زنان ؛ نیمی از پیکره یک جامعه را تشکیل میدهند و در تمام جوامع در حد قوانین کشوری گاها فعالیت های زن را گسترده و یا محدود کرده اند و در همین کشور خودمان زمانی زنان حتی حق رای نداشتن و هنوزم دیه شان نصف دیه ی مرد است به جرم زن بودن! و حتی پدرشان نصف سهم الارثشان را میدهد به آن امید که در آینده ای چه بسا دور؛ یک مرد غریبه یک حق تمام برایش خواهد آورد! در جامعه ی اسلامی ما زنان تاثیر بسیار بسزایی در رشد  و پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی داشته اند چه بسا با نگاهی اجمالی به تعداد پذیرفته شدگان کنکور سراسری خود مبین این واقغیت است که زنان در حال تلاشی مضاعف اند جهت احقاق حقوق از دست رفته شان! اَهَمِ موضوعات سخنرانیهامان را؛ عقب رفتن شال زنان و لاک قرمزشان تشکیل میدهد که به مثابه زلزله ای فلان ریشتریست برای تخریب باورهای ایرانی اسلامیمان! در این راستا می آییم جهت تعریف هرچه بیشتر آزادی اصولی برای زنان پارکی احداث میکنیم بنام پارک بانوان! و سعی میشود که در آنجا بانوان به جهت حفظ سلامتی خود اقدام به انجام ورزش نمایند بدور از چشمان نامحرم! و حداکثر امکانات رفاهی را برای آنان در این پارک در نظر میگیرند تا این بانو جهت بهتر نمودن هرچه بیشتر تندرستی اش روی به پارک های مختلط نیاورد! فلذا سعی میشود این پارک ها جوری طراحی شوند که از اطراف برای افراد نامحرم دیدی نداشته باشد. اما در یاسوج چون چیزی که فقط نامش را از دور شنیده باشند به مثابه همان ضرب المثل شنیدن صدای دُهُل از دور! می آیند دقیقا پارک بانوان را بین دو ستاد بسیار مهم استانی احداث میکنند تا بعد از پزشکان این دو ستاد نیز محرم اجباری شوند برای زنان! و آنقدر به مقوله ی زیبایی دوستی زنان اهمیت داده اند که این پارک را با دیوارهای کاذب رنگی که گاه به نسیمی فرو می شکنند محصور میکنند! یک بار که سراغ این پارک بروید یاد محصولات چینی خواهید افتاد که به هرجان کندنی میخواهند خود را مابین محصولات مرغوب جای دهند ولو به صِرفِ یدک کشیدن یک نام از آن جنس! اصل بنایی احداث پارک زنان خوب بود اگر چون دیگر شهرها تمام امکانات رفاهی مناسب زنان را در آن تعبیه میکردند و طبق اصول اسلامی ایرانیمان موازین شرعی را جهت احداث این قبیل پارک ها رعایت می کردند! زنها طی سالیان متمادی مورد ظلم واقع شده اند اگر میخواهیم گامی جهت احقاق حقوق از دست رفته شان برداریم از نام زنان جهت رسیدن به اهداف خودمان بهره نجوییم! زنان؛ زبانِ اعتراضشان کوتاه است! و خیلی زود خو میکنند به جبر! هیچ گاه نگران انقلابی از سوی زنان نباشید چرا که زنان اهدافشان را از طریق پسرانشان بر جامعه گسیل میدارند! و هرجا مردی موفق دیدید شاید در حال تحقق آرزوهای مادرش است! زیرا که زنان به جرم زن بودن نه در پُست های کلیدی وزارت کشور جایی خواهند داشت و نه در پست ها و رده های کوچکتر استانی و شهری و نه جایی چون پارکی که به نامشان سند خورده اما عملا هیچگونه استفاده ای برایشان نخواهد داشت! آیا کسی هست با این شرایط نامناسب امکانات رفاهی و عدم رعایت موازین شرعی و عدم رعایت مبلمان شهری مناسب در تعیین مکان پارک بانوان یاسوج به دختر و زنان خانواده اش اجازه دهد با لباس راحت در این پارک به ورزش بپردازند؟ آیا هدف از احداث این پارک این بوده که زنان با چادر ورزش کنند؟ اگر قرار بر حفظ حجاب کامل چادر در این پارک بود لطفا پسوند بانوان را از این پارک بردارید چرا که تمام پارک های شهر جهت ورزش با چادر برای زنان همین وضعیت و گاها شرایط بهتری دارند زیرا از طرف دو اداره ی بسیار مهم؛ زنان را لحظه به لحظه زیر ذره بین کنترل خود در نمی آورند! و باشگاههای خصوصی بسیاری نیز جهت حفظ سلامتی و تندرستی زنان احداث شده پس پارکی که بزودی عمومی می کنید را هرچه سریعتر از قید و بند نام و دیوارهای رنگی بی کیفیت رها کنید! دردنامه ی زنان سرزمین من پارت دوم