-
درخواست پژوهشگر جرم شناس از مقام عالی دولت
سید یاسین علویان -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
تمجید بزرگان فوتبال یاسوج از بزرگمرد تاریخ فوتبال استان
یادداشت مخاطبان -
مردمآزاری با چند عدد قرص
پیام واحد -
اسطوره اخلاق فوتبال را دریبل کرد
سعید بخشوده -
تیمی که نیدرخشه استقلال دهدشته؛ قلندر خاموش شد، حماسه به ابدیت پیوست
بهنام عکاشه -
زاگرس، ستونفقرات ایران را نشکنید
وحید سیدیپور -
آموزش و پرورش وزیر دانا میخواهد نه سرباز رادان!!
علیرضا کفایی -
در سوگ قاضی تنها؛ سیدعیسی حسنی
علی ضامنی پور
آیا خطر با زندگی ما آمیخته شده است؟!

صبح می شود، اینترنت گوشی را روشن میکنیم، به صفحه گوشی خیره می شویم، منتظر سوژه و خبر داغ امروز میمانیم، سوژه ای که هرروز ناگزیر باید تولید و حواشی آن منتشر یابد، فجایع و حوادث امر ناگزیر جهان امروز هستند، فجایع آنچنان با حال و روز ما عجین و آمیخته شده اند که در معمولی ترین لحظات روزمره خود منتظر پیش بینی ناپذیر ترین حوادث می باشیم. بسیاری براین باورند جامعه ایرانی در آغوش خطر است ، جامعه ای آمیخته از پیش بینی ناپذیری و ناپایداری لحظه اکنون" ...
جامعه ایرانی همیشه با فاجعه زلزله، تصادف و در سالهای اخیر با خطراتی مانند بی آبی، خشکسالی دسته پنجه نرم می کند. مخاطرات زندگی شهری مانند سازههای غیر استاندارد، آسیب پذیری در برابر آتشسوزی و... بصورت بالقوه افزایش داده است. پلاسکو، حادثه قطار، اتوبوس، سانچی، و در پایان هواپیمای تهران-یاسوج همگی شواهدی هستند بر این مدعا که جامعه ایران فاجعه پذیرتر و در آغوش خطر است.
گيدنز بر این باور است : فرهنگ مدرنيته خطرپذیری و زیستن در کنار آن است. مفهوم مخاطره بيشتر در ارتباط با نحوه ي سازماندهي جهان اجتماعي، چه از سوي افراد عادي و چه از سوي متخصصان ، به مسئله اي اساسی و مهم تبدیل مي شود. مدرنيته احتمال کلي مخاطره را در برخي از حوزه ها و شيوه هاي معين زندگي کاهش مي دهد، اما در عين حال شاخص هاي مخاطره آفرين جديدي را مطرح مي سازد که در اعصار پيشين عمدتاً و يا کاملاً ناشناخته بودند و این امر گریز ناپذیر جهان امروز است.
اولریش بک جامعه شناس آلمانی" در کتاب جامعه مخاطره آمیز تبیین می کند: که میزان خطر پذیری انسان ها روز به روز در جامعه کنونی بیشتر میشود و انسان ها دچار یک ناتوانی در ایجاد ثبات در زندگی روزمره میشوند و ترس و اضطراب حادثه همواره دوشادوش افراد است و آنها را رها نمی کند. به نظر می رسد که جامعه ایران دچار فرسودگی ها، شکست ها در مدیریت وقایع، خستگی و در نتیجه ناتوانی هایی شده است که شبیه درماندگی است که بصورت مداوم آنرا اموزش می بینیم و بیش از پیش با آن آشنا می شویم.
درماندگی آموخته شده نخستین بار توسط روان شناسی به نام مارتین سینگلمن به کار رفت و منظور از آن شرایطی است که در نتیجه اعتقاد فرد مبنی بر اینکه رویدادها در کنترل او نیستند در او ایجاد می شود. درماندگی آموخته شده نتیجه شکست ها و ناکامی های پی در پی ای است که افراد با آنها مواجه می شوند و می پندارند که دیگر کاری از دستشان بر نمی آید و به افرادی ناتوان و درمانده تبدیل شده اند.
بر کسی پوشیده نیست که چنین حوادثی در همه کشورها رخ میدهد ولی چیزی که عیان می باشد این است که میزان این حوادث در جامعه ما بیش از سایر جوامع می باشد. خطر پذیر بودن در نتیجه سهل نگاری، مدیریت ناصحیح و مسولیت ناپذیری فردی و سازمانی است که سطح ایمنی و امنیت را در چنین جامعه ای کاهش میدهد. در چنین وضعیتی بی سازمانی و ناهنجاری به نقطه ای میرسد که اعتماد اجتماعی و عدم اعتماد به تصمیم ها به پایین تر این نقطه میرسد و افراد تصمیم گیرنده ناتوان از ریسک تصمیم های بزرگ و اثر بخش می باشند و در مقابل در اذهان جامعه انگاره " مسولین ناتوانند یا بی مسولیت " نهادینه می شود.
افراد درمانده سازنده جامعه ی درمانده می شوند . بسیاری براین باورند: این روزها خستگی و ناتوانی در مقیاسی جامعه محور مطرح می باشد، و بصورت سازمانی و نهادی جامعه ناتوان گشته و ساختار های بوروکراتیک رسمی و نهادهای مردمی و مردم نهاد نیز ناتوان از اداره امور هستند. درماندگی آموخته شده علاوه بر ریشه های شخصی و فردی، ریشه ها و عوامل اجتماعی(ساختاری) نیز داراست و لازم است که این ریشه ها و عوامل اجتماعی به خوبی مورد واکاوی قرار گیرد
از دیدگاه مردم نگارانه شاید نکته قابل تامل و نگران کننده تر این است که جامعه بصورت مداوم و پی در پی دچار مصیبت ها و سوانح گردد چنین امری برای وی عادی و متعارف تلقی میگردد و از آنها بصورت پدیده ای معمولی و روزمره تلقی می کند شاید یکی از دلایلی که افراد در حین و بعد از وقوع سوانح به تصویر سازی و عکس برداری از سوانح روی می آورد این است که در اثر ازیاد چنین وقایعی دیگر آنچنان تلخ نیستند.
نکته قابل تامل دیگر این است که بواسطه قدرت ارتباطات و رسانه در دوره کنونی يک نوع بازتابشگري را نيز به وجود مي آورد که به آن امکان مي دهد تا خود و مخاطره هاي خود ساخته اش را به زير سئوال برد. در واقع، اين خود قربانيان مخاطره ها هستند که غالباً آغاز به بازتابشگري درباره ي اين مخاطره مي کنند. به دیگر سخن بعد وقوع هر حادثه بانیان و مقصران هر حادثه بزودی افشا می شود و از چشم شهروندان به دور نمی مانند.
دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی"
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 کشف لاشه "کَل" و ۵ گونه پرنده از منزل شکارچی "پادنا"
- 2 احیای مجموعه ورزشی کارگران یاسوج/+تصاویر
- 3 با افت منابع آبی کهگیلویه و بویراحمد تابستان سختی پیشرو است
- 4 ۲۶ هزار معلول تحت پوشش بهزیستی کهگیلویه بویراحمد
- 5 خانواده ۹ نفره گرفتار در ارتفاعات چاروسا کهگیلویه نجات یافتند
- 6 فرماندار گچساران : ۴۰۰ طرح اشتغالزایی در گچساران اجرا میشود
- 7 ۱۷ میلیارد ریال اعتبار در ورزش زورخانه ای کهگیلویه وبویراحمد هزینه شده است
- 8 ۲۳ درصد از نوآموزان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون مراجعه نکردند
-
مناقصات جهت شفافیت هر چه بیشتر جلوی دوربین برگزار می شود
-
«ضرغامپور بویراحمدی» مدیرکل استاندارد کهگیلویه و بویراحمد شد/ عکس
-
خداحافظ کاپیتان/ گزارش تصویری از مراسم تشییع و خاکسپاری اسطوره فوتبال استان در دهدشت
-
سرپرست مدیریت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج منصوب شد
-
مدیر فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج تغییر کرد+ عکس و سوابق
-
انتقاد شجاعپوریان از تشریفات بیجا در مراسمهای عزا/ آیینهایی که تسلیبخش نیست
-
نوستالوژی فوتبال دهدشت در دهه 60
-
دلنوشته رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی استان در سوگ زنده یاد «قلندر سخن سنج»/ زمین سبز دیگر جای خالی تو را حس میکند
-
«قلندری» که سخن میسنجید
-
واگذاری معادن کهگیلویه و بویراحمد با شرط فرآوری
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!