پس از منتشر شدن یادداشت پتروشیمی سقاوه و حسن پفکی قصه ی ما توسط نصرالدین پارسه مهرداد اسدی با ارسال یادداشت پاسخ وی را داد  پیرامون احداث پتروشیمی‌ بزرگ بویراحمد عرایض جنابعالی را با چند بُعد پی میگیریم اول اینکه کتاب تاریخ پر است از حوادث تلخ شیرین روزگار که قیمت و عیار واقعی همه انسان ها را برای نسل های بعدی آشکار می کند .  از امیر کبیرها تا مصدق ها تا مدرس ها تا رجایی ها .... هیچگاه سرشت پاک از ذهن و ذهنیت ها پاک نخواهد شد و تاریخ از آن ها الگو برداری می کند تا هر از گاهی ما و شما به خود بیاییم و بفهمیم بزرگترین یادگار یک انسان خوبیست  راهی که به کمک به خلق بینجامد نام را ماندگار خواهد کرد . دوم اینکه جنابعالی با استناد به عملکرد نماینده محترم  شهرستان های بویراحمد ودنا  از سال ۹۰ تا کنون به جزئیات به تمامی زیر ساخت های این حوزه از تمامی پروژها عمرانی تغییر را کاملا در می یابید ، از آن جاده های که منتهی به مرگ بود تا آن مناطقی که حتی گوشی هم آنتن نمی داد ، تا آن کابوس های که با نبود برق دل روستانشینان را آشفته می ساخت ، تا آن نبودهای در تمام زمینه ها ورزشی ، گردشگری ، صنعت ......که لازمه تمام مشکلات و معضلات بزرگ شده بود .که در برابر همه آنها یک مرد می توانست چاره ساز باشد که مردم در اسفند ۹۰ با او همراه و همگام شدند که امروز شاهد چنین رخدادهای بزرگی باشیم و روز به روز بر بال افتخار اقتدار سوار شویم . جناب پارسه ؛ همه ما خوب می دانیم ، که با وجود مشکلات اقتصادی کلان اشکلات بزرگی در توسعه و پیشبرد مسائل استان ما هم به وجود آورده اند ، و معضلی بنام بیکاری زمینه ساز تمام عوایب اجتماعی و فرهنگی و معیشتی جامعه ما شده است . و همه جوانان از آن رنج می برند . پتروشیمی بزرگ بویراحمد با تمام تبعیض و نابرابری ها و رقابت بر سر مجوز آن با تمام توان و تلاش نماینده ارزشمندمان  از دست فرصت طلبان ربوُد تا راهی برای حل مسئله بیکاری پیدا کنیم و از ظرفیت آن نهایت استفاده را کنیم تا کمتر شاهد آسیب های اجتماعی از قبیل خودکشی ، طلاق ، اعتیاد ، خشونت .... باشیم . جناب پارسه ؛ هیچکس برای نابودی طبیعت دلخوش نیست و هیچکس از نابودی این نعمت گرانبها خوشحال نمی شود بلکه ناراحت هم می شود بله غم دارد نبود درخت و بوته و گل که منشآ طراوت روح روان ماست ، ولی آن طرفتر غمناکتر آنجاست که یک جوان تحصیل کرده بدون سرمایه کافی و نبود اشتغال با تمام نگاه ها سر خم کند و تنها را حل همه مشکلات را در طناب دار می بیند . و سخت  است نبود تحول در دنیای که برای پیشرفت روی صدم ثانیه تمرکز دارند به سمت سوی مدرنیته در حرکت اند جناب پارسه ؛ چه خوب است با تعبیر خوابی که از حقایق فاصله دوری دارد سخن نگویید و با رجوع به اعمال یک امانت دار واقعی صادقانه و منصفانه قضاوت کنید تا درخت زیبای عقلانیت را به خودکامگی نکاریم و قلم را ابزار اغراق وقایع و حقایق نکنیم . آنجاست که تظاهر و ریا نمی تواند نگاه ما را از کردار تلاشگری بی منت مخدوش کند . وقتی که زارعی گفت با کسانیکه در راه ساخت پروژه پتروشیمی  بزرگ بویراحمد سنگ اندازی کنند برخورد قاطع می کنم .روی گردن کلفتی و قلدر گویی نگفتند بلکه یادآور قلب ترک خورده آن جوانی افتاد که با نبود اشتغال راه خودسوزی و خودخواری را در پیش گرفت ، همان جوانی که با توسعه صنعت می توانست بازکاوت خود لهاف ترقی را در خانواده خود پهن کند . و موضع گیری هر شخص در مقابل این پروژه مهم جامعه ما را آسیب زده تر از همیشه خواهد کرد و جوانانمان با نبود اشتغال غرق در مسائل غیر اصولی و غیر اجتماعی می شوند ، و هرروز بدتر از دیروز آه افسوس این بستر ها را می خوریم . تا معیار قضاوت مان بر مدار دلسوزی و کمک به پیشرفت و توسعه نباشد قلممان  قدمیست سوی به ویرانی همه تلاش های و مشقت ها و سختی ها مردانی که ارزشهایشان را در خوشحالی جوانانشان می جویند . زارعی مردیست برای مردم و کنار مردم او درد دل مردم زیلای را به صندلی سبز و راحت مجلس ترجیح می داد ، زارعی منتهی به یک نماینده  در مجلس برای ما نیست ، زارعی چراغیست که راه توسعه و پیشرفت را روشن خواهد کرد ،  و برای عبور از تمام کاستی ها از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد ، زارعی سیاست را آمیخته در اخلاق و عاطفه می کشاند تا دردها را درک کند و شفاف به صراحت پاسخگوی همه موکلینش باشد . و در آخر کلام تاریخ می نویسد که روزی یک مرد برای بویراحمد و دنا نه با اجهاف و زیاد گویی و تبل تعریف و تمجید بلکه با قلبی پر از عاطفه و مهر ومردانگی‌ و نیت پاک تاب بی توجهی را تحمل نکرد و با تمام توان پله های ترقی و توسعه را با اقتدار و افتخار به پایان رساند . تا محرومیت برای همیشه از چهره مان پاک شود .