-
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
تمجید بزرگان فوتبال یاسوج از بزرگمرد تاریخ فوتبال استان
یادداشت مخاطبان -
مردمآزاری با چند عدد قرص
پیام واحد -
اسطوره اخلاق فوتبال را دریبل کرد
سعید بخشوده -
تیمی که نیدرخشه استقلال دهدشته؛ قلندر خاموش شد، حماسه به ابدیت پیوست
بهنام عکاشه -
زاگرس، ستونفقرات ایران را نشکنید
وحید سیدیپور -
آموزش و پرورش وزیر دانا میخواهد نه سرباز رادان!!
علیرضا کفایی -
در سوگ قاضی تنها؛ سیدعیسی حسنی
علی ضامنی پور -
تحلیلی از عملکرد و سیاست های تاجگردون در بستر پلتفرم های مجازی
یعقوب درویشیان
«خداوندا، قامت صدری را خم نگردان»

مسئولین اردوی جهادی پس از شناسایی، ارزیابی و گذاشتن عقلشان روی هم(خرد جمعی) به یک تصمیم درست و آگاهانه دست یافتند و از میان دو پروژۀ، ساخت مسجد یا ایجاد بنایی از صفر تا صد برای زیستن یک خانواده محروم، گزینه دوم را در اولویت و اختیار گزیدند.
پروژه، زمینی بود با مساحت تقریبا ۸۰ متر که با تسهیلات و وام دادن ۱۵ میلیون تومانی کمیته امداد، شرایط مالی را برای ساختن آن تا حدی فراهم کرده بود.
جماعتی جهادگر که از صنف کارگر، مهندس، دانشجو، طلبه، کنکوری، دانش آموز و... تشکیل شده بود.
خانه ای برای مشهدی صدری، مادر دو دختر و یک پسر و تنها دار و ندارش از مال دنیا ۷ راس گوسفند بود. صدری پس از فوت شوهرش بر اثر سکته قلبی، مسئولیت پدر بودن را خوب توانست تجربه و ایفای نقش کند و هم اکنون مادری مهربان و پدری پر تلاش است. مادر و پدری که سالهای سال است سایه خویش را بر روی پریا، پریسا و عیسی انداخته که مبادا گوشه ای از حیاتشان ناامن شود. پریا دانش آموز کلاس اول بود، زبده، خلاق با هوش و استعداد بالا و قلبی پاک و آرزوهای بسیاری که در آن قلب کوچک جای داده بود.
بچه های جهادی مراحل اجرای یک ساختمان را از پی کنی، تا فنداسیون و دیوار چینی انجام می دادند و صدری با هر نگاهی که به پیشرفت پناهگاه خود و فرزندانش می کرد ترکیبی از گریه و خنده بر چهره اش نمایان بود، هنگام صحبت بغض های فرا گرفته گلویش با گویش و همان لهجه خاص، ذهن هر نظاره گر و اهل وجدانی را به سویش درگیر و بیدار می کرد. پریسا که دانش آموز دوره راهنمایی بود و لوح های تقدیرش میخکوب بر دیوار خانه قدیمی شان نقش بسته بود ، همانند مادرش صدری شاد بود و شاید دلیل شاد بودنش، ادامه تحصیلش در پناهی می بود که برای زیستن چشمانش را بدان می دوخت.
وقتی با پریای ۸ ساله همنوا شدم گوشه ای از حرف ها و آرزوی هایش را بیرون کشاندم. از پریا در مورد کار و پیشه آینده اش پرسیدم،که پاسخش را در پزشکی و خدمت به مردمش دریافت کردم. لابلای پرسشهایم ذهن پریا را درباره دوست داشتن صدری، پریسا و عیسی به چالش کشاندم که اول پاسخ را در هر سه مورد دیدم اما با چند بار تکرار پرسش و پافشاری اظهار داشت، برادرش عیسی را بیشتر دوست دارد که این لحظه اظهار پریا را، هیچگاه فراموش نخواهم کرد. پریا، عیسی را مردی در نقش پدر برای خانواده پنداشته بود. عیسی دانش آموزی بود که چند واحدی از دروسش مانده بود تا دیپلم خود را بگیرد اما هنوز به مرتبه روی پای خود ایستادن نرسیده بود و باید خوب تمرین می کرد.
من که ذکر هر روضه و مصیبت خوانی یارای گریه دار کردنم را ندارد با حرفهای پریا ناخواسته اشک را بر چشمانم جاری می کند. هنوز جهادگران به مرحله اجرای سقف نرسیده بودند که پریا را از خوشحالیش از ساخت منزلشان خبر می دهم اما او می گوید: زمانی خوشحالم که سقفش را کار کرده باشید. این جمله برای سن و سال دختری همچون پریا تنها یک جمله نبود بلکه دنیایی از آرزوهایش بود.
سقف هم ساخته شد و اساس خوشحالی پریا را فراهم کرد و جهاگران سفرشان را با آرزوی عاقبت بخیر گفتن های صدری و خداحافظی های پریسا، پریا، عیسی و اهالی روستا به پایان رسانند.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 کشف لاشه "کَل" و ۵ گونه پرنده از منزل شکارچی "پادنا"
- 2 احیای مجموعه ورزشی کارگران یاسوج/+تصاویر
- 3 با افت منابع آبی کهگیلویه و بویراحمد تابستان سختی پیشرو است
- 4 ۲۶ هزار معلول تحت پوشش بهزیستی کهگیلویه بویراحمد
- 5 خانواده ۹ نفره گرفتار در ارتفاعات چاروسا کهگیلویه نجات یافتند
- 6 فرماندار گچساران : ۴۰۰ طرح اشتغالزایی در گچساران اجرا میشود
- 7 ۱۷ میلیارد ریال اعتبار در ورزش زورخانه ای کهگیلویه وبویراحمد هزینه شده است
- 8 ۲۳ درصد از نوآموزان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون مراجعه نکردند
-
سرپرست مدیریت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج منصوب شد
-
مدیر فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج تغییر کرد+ عکس و سوابق
-
انتقاد شجاعپوریان از تشریفات بیجا در مراسمهای عزا/ آیینهایی که تسلیبخش نیست
-
نوستالوژی فوتبال دهدشت در دهه 60
-
دلنوشته رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی استان در سوگ زنده یاد «قلندر سخن سنج»/ زمین سبز دیگر جای خالی تو را حس میکند
-
«قلندری» که سخن میسنجید
-
واگذاری معادن کهگیلویه و بویراحمد با شرط فرآوری
-
قیمت جدید شن و ماسه در کهگیلویه و بویراحمد اعلام شد
-
هزینه ماهانه ۴۰۰میلیارد تومانی تأمین اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد
-
۱۸۷۷ میلیارد تومان از اعتبارات سال گذشته کهگیلویه و بویراحمد هنوز جذب نشده است
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!