من و حداقل سه انسان عاقل و مؤمن به گناهش اعتراف کرد به ناموس من و مادر شهیدم توهین زشت کرد؛ و گویا کسی وی را کتک زد. بعد از جلسه ایشان ماندند و ضمن معذرتخواهی، من هم از ایشان عذرخواهی کردم که با کلام فرزند شهیدی جانبازی ناراحت شد.
آقای امامجمعه محترم؛
فردی به ناموس مادر شهید مرحومهای توهین آشکار کرد و فکر میکردم امروز در خطبهتان صدای من و دیگر خانواده شهدا میشوید و از اینکه زن مؤمنه مرحومهای که از افتخارات این شهر بوده و در آن نشست مورد بیاحترامی قرارگرفته، خطبه میدادید… اما نکردید و یا نخواستید که چنین کنید. میدانم برایتان مهم نیست و اصلاًحرف مرا نمیفهمید چون حلقه دورتان مرز گذاشتهاند و شهدا را صفبندی کردهاید…
آقای امامجمعه محترم؛
مادر من، مادر شهیدی بود که همه به مردمداری و دلسوزی و پاکی او قسم میخورند، شما از کجا آمدهاید که دفاع یک جوان از ناموس و این شهر را بیحرمتی به مقدسات میدانید! بس است و سکوت پیشه کنید و بدانید اگر تمام دنیا و مقامات دنیوی و تمام مال دنیا را در مقابل من و هر جوان غیرتمند این شهر قرار دهید اجازه نخواهند داد حتی به نام جانباز و ارزش و اینگونه مسائل به ناموسش توهین شود و من را از آقای لاریجانی و دیگران نترسانید.
من، غلامرضا تاج گردون، فرزند ظفر، زاده گچساران، خادم این ملت، پذیرفته حدود ۷۵ درصد این مردم، عاشق دین، میهن و نظامم هستم، از خانواده معظم شهدا، ایثارگران و خاک پاک بسیجیان و رزمندگان، بهصراحت یکبار دیگر اعلام میکنم این و آنچه دارم را نه در بازار مکاره یافتم و نه حاضرم در این بازار مکاره دنیوی بفروشم.
آقای امامجمعه محترم؛
ایکاش وقتی از طریق تریبون مجلس و همچنین طی مکاتبات متعدد به تاراج بیتالمال و زمینخواری و… در گچساران که عمدتاً مشخص است چه کسانی هستند اشاره و شفافسازی کردم، شما واکنش و حتی اشارهای مختصر میکردید تا تریبون مقدس نماز جمعه محلی برای دفاع از بیتالمال در هر شرایط و هرزمانی باشد، اما جای سؤال است که چرا چشمانتان را روی چنین مسئله مهم و البته دفاع از حق مردم بهراحتی بستید و انگار در این شهر حضور نداشتهاید و یا مسائل حساس و البته عمومی اینچنینی برایتان اهمیتی ندارد؟ و شاید گفتنش از نظر جنابعالی جایز نبوده و سلیقهای فکر کردهاید (اللهاعلم…).
اما در باب مطالب مطرحشده در شب گزارشم به مردم شریف، به استحضار میرسانم وظیفه خود دانسته و میدانم که در طی سال، برحسب تکلیف به مردم عزیزم گزارش دهم و ایکاش یکبار دیگر به آنچه گفتم و آنچه در صفحه شخصی خودم مکتوب نوشتم توجه میکردید و من در آنجا از پیشگاه ملت از تمام قصورم عذرخواهی کردم و البته ایکاش همه فرهنگ عذرخواهی را یاد میگرفتیم…
شما را به خداوند بزرگ میسپارم و بهعنوان برادر کوچکتان توصیهتان میکنم (البته اگر نفرمایید توصیه من در حکم کفر است) به سعهصدر، به اخلاق زیبای اسلامی، به مهربانی، به لبخند بر لب و به رویی گشاده با مردم…
بدانید دخل و جیبی برای وکالت و کرسی وکالت ندوختهام و هرگاه نظام و مردم من را لایق این وظیفه ندانند شکر گذار خداوند باریتعالی خواهم بود و سجده شکر بجا میگذارم و هرگاه هم اشتباه کردم، اعتراف کرده و یقین بدانید همچنان که در چند سال گذشته عمل کردم بهاندازه یکذره جو از حقوحقوق مردمم کوتاه نخواهم آمد و خدمت را تعطیل نخواهم کرد و به مردم شریف شهرستانهای گچساران و باشت اعلام میکنم فرزند شما تا آخرین لحظه به خدمتش با تمام قوا ادامه خواهد داد و ذرهای از اصول نظام، دین، اخلاق و گرفتن حق شما دریغ نخواهد کرد و شما هم پای حق خود بایستید چراکه شما مردمان این خاک عزیز از شعور بالایی برخوردار هستید؛ میبینید، میشنوید، اندیشه میکنید و سپس تصمیم میگیرید و البته تفاوت خدمتگزار و زورگو را به حتم میدانید و تشخیص میدهید…
غلامرضا تاج گردون
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
- 2 بلکو محلهای فراموشدشده در سایه بیتوجهی مدیران شهری؛ روایتی تلخ از زندگی در حاشیه توسعه/+تصاویر
- 3 وعدههای نافرجام؛ ۱۷ سال انتظار بیپایان برای افتتاح تالار فرهنگ و هنر یاسوج
- 4 آتشسوزی منزل مسکونی در دهدشت؛ فاجعهای که ماینرهای غیرمجاز رقم زدند
- 5 افتتاح و کلنگزنی ۷۴ پروژه آب و فاضلاب در کهگیلویه و بویراحمد
- 6 مشکل توزیع کود یارانهای در کهگیلویه و بویراحمد مرتفع شد
- 7 کاهش ۱۸ درصدی سرقت در کهگیلویه
- 8 شهرک صنعتی خورشیدی در کهگیلویه و بویراحمد افتتاح می شود
-
اتصال مناطق محروم؛ پروژه جدید راهسازی در شهرستان دنا آغاز شد
-
استاندار در جمع جوانان: توسعه استان در گرو سرمایهگذاری خصوصی و حمایت از تولید است
-
حکایت درویش فعال زیستمحیطی از استقبال خودش و تاجگردون در گچساران+ کلیپ
-
آغاز بزرگترین پروژه آبرسانی در دهستان سادات محمودی دنا با اعتبار ۴۸ میلیارد تومان/ بهرامی: با قاطعیت میگویم این پروژه آبرسانی به نتیجه میرسد
-
مادر شهید ایزدپناه درگذشت+ زمان و مکان مراسم خاکسپاری
-
در ستایش یک انتصاب؛ وقتی افراد در جایگاه شایسته خود قرار میگیرند
-
یاسوج در بنبست ترافیک؛ از غفلت مدیریتی شهرداران دیروز تا ضرورت راهبردهای فردا
-
بعد از ماهها غیبت از افکار عمومی تصویر جدید نادر منتظریان منتشر شد
-
پروژههای بزرگ کهگیلویه و بویراحمد به فاز اجرایی نزدیک شدند؛ صدور مجوزهای ماده ۲۳ «به زودی»
-
مردم آزاری با طعم پدربزرگ و مادربزرگ
نظرات ارسالی 1 نظر
درود بر میرشکار خیلی بهتره غلو زارع است
پاسخ