-
آینده جنگ اسرائیل با ایران چه خواهد شد؟
عباس عبدی -
«شافرج الله»
سیدمحمد مختاری -
ایران خانهی ماست؛ مسئولیت ایرانی بودن فراتر از هر تفاوتی
علیرضا تابش -
وقتی وفاداری استاندار به دولت قربانی روابط و رفاقتهای پشت پرده میشود»
یادداشت مخاطبان -
دفاع از ایران؛ به نام یا به ننگ!
فضلالله یاری -
جوابیهای به یک رسانه/ وقتی مدح بیمحتوا جای مطالبهگری رسانهای را میگیرد
حسن کریمی -
مرثیهای بر پروژههای نیمهتمام استان کهگیلویه و بویراحمد
بویار پارسه -
دیدهبان
هجیر تشکری -
عوارض شناسی تعطیلی خرد سیاسی در سطح میزان پیشرفت شهرستانهای چهارگانه
یاسین علویان سوق -
واقعیت مدیران 50 میلیاردتومانی و نقش «تاجگردون» در بحران مدیران اینستاگرامی!
اسلام ذوالقدرپور
دردنامه زنان سرزمین من

سر ظهر بود ؛ پیاده روی خیابون زند داشتم راه میرفتم و عین تمام آدمهای عصر تکنولوژی سرم گرم ماسماسک توی دستم بود و عین همه آدمهایی که از روبروم میومدن منم با همون سر رو به پایین مارپیچ وار بین مردم برای خودم راه باز میکردم و بطرف انوری میرفتم. سرم گرم فضای مجازی بود که یک صدای خیلی خسته توی گوشم پیچید هنوز لبخند ناشی از عوارض دنیای مجازی روی لبهام بود و گیج و منگ زل زدم به جلو ... گیجی منو که دید باز حرفشو تکرار کرد خانم ؛ خانم ؛ میشه این کیف رو از من بخرید...؟! نگاهی بهش انداختم زنی بسیار خسته با صورتی قرمز از فرط گرما لبانی خشک و چشمانی ورقلمبیده و قرمز... یهویی انگار یک نفر یقه م رو چسبید و از تمام دنیای مجازی اینستا و تلگرام کشوندم توی چشمای گل مژه زده ی زن روبروم... زنی که رنگ قهوه ای تیره ی لباسش بسیار روشن تر از رنگ پوست آفتاب سوخته و خسته ش بود ... با تردید نگاهی به کیف توی دستش انداختم یهو دستپاچه شد و توجه منو به خودش که دید دست برد توی کیف چرم زرشکی آویزون بر دستش که یادگاری بود حداقل از سه سال قبل؛ با لبخند خیره شدم تو چشماش و گفتم: جانم این کیف بدرد من نمیخوره... زن رو اما انگار گذاشته بودن روی منوی ریپلی... خانم ؛ خانم ... میشه این کیف رو از من بخرید...؟! آرووم تو گوشش گفتم کمکت میکنم اما کیفت بدرد من نمیخوره با ذوقی وصف ناشدنی گفت آره ...خوبه ... کمکم کنید...!
بی اختیار نگاهمبه شکمش براومده ش افتاد ؛ شکمی که نشانی بود از پا به ماه بودن یک زن که دور چشمهاش بیست سال زودتر از سنش عقب نشینی کرده بود... زنی که قرار بود فرزندی چون خودش اَدِکت بدنیا بیاورد و من نفهمیدم زنی که خود درمانده ی فروش کیف مندرسش است چگونه خواهد توانست کودکی را به دنیای پر از ندارم ها و نبودن هایش دعوت کند؟ کودکی که بی شک با سندرم وابستگی به مواد مادر متولد خواهد شد... زنان سرزمین من... زنان تنهای سرزمین من آیا روزی خواهد رسید که شانه های هیچ زنی از فرط بی پناهی به لرزه نیفتد!؟ آیا روزی خواهد رسید که هر شهری سرپناهی مختص زنان بی سرپرست داشته باشد؟! آیا روزی فراخواهد رسید که زنان سرزمین من به هویت فرا زمینی خودشان که بهشت را هم خاک پایشان دانسته؛ برسند؟! زنان زیبای آریایی ؛ زنان مهربان سرزمین من... من به آینده خوشبینم و می دانم اگر من یاری تان دهم شاید کودکم نیز فردا کودکت را... کاش بجای تمام دلسوزی های بی فایده مان دست زنی ناتوان را به حد توان میگرفتیم...
سیده اعظم کاظمی
قسمتی از دردنامه زنان سرزمین من
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 ارزآوری ۲۵ میلیون دلاری محصولات کشاورزی برای کهگیلویه و بویراحمد
- 2 شرور سابقه دار در باشت دستگیر شد
- 3 خالی کردن حساب با پیامک جعلی ابلاغیه قضایی
- 4 کاهش ۱۵ درصدی ترددهای بیناستانی در جادههای کهگیلویه و بویراحمد
- 5 امحا ماینرهای کشف شده در کهگیلویه و بویراحمد
- 6 رئیس شورای شهر: ترافیک سنگین یاسوج چالش بزرگ پیش روی ماست
- 7 صدور حکم قاطع برای نانوایی متخلف گچسارانی در دام تعزیرات
- 8 خسارت زلزله دهدشت به ۱۰۰۰ واحد مسکونی
-
نشست احزاب اصلاحطلب و اصولگرا با استاندار/ «وحدت» و «همبستگی ملی» فصل مشترک جریانهای سیاسی استان/ گزارش و عکس
-
رئیس فرهنگ و ارشاد گچساران منصوب شد/ ابلاغ
-
مديرعامل شركت نفت گچساران: كتابخانههای شركت نفت گچساران بیش از 6 هزار نفر عضو دارد
-
استاندار کهگیلویه و بویراحمد بر شتاب و روند تکمیل پروژههای عمرانی و خدماتی شهر یاسوج تاکید کرد
-
استاندار: زیرساختهای گردشگری مذهبی توسعه مییابند
-
تذکر رئیسجمهور به منابر، رسانه ملی و نمازهای جمعه: از سخنان تفرقهافکنانه و اختلافبرانگیز بهشدت پرهیز شود
-
«وضعیت حساس کنونی» ؛ جنگ یا صلح؟!
-
«همایونفر» معاون اداره کل مسکن و شهرسازی استان شد/ ابلاغ
-
هتل ورزش یاسوج پس از سالها تکمیل میشود/ آگهی مناقصه
-
لاشه پهپاد هرمس بر دوش یک لر
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!