-
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان -
آقای بهرامی! جوان کهگیلویه و بویراحمدی کمفرصت است، نه کمهنر
بویار پارسه -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز
دختران سالخورده و سرنوشتی که نسل به نسل تکرار میشود

در روزهای گذشته رسانه ها تصاویری از مدارس مناطق دورافتاده استان از جمله زیلایی منتشر کرده اند که در همه کشور سر و صدا به پا کرده است. دخترانی که در وقت کودکی به دلیل نبود مدرسه یا شرایط سخت زندگی از تحصیل بازماندهاند و حالا وارث زندگی سخت و تلخ مادرانشان شده اند و خیلی زودتر از آنچه که باید پا به سن گذاشته اند و در 20 تا 30 سالگی احساس پیری می کنند.اما اگر همه چیز همینگونه پیش برود این دختران سالخورده میراث بی سوادی و کم سوادی را دست نخورده به دست نسل های بعد از خود خواهند سپرد. اگر بخواهند شرایط زندگیشان را عوض کنند نیز با حرکت لاک پشتی تحول در زیرساختهای آموزشی ، تنها راهی که پیش پایشان قرار می گیرد همان مهاجرت به مرکز استان است.شهری با حاشیه ای فراتر از متن که مردمانش کوله بار دلتنگی برای دیارشان را به در و دیوارش آویخته اند و آدم در هوایش دائم احساس دلتنگی می کند. شهری که هنوز تا شهر شدن خیلی فاصله دارد. اما جمعیتش چیزی غیر از این می گوید.
ماجرا به همین سادگی هم نیست. مهاجرت تازه اول سختیهاست. آدمهایی که هر کدام شیر بیشه ای بوده اند و برای خود شهریاری می کردند حالا باید از سرابتاوه تا مادوان و اگر خیلی هم شانس بیاوردند و شرایطشان خوب باشد در شهر یاسوج سرپناهی پیدا کنند.
باغ و زمینهای پدری را رها کرده یا فروخته اند با این امید که سرنوشت خود و فرزندانشان را از سر بنویسند و دنیای بهتری برای فرزندانشان رقم بزنند اگر غم نان در این شهر بزرگ بگذارد. اگر یاسوج همان مشکلات روستاها و سکونتگاه هایشان را نداشته باشد. که همه آن مشکلات را دارد آن هم به توان هزار .
برای دیدن و گفتن از مشکلات شهر یاسوج نه مصاحبه لازم است و نه تاییدیه .فقط کافیست یک روز صبح یک نفر عزمش را جزم کند از همان مادوان تا سرابتاوه سری به مدارس شهری در این عصر مدرن بزند.اصلا چرا سرابتاوه و مادوان ، دیدن یک مدرسه در مرکز شهر همه چیز را فاش می کند.
مگر در همه چند سال گذشته در جلسات استانداری کمبود فضای آموزشی اولین مشکل آموزشی این شهر نبود پس چرا هر روز وضعیت بدتر از قبل می شود. چرا در همه چهار سال گذشته یک متر فضای آموزشی به این شهری که فقط در سال گذشته 23 هزار مهاجر را پذیرفته ، اضافه نشده است.آیا فقط باید خیرین بیایند دل بسوزانند. یعنی اگر خیری پیدا نشد انقدر دولت دست و پا بسته است که نتواند یک مدرسه بسازد ؟ یا عزمی برای ساخت مدرسه نیست.
چگونه است در مدرسه ای در محله شاهدها یکی از قدیمی ترین محله های شهر یاسوج هنوز 30 تا 40 دانش آموز را در کلاس 20 متری می گذارند که دانش آموز می گوید از هوای خفه کلاس حالت تهوع می گیرم.انقدر میزم به معلم نزدیک است که احساس نا امنی می کنم.دانش آموزی که به خاطر ترس از مارمولک و موش از صیح تا ظهر شرایط سخت را به خود تحمیل می کند تا از سرویس های بهداشتی مدرسه استفاده نکند.
اینها کودکند و ترس چیز عجیبی نیست حتی اگر یک نفر برای ترساندنشان هم شایعه راه انداخته باشد که مدرسه موش و مارمولک دارد. اما برای ترس دختربچه 7 ، 8 ساله در میان 400 دانش آموز که برای یک صندلی و اندکی اکسیژن رقابت می کنند چه باید کرد؟
آیا هر مدیری اجازه دارد فقط امروز و شرایط امروز را ببیند پس آینده چه می شود؟ سیاست ازدیاد فرزندی که حوزه بهداشت و درمان با جدیت آن را دنبال می کند کجای برنامه های وزارتخانه آموزش و پرورش قرار گرفته است؟ مگر دهه چهل و پنجاهیها را محکوم به بی فکری در تولید فرزند بدون در نظر گرفتن آینده بهداشتی و آموزشی و رفاهی نکردیم.آیا قرار است ظرف 10 سال آینده دوباره به همان گذشته ای برگردیم که اغلب از آن گریزانیم.
کلاسهای شلوغ و سرویس های بهداشتی به هم ریخته و بخاریهایی که آن همه قربانی گرفتند باید خیلی زودتر از اینها تمام می شد اما در قرن 21 هنوز هم در شهر یاسوج دغدغه های کودکان 7 ساله دبستانی به مادران و مادربزرگهایشان یکیست و تاریخی که هی تکرار می شودو خبرهایی که تکراری است.
البته دخترکان مدرسه هاجر هم زودتر از آنچه که مسئولان فکرش را بکنند بزرگ می شوند و مشکلاتشان هم بزرگتر و انباشته تر خواهد شد و اگر 10 سال بعد تصاویر دخترکان سالخورده به ظاهر شهرنشین یاسوجی در صدر همه رسانه ها قرار گرفت هم نباید تعجب کنیم.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
-
شلیک به زندگی در مراسم شادی/ تیراندازی حین یک عروسی کشته و زخمی برجای گذاشت
-
سیمان سفید تنگ سپو؛ پروژهای ۱۸ ساله که در حسرت تحقق ماند
-
شکار غیرمجاز شبانه با سگهای آموزشدیده در کهگیلویه و بویراحمد
-
وزیر میراث فرهنگی/تفویض اختیار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به استاندار
-
مطالبه عجیب موحد از وزیر میراث فرهنگی/ منجی کهگیلویه باشید!
-
مدیران اینستاگرامی؛ خدمت یا نمایش؟
-
ذبح منافع عمومی به جای منافع شخصی/ مدافعین معاون استاندار دنبال چه چیزی هستند؟
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!