-
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
«قلندرِ مستطیل سبز»
محمد زرین -
تمجید بزرگان فوتبال یاسوج از بزرگمرد تاریخ فوتبال استان
یادداشت مخاطبان -
مردمآزاری با چند عدد قرص
پیام واحد -
اسطوره اخلاق فوتبال را دریبل کرد
سعید بخشوده -
تیمی که نیدرخشه استقلال دهدشته؛ قلندر خاموش شد، حماسه به ابدیت پیوست
بهنام عکاشه -
زاگرس، ستونفقرات ایران را نشکنید
وحید سیدیپور -
آموزش و پرورش وزیر دانا میخواهد نه سرباز رادان!!
علیرضا کفایی -
در سوگ قاضی تنها؛ سیدعیسی حسنی
علی ضامنی پور -
تحلیلی از عملکرد و سیاست های تاجگردون در بستر پلتفرم های مجازی
یعقوب درویشیان
شکاف در گفتمان اصولگرایی

شکست انتخاباتی برای هر جریان و جناح سیاسی تجربهای تلخ خواهد بود. بدیهی است که بعد از شکستهای سنگین و گاه پیاپی، امکان تمرکز در برنامهریزی و تدوین استراتژی از جناح شکستخورده سلب شده و راهبردهای آن با چالشهایی روبرو شود.
جریان اصولگرایی نیز از این قاعده کلی دنیای سیاست مستثنی نیست و میتوان بخشی از ابهامات، شتابزدگی، رفتارهای هیجانی و عصبیت در ادبیات آنها را در این بستر تحلیل کرد. اما مشاهده کنش سیاسی این جریان بعد از انتخابات اخیر نشان میدهد موضوع فراتر از یک یا چند شکست انتخاباتی است و تئوریسینها و اکتیویستهای این جریان دچار فقدان هویت واحد شدهاند. استفاده از ادبیاتی تهاجمی در مواجهه با یکدیگر، شتابزدگی در بازیابی اعتبار اجتماعی و تمسک به دستاویزهای مختلف به منظور یافتن مقصر یا مقصران شکستهای چند سال اخیر از جمله رفتارهایی است که در هیچ قالبی از مشی دیپلماتیک و سیاسی قابل ارزیابی نیست. از این منظر اصولگرایان نتوانستهاند به شکستخوردگانی با هویت تبدیل شوند. بروز چنین رفتارهایی بیش از هر چیز نمایانگر آن است که اصولگرایان با مشکلاتی جدی در حوزه استراتژی و راهبرد مواجه شدهاند. با این اوصاف، به نظر میرسد زمان آن رسیده باشد تا اصولگرایان یکبار برای همیشه بپذیرند که با «بحران گفتمانی» روبرو هستند و باید به تعجیل چارهای برای رفع آن بیندیشند.
شاید بخشی از این «بحران گفتمانی» ناشی از ماهیت اصولگرایی به مفهومی که تئوریسینهای آنها عنوان میکنند، باشد. کنشهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و هنری بزرگان اصولگرایی حکایت از آن دارد که گویا آنها اسیر نام اصولگرایی شده و ناچارند هر موضوع و پدیده تازه و بدیعی را در بستر همان اصولی که از آنها نام بردهاند، بگنجانند. در حقیقت اصولگرایان هنوز نتوانستهاند اصولی را که به آنها متمسک هستند، روزآمد کرده و در بستر جامعه و تحولات نوین آن بازتعریف کنند. این مشکلی است که در صورت بروز شکست یا شکستهای پیاپی و دمینووار رخ نشان میدهد. هنوز از زمانی که اصولگرایان مست از باده پیروزی ندای وحدت سر میدادند، زمان زیادی نگذشته است. حال با گذشت تنها چند سال و برگزاری چند انتخابات، همه شعارهای وحدتبخش رنگ باخته و هر یک از جناحهای این جریان دیگری را به اصولگرا نبودن یا خروج از چهارچوبها متهم میکنند. بعضی حتی پا را فراتر گذاشته و معتقدند برداشت دیگر جناحها، برداشتی سطحی و عوامانه از اصولگرایی است. دوستان دیروز که امروز به دشمنانی بالقوه تبدیل شدهاند و هر آن انتظار میرود در برابر یکدیگر صفآرایی کنند.
اما مشکل نهادی و ساختاری اصولگرایی را باید در همان تعریف آنها از این مفهوم برشمرد. اصولگرایان که روزگاری در پی برساختن طرحی تازه در عرصه سیاست ایران بودند و خود را نیروهای وفادار و اصیل انقلاب میدانستند، امروز با دگردیسی در تعریفهای اولیه و ابتدایی در سطوح عالی روبرو هستند.
شواهد و قرائن موجود روایتگر نابسامانی اصولگرایان است. آنچه از درون این نابسامانیها مشاهده میشود نشان میدهد که بخشی از بدنه اصولگرایی، تندروی و رادیکالیسم را پاشنه آشیل این جریان یافتهاند و در تلاشند تا از عمق، حجم و شدت آن بکاهند. حال آنکه این تغییر رویه در تعارض آشکار با شعارها و حتی بنمایههای اصولگرایی محسوب میشود. جایی که اصولگرایان هر نوع تعامل با مفاهیم تازه و جدید اجتماعی را نوعی غربزدگی، وابستگی، از خود بیگانگی و... تفسیر و تعبیر میکردند، این شیفت متدلوژی فاقد تعریف و سازمان صحیح نشان میدهد.
برخورد تند و گاه لحن خصمانه برخی از چهرههای اصولگرا با جمعیت انصار حزبالله یکی از آشکارترین نمونههای این تغییر رویکرد و روش است. خاطره مردم ایران هنوز از حمایتهای بیدریغ تمام جریان اصولگرایی از انصار حزبالله در مواجهه با مردم، روشنفکران، وابستگان به طبقه متوسط شهری و... خالی نشده و مردم هنوز به یاد دارند که اصولگرایان انصار حزبالله را در هر نوع برخوردی با گروهی از مردم مبسوطالید گذاشته و به آنها اختیار تام داده بودند. حال چه شده است که اصولگرایان از هر طیف و جریانی به مخالفت با انصار برخاستهاند، را باید در همین تغییرات یکباره و تعجبآور جستجو کرد.
بدون شک یکی از اصلیترین دلایل این تغییر روش را میتوان در اقبال عمومی نسبت به گفتمان آرام، عاقلانه و ساختارمند اصلاحطلبی دانست. در حقیقت اصولگرایان به جای درسآموزی از شکستهای چند سال اخیر سعی دارند تا در قالبی ساده و با تحلیلی خطی و یکسویه از دلایل پیروزی اصلاحطلبان، تنها نسبت به تغییر ادبیات خود اقدام کنند. ادبیاتی که امروز فهمیدهاند یکی از اصلیترین نقاط ضعف آنها محسوب میشود.
به هر روی، خروج از این بحران، بیش از هر چیز دگرگونی در ماهیت اصولگرایی را طلب میکند. آنها باید بتوانند برای هر پدیده تازه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و هنری راهحلهایی به دست دهند و از تکرار عبارات و مفاهیم نخنما شده پرهیز کنند.
*سرمقاله ابتکار
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 کشف لاشه "کَل" و ۵ گونه پرنده از منزل شکارچی "پادنا"
- 2 احیای مجموعه ورزشی کارگران یاسوج/+تصاویر
- 3 با افت منابع آبی کهگیلویه و بویراحمد تابستان سختی پیشرو است
- 4 ۲۶ هزار معلول تحت پوشش بهزیستی کهگیلویه بویراحمد
- 5 خانواده ۹ نفره گرفتار در ارتفاعات چاروسا کهگیلویه نجات یافتند
- 6 فرماندار گچساران : ۴۰۰ طرح اشتغالزایی در گچساران اجرا میشود
- 7 ۱۷ میلیارد ریال اعتبار در ورزش زورخانه ای کهگیلویه وبویراحمد هزینه شده است
- 8 ۲۳ درصد از نوآموزان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون مراجعه نکردند
-
سرپرست مدیریت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج منصوب شد
-
مدیر فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج تغییر کرد+ عکس و سوابق
-
انتقاد شجاعپوریان از تشریفات بیجا در مراسمهای عزا/ آیینهایی که تسلیبخش نیست
-
نوستالوژی فوتبال دهدشت در دهه 60
-
دلنوشته رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی استان در سوگ زنده یاد «قلندر سخن سنج»/ زمین سبز دیگر جای خالی تو را حس میکند
-
«قلندری» که سخن میسنجید
-
واگذاری معادن کهگیلویه و بویراحمد با شرط فرآوری
-
قیمت جدید شن و ماسه در کهگیلویه و بویراحمد اعلام شد
-
هزینه ماهانه ۴۰۰میلیارد تومانی تأمین اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد
-
۱۸۷۷ میلیارد تومان از اعتبارات سال گذشته کهگیلویه و بویراحمد هنوز جذب نشده است
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!