سخن گفت از اخلاق آن هم در جامعه ای که ناف برخی سیاسیون و رسانه هایش را با ضدیت با اخلاق بریده اند عبث خواهد بود. روزگار غریبی است اما رسم تاریخ تکرار مکررات ملال آور است. صحنه سیاسی ایران پر است از ناسپاسی ها و گزافه گویی با قیافه های حق به جانب . عنودان بدگهر با بهشتی و آیت الله هاشمی همان کردند که امروز مواجب بگیران فرصت طلب با یاران و مریدانشان می کنند. سخن از فرد نیست بلکه حرف از مذمت عملی است که می رود فراگیر شود. چه فرقی می کند در اصل عمل و اینکه کجای کشور باشد. دکتر نظری هم مصداق همان بزرگانی است که باید از نو شناخت. عمل عده ای که سیم و زر گرفته تا تیغ ناسپاسی و تفرقه افکن خود را بر چهره مردی کشند که کارنامه چندساله و مرام چهل ساله اش خاری در چشم حسودان تنگ نظر است عین شیطنت و غرض ورزی است و هدفش تنها خودنمایی است و به سان عروسک خیمه شب بازی در دست عده ای خوش رقصی می کند . شایعه نشستی به نام حلقه کسری آنچنان سخیف و بی بنیان بود که مردم از روی تمسخر بدان بنگرند.حرافان و دروغ پردازان حتی زحمت اندیشیدن در باب قلم فرسایی منحوس خود را هم به خود ندادند تا فرق مدیر سیاسی و امنیتی و مسئول یک بنگاه معاملاتی را دریابند و دم خروسشان از لنگه راست تن پوششان بیرون زده است. بسیار مضحک است که مدیری در این سطح از تجربه و بینش سیاسی و مدیریتی در یک مهمانی با حضور اصحاب رسانه (که از اساس تکذیب شد )؛ سخنانی عجیب با رنگ و بوی قومی بر زبان براند آنهم در جمعی که مترصد فرصتی برای بر دار کردن پیراهن عثمانند. نان برخی ها در تولید محتوای دروغ و اشاعه تهمت و ایجاد اختلاف و کوبیدن بر طبل قومیت گرایی است. تفرقه افکنی میان آنچه به زعم خود سردسیر یا گرمسیرش خوانده اند وظیفه ذاتی مطرودان مواجب بگیر است . فرصت طلبانی که تا مرادشان حاصل نشد یک شبه پوستین بره از ذات گرگین خود افکندند. فضای استان چنان مسموم است که برخی مدام بر بزرگان و نمایندگان می تازند . زمانی تاجگردون را در سیبل نشاندند و زمانی زارعی و هاشمی و .... نظری را همه می شناسند . چه دوستان شفیقش و چه یاران غریبش. حتی منتقدین سرسختش دریافته اند که مردی راستین و مزین به اخلاق حسنه است و مدیری که قاطعیت و صلابتش به قلم و فکری هرز خدشه دار نخواهد شد. حمله به یار هاشمی و کارگزاری از طیف کارگزاران در استان تحرکی مشکوک از سوی برخی افراد است. تقارن این شایعات با تشکیل کابینه دوازدهم معنی دار است و هر فرد نکته سنجی براحتی درمی بابد پشت پرده این تخریب ها چیست؟ آنچه برخی را به تکاپو انداخته ریشه در ترس دارد. ترس از اوج گرفتن مدیری مقتدر در مدیریت استان، که پنبه هایشان را رشته خواهد نمود و نقشه هایشان را نقش برآب خواهد کرد و حساب سره از ناسره را مشخص خواهد نمود. اینکه چرا نظری هدف قرار گرفته است یادآور جمله معروفی است که روزگاری بر زبان بزرگی جاری شد :<< برای در هم شکستن سپاه، اول فرمانده را هدف قرار دهید>>. اینک دکتر نظری به عنوان نماد موفقیت دوباره مدیریت اصلاح طلبان هدف خوبی است. اما اگر ترس چنان بر عده ای غالب شده است بدانند. نظری ها و اصلاحات واقعی همیشه برای منافقان و بدخواهان ملت خواری در چشم و استخوانی در گلو خواهند بود. اینان چاره ای نیافتند تا بازی پلید و قدیمی سردسیر و گرمسیر را راه بیاندازند. هزینه کردن از جانب مردمان شریف کهگیلویه بزرگ و گچساران و یا نمایندگان محترمشان برای عقده گشایی های شخصی و گروهی همان اندازه منفور است که هزینه از مردمان بویراحمد و دنا و بزرگان این دیار مذموم است. مرور سیاست اخیر برخی افراد و گروهها در استان خط کلی مسیر حرکت آنها را به خوبی نشان می دهد و در خیال خود برآنند تا در آستانه انتخاب مدیران جدید با راه انداختن دوگانه سردسیر و گرمسیر فضای استان را ملتهب نمایند. آنها غافلند که مردمان این سرزمین همه از یک تبارند و جغرافیا هرگز سدی بر سر راه اتحادشان نیست. جمعي از جوانان اصلاح طلب استان