-
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان -
آقای بهرامی! جوان کهگیلویه و بویراحمدی کمفرصت است، نه کمهنر
بویار پارسه -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز
آیا خطر با زندگی ما آمیخته شده است؟!

صبح می شود، اینترنت گوشی را روشن میکنیم، به صفحه گوشی خیره می شویم، منتظر سوژه و خبر داغ امروز میمانیم، سوژه ای که هرروز ناگزیر باید تولید و حواشی آن منتشر یابد، فجایع و حوادث امر ناگزیر جهان امروز هستند، فجایع آنچنان با حال و روز ما عجین و آمیخته شده اند که در معمولی ترین لحظات روزمره خود منتظر پیش بینی ناپذیر ترین حوادث می باشیم. بسیاری براین باورند جامعه ایرانی در آغوش خطر است ، جامعه ای آمیخته از پیش بینی ناپذیری و ناپایداری لحظه اکنون" ...
جامعه ایرانی همیشه با فاجعه زلزله، تصادف و در سالهای اخیر با خطراتی مانند بی آبی، خشکسالی دسته پنجه نرم می کند. مخاطرات زندگی شهری مانند سازههای غیر استاندارد، آسیب پذیری در برابر آتشسوزی و... بصورت بالقوه افزایش داده است. پلاسکو، حادثه قطار، اتوبوس، سانچی، و در پایان هواپیمای تهران-یاسوج همگی شواهدی هستند بر این مدعا که جامعه ایران فاجعه پذیرتر و در آغوش خطر است.
گيدنز بر این باور است : فرهنگ مدرنيته خطرپذیری و زیستن در کنار آن است. مفهوم مخاطره بيشتر در ارتباط با نحوه ي سازماندهي جهان اجتماعي، چه از سوي افراد عادي و چه از سوي متخصصان ، به مسئله اي اساسی و مهم تبدیل مي شود. مدرنيته احتمال کلي مخاطره را در برخي از حوزه ها و شيوه هاي معين زندگي کاهش مي دهد، اما در عين حال شاخص هاي مخاطره آفرين جديدي را مطرح مي سازد که در اعصار پيشين عمدتاً و يا کاملاً ناشناخته بودند و این امر گریز ناپذیر جهان امروز است.
اولریش بک جامعه شناس آلمانی" در کتاب جامعه مخاطره آمیز تبیین می کند: که میزان خطر پذیری انسان ها روز به روز در جامعه کنونی بیشتر میشود و انسان ها دچار یک ناتوانی در ایجاد ثبات در زندگی روزمره میشوند و ترس و اضطراب حادثه همواره دوشادوش افراد است و آنها را رها نمی کند. به نظر می رسد که جامعه ایران دچار فرسودگی ها، شکست ها در مدیریت وقایع، خستگی و در نتیجه ناتوانی هایی شده است که شبیه درماندگی است که بصورت مداوم آنرا اموزش می بینیم و بیش از پیش با آن آشنا می شویم.
درماندگی آموخته شده نخستین بار توسط روان شناسی به نام مارتین سینگلمن به کار رفت و منظور از آن شرایطی است که در نتیجه اعتقاد فرد مبنی بر اینکه رویدادها در کنترل او نیستند در او ایجاد می شود. درماندگی آموخته شده نتیجه شکست ها و ناکامی های پی در پی ای است که افراد با آنها مواجه می شوند و می پندارند که دیگر کاری از دستشان بر نمی آید و به افرادی ناتوان و درمانده تبدیل شده اند.
بر کسی پوشیده نیست که چنین حوادثی در همه کشورها رخ میدهد ولی چیزی که عیان می باشد این است که میزان این حوادث در جامعه ما بیش از سایر جوامع می باشد. خطر پذیر بودن در نتیجه سهل نگاری، مدیریت ناصحیح و مسولیت ناپذیری فردی و سازمانی است که سطح ایمنی و امنیت را در چنین جامعه ای کاهش میدهد. در چنین وضعیتی بی سازمانی و ناهنجاری به نقطه ای میرسد که اعتماد اجتماعی و عدم اعتماد به تصمیم ها به پایین تر این نقطه میرسد و افراد تصمیم گیرنده ناتوان از ریسک تصمیم های بزرگ و اثر بخش می باشند و در مقابل در اذهان جامعه انگاره " مسولین ناتوانند یا بی مسولیت " نهادینه می شود.
افراد درمانده سازنده جامعه ی درمانده می شوند . بسیاری براین باورند: این روزها خستگی و ناتوانی در مقیاسی جامعه محور مطرح می باشد، و بصورت سازمانی و نهادی جامعه ناتوان گشته و ساختار های بوروکراتیک رسمی و نهادهای مردمی و مردم نهاد نیز ناتوان از اداره امور هستند. درماندگی آموخته شده علاوه بر ریشه های شخصی و فردی، ریشه ها و عوامل اجتماعی(ساختاری) نیز داراست و لازم است که این ریشه ها و عوامل اجتماعی به خوبی مورد واکاوی قرار گیرد
از دیدگاه مردم نگارانه شاید نکته قابل تامل و نگران کننده تر این است که جامعه بصورت مداوم و پی در پی دچار مصیبت ها و سوانح گردد چنین امری برای وی عادی و متعارف تلقی میگردد و از آنها بصورت پدیده ای معمولی و روزمره تلقی می کند شاید یکی از دلایلی که افراد در حین و بعد از وقوع سوانح به تصویر سازی و عکس برداری از سوانح روی می آورد این است که در اثر ازیاد چنین وقایعی دیگر آنچنان تلخ نیستند.
نکته قابل تامل دیگر این است که بواسطه قدرت ارتباطات و رسانه در دوره کنونی يک نوع بازتابشگري را نيز به وجود مي آورد که به آن امکان مي دهد تا خود و مخاطره هاي خود ساخته اش را به زير سئوال برد. در واقع، اين خود قربانيان مخاطره ها هستند که غالباً آغاز به بازتابشگري درباره ي اين مخاطره مي کنند. به دیگر سخن بعد وقوع هر حادثه بانیان و مقصران هر حادثه بزودی افشا می شود و از چشم شهروندان به دور نمی مانند.
دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی"
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
-
شلیک به زندگی در مراسم شادی/ تیراندازی حین یک عروسی کشته و زخمی برجای گذاشت
-
سیمان سفید تنگ سپو؛ پروژهای ۱۸ ساله که در حسرت تحقق ماند
-
شکار غیرمجاز شبانه با سگهای آموزشدیده در کهگیلویه و بویراحمد
-
وزیر میراث فرهنگی/تفویض اختیار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به استاندار
-
مطالبه عجیب موحد از وزیر میراث فرهنگی/ منجی کهگیلویه باشید!
-
مدیران اینستاگرامی؛ خدمت یا نمایش؟
-
ذبح منافع عمومی به جای منافع شخصی/ مدافعین معاون استاندار دنبال چه چیزی هستند؟
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!