-
پروژههای کلنگی!؟ چرا هیچ طرحی برای افتتاح در هفته دولت نیست؟/ به بهانه عرایض نماینده کهگیلویه در شورای اداری استان
علی صاحبی -
۱۹ مرداد؛ روزی برای دلسپردگان واژهها
علی سینا رخشنده مند -
روز خبرنگار و شعری از هوش مصنوعی
علی ضامنی پور -
جامعه ای که خبرنگارانش را حفاظت نکند، محکوم به نابینایی است
یادداشت مخاطبان -
برای آنان که صدای دیگراناند
مریم پارسا -
مدیر شایسته کیست؟
یادداشت مخاطبان -
آمارسازی ، پاسخ گریزی، وسکوت در برابر تخلفات گذشته / از استخدام های فله ای تا آمارهای صوری / دفتر آمار، نه دفتر اقدام / وقتی مدیر ارقام، از واقعیت عقب ماند.
ناشناس -
«غلامرضا پناه» ؛ مدیری از تبار بخشندگی
عنایت شیخی -
مردم آزاری به سبک پزشک متخصص
پیام واحد -
آب هست، اما برای دیگران!!!
سعید صفا دوست
لطفا بپذیرید!

«به آسانی میتوان نتیجه گرفت که رای آقای رئیسی دست کم دو برابر آرای اعلام شده یعنی نزدیک به 30میلیون است، چرا که وقتی با امکانات اندک و فرصت 40روزه توانسته است صاحب 16میلیون رای شود، به یقین اگر امکانات فراوان و فرصت 4ساله آقای روحانی را در اختیار داشت، تقریبا رای چندانی برای رقبای ایشان باقی نمیماند.» این خلاصه واکنش عصبی حسین شریعتمداری به نتایج انتخابات روز 29 اردیبهشت است که نامزد اصلی اصولگرایان، علیرغم تبلیغات گسترده و حمایت برخی از متصدیان تریبونهای نظام، نتوانست نظر مردم ایران را جلب کند و نتیجه را به حسن روحانی واگذار کرد.این البته تنها منویات ذهن سرخورده و ناراحت حسین شریعتمداری نیست، بلکه نظر بخشی از محافل جناح اصولگراست که از قضا نفوذ بسیاری در تصمیمگیریهای این جناح دارند.
بر این فقره اضافه کنید، عدم استقبال ظاهری – حتی – از نتیجه انتخابات پرشور 29 اردیبهشت، از سوی چهرههای مشهور این جناح را. موضوعی که نشان میدهد، این جناح قدرتمند در جمهوری اسلامی، نمیخواهد یا نمیتواند بخش بزرگی از واقعیت جامعه امروز ایران را ببیند یا به رسمیت بشناسد. گویی واقعیت را فقط متناسب با منویات ذهنی و خواستههای قلبی خود و البته به صورت گزینشی میبینند. از همینرو بوده که در انتخابات سال 92 تصمیم گرفتند بیتوجه به گرایش عمومی جامعه، رای مردم ایران به حسن روحانی را، رای به جریان اصولگرایی ببینند و مدتها بر آن اصرار کنند و وقتی که دیدند روحانی کبوتر جلد بامشان نمیشود، کمر همت به تخریب و مقابله با او ببندند.
آنها در سال 94 نیزحرکت عجیب و یکدست مردم تهران در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان در برگزیدن لیستهای «امید» و «خبرگان مردم» با محوریت سیدمحمد خاتمی و آیتاللههاشمی را – که منجر به حذف استوانههای اصولگرایی از مجالس شورا وخبرگان شد – به گونهای دیگر دیدند و بیاعتنا به همه معیارهای اخلاقی و البته واقعیات روشن، مردم تهران را «اهل کوفه» و منتخبان این مردم را نیز «انگلیسی» خواندند تا هم عقدهای گشوده باشند و هم شکست خود را غیرواقعی تفسیر کنند.
عقل سلیم حکم میکند که حرکت مردم ایران در روز جمعه 29 اردیبهشت، مشمول این نوع نگاه اصولگرایان نشود و به گونهای واقعی دیده شود. واقعیت ملموسی که همه مردم ایران و تحلیلگران آن را دیدهاند و برآن صحه گذاشتهاند، این است که اصولگرایان از سر قحطالرجال در مرکز، به مشهد رفتند و سیدابراهیم رئیسی را بدون هیچگونه سابقه اجرایی به میان معرکه انتخابات انداختند و همه سرمایههای معنوی نظام و مردم را بهپای او ریختند و تریبونها و امکاناتی را که از سوی نظام در اختیار داشتند، نیز در این مسیر به کار گرفتند – همان که در جریان برآوردن محمود احمدینژاد نیز کرده بودند – اما با واکنش تند مردم مواجه شدند. ولی ظاهرا همچنان قصدی برای پذیرش این واقعیت روشن و صریح در نزد افراد موثر این جناح دیده نمیشود.
تا اینجای کار به خود اصولگرایان مربوط است و اگر میخواهند پیش پای خود را نبینند، مختارند. اما موضوع وقتی اهمیت پیدا میکند که بخش زیادی از آن با ایران، مردم ایران، نظام حکومتی، منابع مادی و منافع ملی ایرانیان ارتباط پیدا میکند و ادامه این رویه ضررهای جبرانناپذیری را بر پیکره کشور وارد میکند که به اختصار اشاره میشود:
1 – بخشی از مردم متدین به این جناح چشم دوختهاند و استفاده اصولگرایان از ذخیرههای معنوی مردم و بیاعتنایی جامعه (که در انتخابات اخیر به گونهای صریح تکرار شد) باعث سرخوردگی این بخش متدین جامعه خواهد شد و به عقیده برخی تحلیلگران سستیهایی که در اعتقادات بخشی از جامعه (بهویژه جوانان) صورت گرفته، معلول همین بخش از عملکرد جناح اصولگراست.
2 – علیرغم شکستهای پیاپی در چند انتخابات اخیر، هنوز بخشهایی از نهادهای نظام در دست افراد منتسب به این جناح است. در جریان تبلیغات انتخاباتی و سیاسی، متاسفانه بخشهایی از امکانات این نهادها در خدمت اهداف سیاسی قرار میگیرد و از آنجایی که معمولا به نتایج خوبی منجر نمیشود، هم اعتماد عمومی به این نهادها از بین میرود و هم بخشهایی از منابع متعلق به مردم و نظام، ضایع میشود.
3 – اصولگرایان در دو دهه اخیر همواره خود را مظهر و منادی اخلاق، شرع و نظام دانسته و رقیب را نیز همواره تهدیدی برای این مفاهیم مورد احترام اعلام کردهاند. این شیوه اخلاقی که درباره انتخابات در پیش گرفتهاند و با استفاده از تریبونهای فراگیر در میان مردم نیز رسوخ میدهند، برای بنیانهای اخلاقی و فرهنگی جامعه تهدید بزرگی به شمار میرود.
4- اگر بازندهای شکست را نپذیرد، بدون تردید در همه احوال خود را پیروزمندی میداند که حقش پایمال شده است و این موضوع میتواند بدنه اصولگرایی را همواره به عنوان یک نیروی معترض در حالت آمادهباش، نگه دارد و این میتواند برای امنیت ملی تهدید بزرگی به شمار رود. حمله برخی از افراد منتسب به نامزدهای اصولگرا به سفارت عربستان و بحرانهای دیپلماتیک پس از آن برای کشور و دستگاه دیپلماسی و هجمههای عجیب محافل و رسانههای این جناح به برجام - که تصمیم نظام بوده است- از همین منظر قابل ارزیابی است.
5- اصولگرایان در یک دهه اخیر بهویژه پس از حوادث انتخابات جنجالی 88 معترضان به نتایج انتخابات را به انواع اتهامات نواختهاند و حتی روزگاری در قامت نماینده مجلس از تریبون خانه ملت شعار مرگ و اعدام سر میدادند، در همه احوال از نهادهای نظارتی و قضایی میخواهند که هر کس که روزگاری از کنار «فتنه» حتی عبور کرده، رد صلاحیت و حبس و حصر شود، اما آنها اعتراضات خود به نتیجه انتخاباتهایی را که شکست خوردهاند، به شیوههای دیگری پیگیری میکنند که گاه این روش به ایجاد موانع متعدد بر سر راه دولت مستقر منجر میشود. تهدیدها و تعویضهای پیدرپی وزرای مختلف دولت تدبیر و امید از سوی تندروهای مجلس قبل و فشارها برای کنارهگیری وزیر ارشاد از جمله این موارد است. *** اصولگرایان این روزها عصبانی هستند و درحالی که برخی تجمعات شلوغ نامزد خود در برخی شهرها را گواه پیروزی خود میدانستند و رسانههایشان تیتر زده بودند «...و تمام» و کار دولت را تمام شده اعلام کرده بودند، اما واقعیت به شکل صریح و روشنی روبهرویشان ایستاده و این برایشان ناراحتکننده است، اما به نظر میرسد که باید پس از فروخفتن هیجانات و تلخکامیهای پس از شکست، شیوه دیگری را در پیش بگیرند. اصرار بر این روش تاکنون جواب نداده است و هربار شکست را با کیفیت بالاتری برایشان رقم زده است و هربار هم هزینههایی را بر کشور، فضای سیاسی و البته جناح خود تحمیل کردهاند. به نظر میرسد برای رهایی از این وضعیت راهی به جز پذیرش شکست نیست. در سایه این پذیرش است که کاستیها و ضعفهای خود را بهتر میتوانند ببینند و در رفع آنها بکوشند. خردمندان همیشه میگویند که شکست مقدمه پیروزی است، اما اگر شکست، پیروزی قلمداد شود، خود مقدمه شکست دیگری است. لطفا پا بر سر همه تمایلات خود بگذارید و به خاطر ایران، اسلام و خودتان واقعیت شکست را بپذیرید.
*سرمقاله همدلی
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 مشکل توزیع کود یارانهای در کهگیلویه و بویراحمد مرتفع شد
- 2 کاهش ۱۸ درصدی سرقت در کهگیلویه
- 3 شهرک صنعتی خورشیدی در کهگیلویه و بویراحمد افتتاح می شود
- 4 کشف ۳۰۸ کیسه آرد قاچاق در کهگیلویه وبویراحمد
- 5 مدیرعامل آبفا استان: تکمیل تصفیهخانه دهدشت ۶۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد
- 6 ارزآوری ۲۵ میلیون دلاری محصولات کشاورزی برای کهگیلویه و بویراحمد
- 7 شرور سابقه دار در باشت دستگیر شد
- 8 خالی کردن حساب با پیامک جعلی ابلاغیه قضایی
-
اتاق بازرگانی استان قربانی «مدیریت از راه دور»/ سوال ارباب رجوع: قبادی کجاست؟!
-
گزارش عملکرد یکساله «تاجگردون» در روز تجلیل از خبرنگاران/ از سرمایهگذاری کلان در گچساران و باشت تا حواشی شهرداری دوگنبدان/ جزییات و تصاویر
-
پتروشیمی چرام و پالایشگاه بهمئی مجوزات لازم را دارند/ اولویت دهدشت، بیمارستان است/ اتحاد در کشور در تاریخ بینظیر بود/ یک تجلیل ماندنی
-
مدیرکل انتقال خون: در شاخصهای اهدای خون جزو سه استان برتر کشور هستیم/ مشارکت پایین جوانان و بانوان چالش اصلی اهدای خون است
-
مسئولیت جوان هماستانی در صنعت نفت و گاز + عکس
-
امضای تفاهمنامه همکاری میان هلدینگ خلیجفارس و بانک رفاه/ تأمین مالی طرحهای صنایع پلیمر گچساران و پتروشیمی دهدشت در اولویت اول همکاری
-
هیئت رئیسه شورای شهر دوگنبدان انتخاب شدند/ جزییات
-
مهار آتشسوزی در مرکز ضایعاتی دوگنبدان با تلاش آتش نشانان
-
ضارب خیابانی بانوی گچسارانی دستگیر شد
-
کهگیلویه و بویراحمد ۱۰ ایستگاه شتابنگار زلزله نسل جدید راهاندازی کرد
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!