-
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان -
آقای بهرامی! جوان کهگیلویه و بویراحمدی کمفرصت است، نه کمهنر
بویار پارسه -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز
«کله پوک»

عرض شود که نباید طنز وشوخی هایمان را فقط متوجه دیگران کنیم وخودمان راکه الحق صد رحمت به دیگران هستیم معاف کنیم وفکر کنیم که تافته جدا بافته وخط قرمزیم وخداوند عالم از لحاظ آفرینش لطف خاصی به ما داشته . نه خیر اصلا چنین نیست ،به چند تا تعریفی که احیانا از عمه مان شنیده ایم دل خوش نکنیم و ساحت شبه مقدسی برای خود ترسیم نکنیم. لازم است که حداقل در کنار جوال دوزی که به دیگران میزنیم یک سوزنی هم بخود بزنیم وبقول زنده یاد استاد باستانی پاریزی " خود مشت مالی" انجام دهیم ،تا متوجه شویم یک من دوغ چقدر کره داره. از آنجائیکه مخ یا مغز فرمانروای بدن است ،من هم ازهمین مخ یا کله ام شروع میکنم (دور از جون شما ،خدا نصیب تان نکند ) که معیوب الخلقه یعنی پوک بوده وهست وتا حالااز آن بجز دردسر هیچ خیر وبرکتی ندیده ایم. حالا گوشه ای از نمود ودلایل کله پوکی مان را خدمت تان عرض میکنم تاصد درصد مسجل شود:
1- در سال 53 ناپلئونی دیپلم گرفتم وبخاطر چند صدم نمره سپاه دانش وگروهبان وظیفه نشدم بلکه شدم سرباز صفرِ صفر . یک شب معاون گروهبان نگهبان بودم نیمه های شب هرچه آمار گرفتم یک نفر کم بود .ناچار گروهبان نگهبان را که دلش خوش بود یک دیپلم معاونش است،از خواب ناز وشیزین بیدار کردم باهم دوباره آمار گرفتیم . با پوزخندگفت خودت را شمرده ای ؟گفتم نه . گفت اون یک نفری که کمه خودتی مخ ات هم کم داره. آخ عجب خیطی کاشتم با این مخ ام!!.
2- زد به سرمان که برویم خارجه ودرس بخوانیم بین این همه پیغمبر جرجیس را انتخاب کردم ورفتم هندوستان .آنهم چه رشته ای وچه موقعی ! . مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی .خواب دیدی خیر باشد گذشت آن زمان ،حالا هر کس چند دوره انقول ومنقول خوانده یه پا مافوق کارشناس ومطلع به امور سیاست وبین الملل است واحتیاجی به امثال تو نیست .مدرک را بگذار در کوزه آبش را بخور . عقل که نباشه جون در عذابه ،این همه راه رفتیم هند برای چی ؟می آمدیم نرسیده به همین تهران چند کلام علم انقول ومنقول میخواندیم .الان نون مان غرق روغن بود وکلی مصدر ومنبر ویک دوجین مادر بچه و یک لشکرابوالزوجه ،ام الروجه و اخ الزوجه رسمی وغیر رسمی داشتیم. شاید هم ستاره سهیلی میشدیم توی بهارستان وبا یک شبه متمولینی نظیر شهرام جزایری و... پالوده میخوردیم .اگر هم کسی از این پالوده خوری ها چیزی میگفت وی را ضدانقلاب وعامل بیگانه مینامیدیم وبالاخره یک جائی گوشمالیش میدادیم تاعبرت شود برای دیگر عوامل بیگانگان.
3- درزمان دانشجوئی هم یک هم اتاقی وهمکلاسی داشتم که ماشااله صد ماشااله از من عتیقه تر وپدیده تر بود . یک روز من مریض شدم ونگران امتحان فردا بودم .چند تا سئوال از من پرسید دید خوب جوابگو هستم . این جناب عتیقه عزیز گفت که شما چون دغدغه مسائل اجتمائی وسیاسی ندارید ووکله تان از مسائل اجتماع خالیست ،یعنی کله پوک هستید درس را زود یادمیگیرید .خلاصه این لقب مبارک کله پوک برای من ماندگار شد وهنوز هم دوستان آن زمان مرا کله پوک صدا می کنند و حتی اگر تلفنی بگویند الو آقای کله پوک بدون هیچ مکثی و دغدغه ای می گوییم بله ، بفرمایید خودمم . پذیرفته ایم که کله پوک هستیم .
4- باور کنید که برای استخدام مشاغل دولتی هیچ اقدامی نکردم چون می دانستم که با این کله پوک مان چند تا تست و پرسش وگزینش انجام دهند می گویند که این کله عین کدو یا قابلمه خالی می مونه و فقط بدرد این می خوره که توش قورمه سبزی بپزی و لا غیر .
5- ای کاش قضیه به همین جا ختم می شد . در یک عید دیدنی در دهدشت دوست عزیز ، جراح ماهر آقای دکتر دانشی نگاهی به ما انداخت و گفت یک mri از کله تان بگیرید . ما هم ام . آر . ای از کله صاحب مرده مان گرفتیم دیدیم بجای این که مثل انیشتین یا نوبل شیارها و گنجایش مغزمان بزرگ باشد ، غده هیپوفیز کله مان بزرگ تر از معمول است و احتیاج بعمل دارد . عمل کردیم و لاغر لاغر شدیم بطوری که اگر کسی ما را نشناسد فکر می کند هر روز چند لول بزرگ جیره داریم . بیشتر از این کله تان را درد نیاوریم . حالا با این وضع کله پوکی مان گروه نخبگان ایل مرا به عضویت پذیرفته اند . خود به خود یک حکایت محلی برایم تداعی می شود که یک مامور ( ژاندارم سابق ) به محل آمد و یک نفر یه غُر و نه پَل و نتراشیده با کفش های بزرگ و کلاه پت و پهن دید گفت اسمت چیه ؟ گفت آغا سالم . مامور گفت واویلا این سالمشه وای به حال نا سالمش .
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
-
شلیک به زندگی در مراسم شادی/ تیراندازی حین یک عروسی کشته و زخمی برجای گذاشت
-
سیمان سفید تنگ سپو؛ پروژهای ۱۸ ساله که در حسرت تحقق ماند
-
شکار غیرمجاز شبانه با سگهای آموزشدیده در کهگیلویه و بویراحمد
-
وزیر میراث فرهنگی/تفویض اختیار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به استاندار
-
مطالبه عجیب موحد از وزیر میراث فرهنگی/ منجی کهگیلویه باشید!
-
مدیران اینستاگرامی؛ خدمت یا نمایش؟
-
ذبح منافع عمومی به جای منافع شخصی/ مدافعین معاون استاندار دنبال چه چیزی هستند؟
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!